ﺗﺸﻨﻪﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽﺩﻫﯿﻢ
شهادت امام حسین علیه السلام؛ شاعر: کریم رجب زادهﺗﺸﻨﻪﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽﺩﻫﯿﻢ ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﻣﯽﺩﻫﯿﻢ ﻻﻟﻪ ﺭﺍ ﺑﮕْﺬﺍﺭ ﻭ ﺑﮕْﺬﺭ، ﻻﯾﻖ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎ ﺑﻪ ...
ﺗﺸﻨﻪﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽﺩﻫﯿﻢ ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﻣﯽﺩﻫﯿﻢ ﻻﻟﻪ ﺭﺍ ﺑﮕْﺬﺍﺭ ﻭ ﺑﮕْﺬﺭ، ﻻﯾﻖ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎ ﺑﻪ ...
بگذار تا بمیرم و تنها نبینمت تنها به روی سینه صحرا نبینمت امشب بیا که بوسه زنم بر گلوی تو شاید بمیرم از غم و فردا ...
خدا کند نرود امشب و سحر نشود! که روز ما زشب تار تیره تر نشود چه فتنه ها که به دنبال این سحر نبود! خدا ...
فــردا کـه بــر فــراز نــی افـتـد گـذارمـان حیـرت فـزای طـور شود، جـلـوه زارمـان فـردا که کهـکـشان تجلی است ، نـیــزه هـا گـردش کنـد زمیـن ...
امشب است آن شب،که بر پا شور محشر می شود زینب غم دیده ، فردا بی برادر می شود امشب است آن شب که فردا ...
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شودفردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شودامشب کنار یک دگر، بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان، ...
چون شد بساط آل نبی از زمانه طی آمد بهار گلشن دین را زمان دی یثرب به باد رفت، به تعمیر خاک شام بطحا خراب شد ، به ...
بوی بهشت می وزد از کربلای تو ای کشته باد! جان دو عالم فدای تو دیوانه وار، آمده ام تا به قتلگاهوقتی به استغاثه شنیدم، صدای ...
ای شه که جبرئیل امین شد، غلام توشد پایدار دین خدا از قیام تو چون ابر نوبهار، بریزد ز دیده اشکآید چو بر زبان محبّ تو، نام تو با آنکه ...
کِی خواندهاند بر سرِ نی، مصحف این چنین؟جان را نهادهاند کجا بر کف اینچنین؟ بر عرش نِی، تلاوت قرآن کند که: آه!ز آیینهای که مانده به ...
به بام بر شده ام از سپیده ی تو بگویماذان به وقت گلوی بریده ی تو بگویم اذان به وقت گلویی که قطعه قطعه غزل شدغزل ...
زین درد خون گریست سپهر و ستاره هم خون گشت قلب لعل و دل سنگ خاره هم بر سر زدند از الم زاده ی بتولتنها همین نه ...
پس سرخ شد عمامه ی آن سیّد جلیلتیغ آن چنان زدند که لرزید، جبرئیل زینب به فکر آن که یتیمان اهل بیتچون بگذرند از بر آن ...
چون صبا دید به صحرا، بدن بی کفنش خاک می ریخت به جای کفنش بر بدنش چون که از مرکب خود، شاه به گودال افتاد حمدِ ...