ثقلین
TasvirShakhesshahid820

عملیات پاکسازی شهر

شهید مهدی کازرونی

پایگاه ما بر بالای تپه‌ای بود. حاج مهدی با کمک دو نفر از نیروهای اطلاعاتی که کُرد بودند، خانه‌های تجمع ضد انقلاب را شناسایی کرده ...

TasvirShakhesshahid820

نماز باور نکردنی

شهید مهدی کازرونی

چند هفته از ورود مهدی به مدرسه نظامی نگذشته بود که خبری مثل بمب توی مدرسه صدا کرده بود. همه به هم می‌گفتند: «شنیدی که ...

TasvirShakhesshahid819

سنگر مهمات

شهید محمد نصراللهی

ساعت دو بعد از نیمه شب بود که یکی از خط‌های پدافندی ما فوراً درخواست مهمات کردند. خطر سقوط، خط را تهدید می‌کرد. سراسیمه وارد ...

TasvirShakhesshaid818

شلم شوتا هلم هوتا

شهید حمید ایرانمنش

یک روز صبح بیدار شدیم دیدیم حمید نیست. صبح زود ساعت هفت رفته بود بیرون. عجیب این‌که لباس نظامی هم به تن کرده بود، خیلی ...

TasvirShakhesshahid817

کار تمام شد

شهید حمید ایرانمنش

یک شب قرار شد گروهی از برادران به محلی حمله کنند که افراد کومله و دموکرات در آن‌جا بودند و اسلحه وارد می‌کردند. درّه‌ای بود ...

TasvirShakhesshahid815

فقط از حمید برمی‌آید

شهید حمید ایرانمنش

یکی از اولین عملیات‌های حمید در کردستان، آزادی مقر رادیو و تلویزیون و پاکسازی آن از اعضای حزب بود.بهداری به فاصله‌ی کمی از مقر رادیو ...

TasvirShakhesshahid814

ترس در وجود او نبود

شهید حمید ایرانمنش

عراق به نوار مرزی و خیلی از مناطق کردستان نفوذ کرده بود. چون هسته‌ی مرکزی حزب دموکرات هم آن‌جا بود که پایگاه نظامی سیاسی قوی‌ای ...

TasvirShakhesshahid812

من با موتور می‌روم!

شهید حسن شوکت‌پور

در عملیّات والفجر ۴ برای لشکر ۱۴ امام حسین (علیه السلام) مشکلی پیش آمده بود. مشکل که بایستی در سنندج حل می‌شد. لازم بود یکی ...

TasvirShakhesshahid811

رزمندگان را از مهلکه نجات می‌داد

شهید میر محمود بنی هاشمی

در منطقه‌ی عملیّاتی جنوب، در حاشیه‌ی رود بهمنشیر مستقرّ بودیم. عملیّات تازه آغاز شده بود که بناگاه توسّط دشمن، بمباران شیمیایی شدیم. در یک لحظه، ...

TasvirShakhesshahid810

موشک برسانید

شهید علی بینا

قرار شد گردان ۴۱۴ حسین بن علی (علیه السلام) بیاید عمل کند. عراقی‌ها با نیروی بیشتری آمدند. دژ روبه‌رو دویست متر طول داشت و پنج ...

TasvirShakhesshahid809

شیخ بی‌باک

شهید حجت الاسلام شیخ فضل الله محلاتی

چیزی که مرا بیشتر به ایشان (پدرم) علاقه‌مند می‌کرد، شجاعتش بود. بدون ترس و واهمه سخنرانی می‌کرد و حرف می‌زد. یکی از دوستان پدرم می‌گفت: ...

TasvirShakhesshahid808

بلند شو برادر

شهید یونس زنگی آبادی

یادم هست در کارخانه‌ی نمک، ما در خطی مماس با خط عراق قرار داشتیم. فاصله‌ی ما و عراقی‌ها آن‌قدر کم بود که تیراندازی‌های همدیگر را ...

TasvirShakhesshahid806

حمله‌ی بی‌باکانه

شهید محسن نورانی

در عملیّات بزرگ بیت المقدس که به آزادسازی بخش عظیمی ازخاک ایران اسلامی، از جمله خرمشهر منجر شد، در مراحل اول، بر روی جاده‌ی اهواز ...

TasvirShakhesshahid805

حتماً باید بیایم

شهید محمد بروجردی

در یک عملیات، مثل همیشه پیشاپیش نیروها بود و پا به پای بقیه کمک می‌کرد تا این‌که پایش شکست و مجبور شدند پایش را گچ ...

صفحه 481 از 688« بعدی...102030...479480481482483...490500510...قبلی »