خوارزمی گوید:مردی نابینا و بی‌دست و پا را دیدند که می‌گفت: خدایا از جهنّم نجاتم بخش. گفتند: عقوبتی بر تو نمانده است؛ تو نجات از ...

 سیّد بن طاووس از ابن رباح نقل می‌کند:مرد نابینایی را دیدم که شاهد شهادت حسین (ع) بود. علّت نابینایی‌اش را پرسیدم، گفت: من روز عاشورا ...

 ابو مخنف گوید:کندی کلاهخود امام را برداشت و پیش همسرش برد و گفت: این کلاهخود حسین (ع) است؛ خونش را بشوی. زنش گریست و گفت: ...

 خوارزمی گوید:کندی آمد و شب کلاه را که از جنس خز بود برداشت و چون آن را نزد همسرش امّ عبدالله برد تا خونش را ...

شیخ صدوق گوید:از محمّد بن مسلم روایت شده که گوید از امام صادق (ع) درباره‌ی انگشتر حسین بن علی (ع) پرسیدم که چه شد؟ و ...

سیّد بن طاووس گوید:سپس برای عریان کردن امام روی آوردند. اسحاق بن حویه (حوبه) پیراهنش را بیرون آورد و آن را پوشید و به پیسی ...

شیخ مفید گوید:چون حسین بن علی (ع) شهید شد، ابحر بن کعب آمد و شلوار از تن حضرت درآورد. از آن پس دستانش در تابستان ...

 علّامه مجلسی گوید:چون خواستی آن حضرت را در این روز با این زیارت (ناحیه‌ی مقدّسه) زیارت کنی کنار آن بایست و بگو: اسب تو شتابان ...

 محمّد بن ابی‌طالب گوید:اسب، سم‌کوبان و شیهه‌زنان به طرف خیمه‌ی بانوان آمد؛ سر بر زمین می‌زد تا آن‌که مرد.  قال محمّد بن أبی‌طالب:ثمّ أقبل یرکض نحو ...

شیخ  صدوق گوید:اسب امام حسین (ع) کاکل و پیشانی خود را به خون آن حضرت آغشته کرد، پا بر زمین می‌کوبید و شیهه می‌کشید. دختران ...

 سیّد بن طاووس با سند خویش از امام صادق (ع) روایت می‌کند:چون حسین بن علی (ع) با شمشیر کشته شد و خواستند سر از پیکرش ...

شیخ صدوق روایت کند:در هنگام شهادت امام حسین (ع)، غباری تیره و سیاه همراه بادی سرخ به آسمان بلند شد که چیزی دیده نمی‌شد. حتّی ...