این بچّهها را با هیچ عوض نمیکنم!
صفحاتی از زندگی شهید ابراهیم همت
اوّلین دورهی نمایندگی مجلس داشت شروع میشد. کاندیداها داشتند خودشان را آماده میکردند.
اخوی حاج همّت از قمشه بلند شد آمد پیشش گفت: «خودت را آماده کن!»
حاج همّت گفت: «برای چی؟»
گفت: «برای کاندید شدن. مردم ازت خواستهاند.»
فکر کرد. خیلی فکر کرد. گفت: «نمیتوانم. نمیآیم.»
اخوی گفت: «چرا؟»
حاج همّت گفت: «خداحافظی این بچّهها را در شب عملیات با هیچ عوض نمیکنم.»
منبع: کتاب به مجنون گفتم زنده بمان ۳؛ شهید ابراهیم همت – انتشارات روایت فتح
به نقل از: صفات الله نصیری
پاسخ دهید