تیمسار مقدم مرا فرستاده!
شهید شیخ فضل الله محلاتیامام گفته بودند «آن روزی که میآیم، میخواهم همراه مردم بروم بهشت زهرا.» ما برای جان امام نگران بودیم و امام اصرار داشتند که «من ...
امام گفته بودند «آن روزی که میآیم، میخواهم همراه مردم بروم بهشت زهرا.» ما برای جان امام نگران بودیم و امام اصرار داشتند که «من ...
یک روز صبح، بعد از اذان، داشتم استراحت میکردم که تلفن زنگ زد. آقای مطهری بود.گفت «دیشب احمد آقا زنگ زد گفت امام تصمیم گرفتهاند ...
زمانی که امام در پاریس بودند، اول آقای مطهری، بعد آقای بهشتی رفتند خدمتشان.امام گفته بودند «از حالا باید به فکر دولت بود.»گفته بودند «باید ...
یکی از تصمیمهای سرنوشتساز و تاریخی امام مسافرتشان به پاریس بود. هیچ کس باور نمیکرد امام بروند پاریس.یک بار گفتند «وقتی نتوانم حرفام را بزنم، ...
عدهی زیادی از این آقایان، بعد از فوت آیتالله بروجردی، رفتند سراغ آقای حکیم. ایشان مرجعی بود که گاهی خوب مبارزه میکرد. هم به حکومت ...
من و خیلی از دوستانام، بعد از فوت آیتالله بروجردی، از امام تقلید میکردیم. البته به حکم وظیفه، نه این که بخواهیم دور امام جمع ...
بعد از سخنرانی و اعلامیهی امام درباره لایحه کاپیتولاسیون بود که رژیم تصمیم گرفت امام را تبعید کند. شبانه ریختند به منزل امام و دستگیرشان ...
دولت حسنعلی منصور لایحهای را به مجلس شواری ملی برد، مبنی بر اینکه چنانچه مستشاران آمریکایی مقیم ایران جرمی مرتکب شدند، دستگاه قضایی ایران حق ...
چند وقتی از حبس خانگی امام در قیطریه تهران میگذشت که حکومت نقشه کشید تا وانمود کند که امام با دستگاه کنار آمده. دولت عوض ...
بدترین شبی که امام گذراندند، همان شب اولی بود که از زندان آزاد شده بودند، چون تا آن لحظه هیچ کس هیچ خبری از روز ...
حادثهی مدرسهی فیضیه در روز دوم فروردین اتفاق افتاد. ساواکیها در لباس کارگر و رعیت آمده بودند تو مدرسه. تا آقای انصاری از طرف آیتالله ...
شاه باید کاری میکرد که ملت را از روحانیت دور کند. آمد با حربهی حمایت از طبقهی کم درآمد شش ماده به نام انقلاب سفید ...
در آن روزها امام پول نداشتند که کارها را اداره کنند. من هم یک طلبه بودم مثل بقیه. منتها هیچ وقت لنگ نماندیم. کار من ...
امام دفتردار نداشتند. خودشان به علمای بلاد و شخصیتها نامه مینوشتند. خطرها را گوشزد میکردند و آنها را متوجهی قدرتی میکردند که دارند. امام اولین ...