ثقلین
TasvirShakhesshahidborojerd

قوم و خویش گمشده

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

پیاده، با لباس نظامی، راه افتادیم رفتیم توی روستا. هر کس را که می‌دید، چنان سلام و دیده بوسی می‌کرد، چنان حال و احوال خودش ...

TasvirShakhesshahidborojerd

نجات مردم

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

خیلی‌ها توی خودمان بودند که ورد زبان‌شان بود «باید ضد انقلاب رو از بین ببریم.»ولی بروجردی می‌گفت «باید مردم کردستان رو نجات بدیم.»همه‌ی هوش و ...

TasvirShakhesshahidborojerd

شوخی (اول چشمتون به آسمون باشه)

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

یک بار رفتیم یک منطقه‌ی را گرفتیم که تا حالا کسی نتوانسته بود بگیردش. ارتفاعی بود در شمال قصر شیرین و جنوب جوانرود، در منطقه‌ی ...

TasvirShakhesshahidborojerd

فقط دل به دست بیار

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

توی شهر چو افتاده بود «بروجردی رفته فئودال‌ها را مسلح کرده» و راست‌اش، این بابا، اصلاً از من حرف‌شنوی نداشت و دماغ‌اش را خیلی بالا ...

TasvirShakhesshahidborojerd

برای دل بچّه‌ها وقت گذاشتم

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

رفته بودیم میرآباد به بچّه‌ها سربزنیم که تا فهمیدند بروجردی آمده، آمدند دوره‌اش کردند و حتی براش توی صف ایستادند تا با فرمانده‌شان دیده بوسی ...

TasvirShakhesshahidborojerd

تکلیف شما چیست؟

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

«همه‌شون خسته شده‌ن. از فرمانده‌ی گردان‌ها بگیر بیا تا نیروی عادی. دیگه نمی‌تونیم قانع‌شون کنیم بیشتر وایسن جوانرود. ورد زبون‌شونه که دارن این‌جا می‌پوسن. شما ...

TasvirShakhesshahidborojerd

دفاع از ناموس

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

یک عده از بچّه‌های گردان ۴ پادگان ولی عصر، توی ده سراب گرم، یکی از کوه‌ها دست‌شان بود. تا ما را دیدند، همه‌شان از کوه ...

TasvirShakhesshahidborojerd

لشکر تازه نفس

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

برگشت گفت «بچّه‌ها، می‌دونین امروز چه روزیه؟»هیچ کس توی باغ نبود یادش هم نبود. فکر کردیم می‌پرسد امروز چند شنبه‌ست.یکی گفت مثلاً «دوشنبه.»بروجردی گفت «نه. ...

TasvirShakhesshahid-brojerd

مافوق من فقط امامه

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

یک بار رفتم با آقای هاشمی و خامنه‌ایی مطرح کردم که محمد بروجردی لیاقت فرماندهی کل سپاه را دارد، آن‌ها هم قبول کردند و در ...

TasvirShakhesshahidborojerd

من به همین لباس خاکی قانع‌ام

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

حالا شما تصورش را بکن که بیایند مثلاً بگویند «قراره بروجردی رو وزیر سپاه‌ش کنن.»شما اگر جای من بودید، چی کار می‌کردید؟ من به روی ...

TasvirShakhesborojerdi39-(1

مدیریت بروجردی

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

از تدبیر و هوش سرشار و مدیریت بروجردی بود که اگر به هر کس بها می‌داد، اختیار هم می‌داد تا درست تصمیم بگیرد. این کار ...

TasvirShakhesshahidborojerd

«و ان یکاد» از ته دل بخون!

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

ما توی روستای کوریجال بودیم و ضد انقلاب داشت از بالای کوه می‌زدمان، که هلی‌کوپتر بروجردی آمد پیاده‌اش کرد و رفت. شدت تیراندازی آن‌قدر زیاد ...

TasvirShakhesborojerdi33-(1

ژ سه تاشوی معروف

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

گنجی‌زاده فرمانده‌ی تیپ‌مان بود. با آن ژسه‌ی تاشوی معروف‌اش جلو ما حرکت می‌کرد. این ژ سه برای خودش حکایت عجیب غریبی داشت. اولین صاحب‌اش حاج ...

TasvirShakhesshahidborojerd

همه‌اش تجربه بود!

صفحاتی از زندگی شهید محمد بروجردی

نمی‌دانم آن دل را از کجا آوردم. پیش خودم حساب کردم اگر او آن‌جا، سالم، ایستاده و لبخند می‌زند، لابد یک چیزی می‌داند. ناگهان دیدم، ...

صفحه 3 از 612345...قبلی »