به امید خدا
صفحاتی از زندگی شهید مهدی زین الدین
خبر داده بودند محسن رضایی توی جادهی ارتباطی تصادف کرده و مجروح شده و برگرداندهاندش عقب. این اتّفاق کلّی روحیهی بچّهها رو ضعیف میکرد.
به مهدی گفتم: «حالا با این وضع ما به چه امیدی بریم؟»
یک جای دیگری که آرامش واقعی را توی وجود مهدی دیدم، همینجا بود.
گفت: «به امید خدا، با توکّل به خدا و با محبّت اهل بیت برین. اصلاً هم نباید مطرح کنین که به چه امیدی؟ شما برای جنگ با دشمنان اسلام میرین، پس هر امید و قدرتی هم که لازم باشه، خدا بهتون میده.»
منبع: کتاب «تو که آن بالا نشستی»؛ مهدی زین الدین – انتشارات روایت فتح
به نقل از: فصیح راوندی
پاسخ دهید