- ثقلین - http://thaqalain.ir -
اوّلین دورهی نمایندگی مجلس داشت شروع میشد. کاندیداها داشتند خودشان را آماده میکردند.
اخوی حاج همّت از قمشه بلند شد آمد پیشش گفت: «خودت را آماده کن!»
حاج همّت گفت: «برای چی؟»
گفت: «برای کاندید شدن. مردم ازت خواستهاند.»
فکر کرد. خیلی فکر کرد. گفت: «نمیتوانم. نمیآیم.»
اخوی گفت: «چرا؟»
حاج همّت گفت: «خداحافظی این بچّهها را در شب عملیات با هیچ عوض نمیکنم.»
منبع: کتاب به مجنون گفتم زنده بمان ۳؛ شهید ابراهیم همت – انتشارات روایت فتح
به نقل از: صفات الله نصیری
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/14860/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.