در منطقه‌ی کردستان رودخانه‌ای بزرگ و خروشان بود. سیم‌هایی را برای عبور از رودخانه متصل کرده بودند. شهید اخلاقی در استفاده از این سیم‌ها مهارت و ورزیدگی خاصی داشت.

او به راحتی از رودخانه عبور کرد. امّا بعد از مدتی برگشت و مسیر را دوباره تکرار کرد . علّت را جویا شدم. گفت؛ دیدم خیلی از بچّه‌ها نمی‌توانند از رودخانه عبور کنند. یک لحظه فکر کردم که یک برتری نسبت به دیگران دارم. به همین خاطر از حرکت خودم بدم آمد و برای این‌که خودم را تنبیه کنم و از این مسیر خالصانه عبور کنم، دوباره برگشتم و این مسیر را تکرار کردم.


کتاب رسم خوبان ۲- مقصود تویی؛ شهید محمود اخلاقی، ص ۲۷٫ / راز گل‌های شقایق، ص ۷۴٫