عمده‌ی خیر نماز و فائده‌اش، در فهم نماز است. چون فهم، نزدیک‌ترین سبب به معرفت است؛ و معرفت، تمامش خیر است بلکه همه‌ی خیر و خوبی، در معرفت است. چنانکه جهل، تمامش شرّ است بلکه همه‌ی شرّ در جهل و نادانی است.

و سرّ آن در این است که:

وقتی روح نمازگزار به عالم اعلی توجّه نمود و از یاد جهان پست‌تر خود را تهی کرد، و اندیشه‌اش به این وسیله از بعضی بندها رها شد و از عوالم عالیه، نوری گرفت، گاهی با آن، حقیقت برخی از آیات قرآن بر دلش جلوه می‌کند؛ پس با این کشف و تجلّی چنان نفعی می‌برد که نظیرش را با عبادت سال‌ها به دست نمی‌آورد!

منبع: کتاب به سوی دوست،  ص ۱۴۳