انوار جمال و جلال الهی در قلب و عقل و سرّ خواص اولیای او تجلّی می‌کند، به درجه‌ای که او را از خود فانی می‌نماید و به خود باقی می‌دارد؛ آن وقت محو جمال خود نموده و عقل او را مستغرق در معرفت خود کرده و به جای عقل او خود تدبیر امور او را می‌نماید.

اگرچه بعد از این همه مراتب کشف و سبحات جلال و تجلّی انوار جمال و فنای فی الله و بقای بالله، باز حاصل این معرفت این خواهد شد که از روی حقیقت، از وصول به کنه معرفت ذات، عجز خود را بالعیان و الکشف خواهد دید.

منبع: کتاب به سوی دوست،  ص ۵۶