ثقلین
TasvirShakhesshaid59

با دست خودت، کمپوت‌ها را به بچّه‌ها می‌دهی!

شهید غلامحسین افشردی

مسؤول تدارکات از جا بلند شد. رنگ از صورتش پریده بود. علی به دست‌های لرزان او نگاه کرد:-‌ برادر باقری به خدا من تقصیری ندارم.حسن ...

TasvirShakhesshahid256

چادر فرماندهی

شهید محمود پایدار

معمولاً توی چادر فرماندهی هفت – هشت نفر بیشتر نمی‌خوابند. ولی توی چادر آقای پایدار این‌قدر افراد مختلف جمع می‌شدند که دیگر جای سوزن انداختن ...

TasvirShakhesshahiid30

تا خط تثبیت نشود، نمی‌روم!

شهید محمود پایدار

با حمله‌ی بچّه‌ها خط شکسته شد. اگرچه به خاطر خیانت جاسوسان عده‌ی زیاد شهید شدند، ولی نیروهای گردان ما آن‌طور عمل کردند که از یک ...

TasvirShakhesshahid56

تدبیر جالب

شهید محمّد نصراللهی

در این عملیّات ما خیلی اطلاعاتی عمل کردیم. کل افرادی که از جریان عملیّات خبر داشتند، چند نفر بیشتر نبودند. همه طوری عمل می‌کردند که ...

TasvirShakhesshahid50

دانستن یک روزی به درد می‌خورد

شهید محمّد نصراللهی

یک روز آقای مؤذن‌زاده را صدا کردم کنارم و در مورد توپ‌های ۱۰۶ مسائلی را از او پرسیدم. مؤذن‌زاده گفت باید سؤال کنم. نصر اللهی ...

TasvirShakhesshahid54

طرح دور زدن دشمن

شهید رضا حبیب اللهی

در عملیّات «بستان»، حاج رضا مسؤول عملیّات در یک محور بود. ما در واحد اطلاعات بودیم و حدود بیست روز پیش از عملیّات، ما را ...

TasvirShakhesshahid52

طرح حفر کانال ۵۰۰ متری

شهید رضا حبیب اللهی

اوّلین گردانی که به شکل منظم در سال ۱۳۵۹، پس از آموزش به جنوب رفت، گردان «مسلم» بود. ما در خط «شیر» مستقر بودیم. خط ...

TasvirShakhesshahid50

راه فرار دشمنان را مسدود کرد

شهید رضا حبیب اللهی

به جرأت باید گفت علی رغم این‌که حاج رضا سنّ کمی داشت و دوره‌ی کلاسیک نظامی را نگذرانیده بود؛ امّا از زمان خود خیلی جلوتر ...

TasvirShakhesshahidmotevase

او سراغ دشمن می‌رفت

جاوید الاثر احمد متوسّلیان

این یکی از قانون‌های مهم حاجی بود که مدام روی آن تأکید می‌کرد: «باید پیش از این‌که دشمن به سراغ ما بیاید، ما سراغش برویم.» ...

TasvirShakhesshahidmotevase

پیش‌بینی و پیش‌دستی

جاوید الاثر احمد متوسّلیان

آن روز غروب، نماز را در پادگان خواندیم. کریمی و توسلی درباره‌ی پاکسازی تجزیه‌طلبان صحبت می‌کردند. کومله، دمکرات و خلاصه همه‌ی کسانی که باید ریشه‌کن ...

TasvirShakhesshahidmotevase

تصمیم بجا

جاوید الاثر احمد متوسّلیان

پانزده نفر از بسیجیان ستاد سپاه پاوه بودیم. در حلقه‌ی محاصره افتاده بودیم و راه به جایی نداشتیم. روزهای اوّل زمستان بود و برف زیادی ...

TasvirShakhesshahiid39

بادگیرها مال ما نیست

شهید سیّد علی حسینی

ده تا اسپلت دادند به تیپ ما. اسپلت از آن بادگیری‌های درجه یک بود و مخصوص زمستان. تا حد زیادی از نفوذ سرما به بدن ...

TasvirShakhesshahiid32

میوه بهتر است یا کمپوت میوه؟

شهید سیّد علی حسینی

با علی می‌شدیم چهار نفر؛ رفته بودیم شناسایی، توی عمق مواضع دشمن.توی کوله‌پشتی خوراکی‌هایمان، چند تا سیب و چند تا کمپوت سیب بود. روز اوّل، ...

TasvirShakhesshahiid45

پاداش شما را از جیب خودم می‌دهم

شهید جواد فکوری

به خاطر دارم، مسؤول دفتر ایشان، فهرستی از کارکنان واجد شرایط دریافت پاداش تهیه کرد و نام مرا هم در ابتدای فهرست نوشت و برای ...

صفحه 1 از 5812345...102030...قبلی »