ثقلین
TasvirShakhesshahidalamdar4

شوخ طبعی

شهید سید مجتبی علمدار

مادرش می‌گفت: «در خانه نشسته بودم. مثل هر روز چشم انتظار سیّد بودم؛ چشم انتظار لحظه‌ای که از جبهه برگردد و زنگ خانه را بزند ...

TasvirShakhesshahidalamdae2

سید رضا

شهید سید مجتبی علمدار

فرزند اول من در همان خانه به دنیا آمد. او دختری بود که به همراه خودش خیر و برکت را به خانه ما آورد.دو سال ...

TasvirShakhesshahidalamdar1

زندگی‌نامه

شهید سید مجتبی علمدار

سید مجتبی علمدار، فرزند سیّد رمضان، در سحرگاه بیست و یک ماه رمضان در یازدهم دی ماه سال ۱۳۴۵ در شهر ولایتمدار ساری و در ...

TasvirShakhesshahidmotevase

آخرین دیدار من

شهید حاج احمد متوسلیان

خوب یادم هست صبح روز چهاردهم ۱۳۶۱ در همان دفتر نشسته بودیم که آقای محتشمی‌پور؛ سفیر وقتِ ایران در سوریه به من تلفن زد و ...

TasvirShakhesshahidmotevase

راه فرار را به ما نشان بدهید!؟

شهید حاج احمد متوسلیان

«… آن روز ما جلسه‌ای در بعلبک لبنان داشتیم که فکر کنم آخرین دیدار من و حاج احمد همان جا بود. سرهنگ محمّد؛ معاون ژنرال ...

TasvirShakhesshahidmotevase

قصه‌ی آخرین زیارت

شهید حاج احمد متوسلیان

«… آن شب توی حرم خانم زینب (سلام الله علیها)، یک گوشه‌ای نشست و تا وقت اذان صبح، یک روند نماز خواند، دعا و مناجات ...

TasvirShakhesshahidmotevase

ما بازی خوردیم!

شهید حاج احمد متوسلیان

حسن باقری؛ درباره‌ی جمع‌بندی نهایی فرماندهان سپاه، پیرامون حضور نظامی ایران در جبهه‌ی سوریه – لبنان نیز می‌نویسد:«جلسه‌ی فرماندهان لشکرهای سپاه با فرمانده کل سپاه ...

TasvirShakhesshahidmotevase

ملت استثنائی

شهید حاج احمد متوسلیان

محمّد ابراهیم همّت؛ در جلسه‌ی مسؤولین تیپ ۲۷، حین عملیات رمضان می‌گوید:«… وقتی که برادر محسن رضایی؛ فرمانده‌ی کل سپاه به حضرت امام گفت: آقا! ...

TasvirShakhesshahidmotevase

امکانات را نادیده بگیر (یا عاقبت کار)

شهید حاج احمد متوسلیان

بنا بود صبح به همراه ایشان، بروید فرودگاه، برای اعزام مجدد به سوریه. حوالی نیمه شب بود که دو نفر از بچّه‌های سپاهی پادگان امام ...

TasvirShakhesshahidmotevase

راه قدس از کربلا می‌گذرد

شهید حاج احمد متوسلیان

هم‌زمان با مراجعت احمد متوسّلیان به تهران و پیرو انتقال اطلاعات و مشاهدات مسؤولین نظامی به فرماندهان کل قوا، امام خمینی به مسؤولین سیاسی و ...

TasvirShakhesshahidmotevase

هزار عدد تابوت

شهید حاج احمد متوسلیان

«… وقتی وارد سوریه شدیم، مردم از ما انتظار داشتند وارد عملیات بشویم. ما هم یک گردان نیرو را آماده کردیم تا با آن‌ها علیه ...

TasvirShakhesshahidmotevase

تعارف بس است!

شهید حاج احمد متوسلیان

«… کاسه‌ی صبر نیروها لبریز شده بود. همه به احمد فشار می‌آوردند که حاجی، چرا در سوریه زمین‌گیر شده‌ایم؟ پس کی می گذارند وارد عملی ...

TasvirShakhesshahidmotevase

صدور انقلاب (با خون سرخ)

شهید حاج احمد متوسلیان

«… وقتی که در شب بیست و یک خرداد ماه، ما وارد فرودگاه بین المللی دمشق شدیم، افرادی که برای استقبال آمده بودند، فکر می‌کردند ...

TasvirShakhesshahidmotevase

بازار دمشق

شهید حاج احمد متوسلیان

آن روز متوسِّلیان حال دیگری داشت؛ مخصوصاً وقتی که برای زیارت مقام مقدّس «رأس الحسین (علیه السّلام)» به مسجد اموی دمشق رفته بود. علی نیکوگفتار ...

صفحه 28 از 74« بعدی...1020...2627282930...405060...قبلی »