موضوع گریه کردن آسمان و زمین بر امام حسین(ع) و حضرت یحیی(ع)، در قرآن نیامده، بلکه در روایاتی که تواتر معنایی دارند ذکر شده است.
در مورد چگونگی گریه کردن آسمان و زمین بر امام حسین(ع) و حضرت یحیی(ع) نیز این احتمال وجود دارد؛ آنها انسان‌های بسیار بزرگی بوده‌اند و در راه خدا بسیار مظلومانه شهید شده‌اند و این شهادت بسیار بزرگ و با اهمیت بوده است. به بیان دیگر امام حسین(ع) و یحیی بن زکریا به صورت بسیار مظلومانه‌ای و در راستای اهداف الهی، جان خود را فدا کردند. شهادت آنها به قدری تأثر بر انگیز بود که هیچ حُزنی به اندازه حزن و عزاداری بر آنها، دارای اهمیت نبوده است. حال این‌که آسمان و زمین بر آنها گریه کرده‌اند و تنها برای این دو چنین حالتی رخ داده، بیان اوج غم و اندوهی است که در مورد هیچ فرد دیگری از انسان‌ها سابقه‌ای نداشته است. البته در مورد چگونگی گریه آسمان و زمین، موارد دیگری ذکر شده که در پاسخ تفصیلی بیان شده است.
 

موضوع گریه کردن آسمان و زمین بر امام حسین و حضرت یحیی(ع)، در قرآن نیامده، بلکه در روایاتی که تواتر معنایی دارند، ذکر شده است. البته می‌توان برای این روایات تأویلات و حمل‌هایی قائل شد که خواهد آمد. این روایات عموماً ذیل آیه «فَما بَکَتْ‏ عَلَیْهِمُ‏ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ‏ وَ ما کانُوا مُنْظَرِینَ»[۱] نقل شده‌اند. این آیه پس از داستان غرق شدن فرعونیان آمده و بیان می‌کند که با مرگ آنان آسمان و زمین بر ایشان گریه نکردند. این آیه در واقع برای توبیخ و تحقیر فرعونیان است.
در ذیل این آیه شریفه، روایاتی وجود دارند که بر گریه آسمان و زمین برای امام حسین(ع) و یحیی بن زکریا(ع) دلالت می‌کنند، این روایات با اختلافی که در نقل و الفاظ آنها وجود دارد، به لحاظ معنایی متواتر هستند. در این‌جا ذکر این نکته لازم است؛ حضرت یحیی(ع) از جمله پیامبرانی است که به صورت بسیار فجیعی به شهادت رسیده است و حتی در برخی منابع نقل شده است که امام حسین(ع) در بسیاری از مکان‌ها به یاد شهادت مظلومانه ایشان می‌افتادند.
[۲] در داستان شهادت یحیی(ع) گفتارهایی در اسلام و مسیحیت نقل شده است که در این مختصر نیازی به بیان آنها نیست.


اما برخی از روایات ناظر بر گریه آسمان و زمین بر امام حسین(ع) و یحیی بن زکریا از این قرار است:
شخصی (از مخالفان و دشمنان)، از کنار امام علی(ع) عبور می‌کرد؛ ایشان را مخاطب قرار داده و این آیه قرآن را خواند: «فَما بَکَتْ‏ عَلَیْهِمُ‏ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ‏ وَ ما کانُوا مُنْظَرِینَ‏» (بیان این آیه در این موقعیت برای اهانت به آن امام گفته شده بود) در همین هنگام امام حسین(ع) از آن‌جا عبور می‌کرد که حضرت علی(ع) به ایشان اشاره کرد و فرمود: «اما این شخص همان است که آسمان و زمین بر او گریه خواهند کرد». و سپس ادامه دادند: «آسمان و زمین بر هیچ‌کس گریه نکرد، مگر برای دو شخص یکی یحیی بن زکریا و دیگری فرزندم حسین(ع)».
[۳]
امام باقر(ع) در مورد آیه: «فَما بَکَتْ‏ عَلَیْهِمُ‏ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ‏» فرمودند: «آسمان و زمین تا قبل از مرگ یحیی بن زکریا بر کسی گریه نکرد تا این‌که حسین(ع) کشته شد و بر او نیز گریه کرد».
[۴]
روایات دیگری نیز در این محتوا نقل شده است که منابع شیعه
[۵] و اهل سنت[۶] آنها را بیان کرده‌‌اند.
البته در برخی از منابع اهل سنت و شیعه، روایاتی وجود دارد که در آن بیان شده آسمان و زمین بر افرادی غیر از یحیی(ع) و امام حسین(ع) نیز گریه می‌کند:
«همانا شخص عالِم، زمانی که فوت کند، آسمان و زمین چهل روز برای آن گریه می‌کنند».
[۷] شبیه همین روایت در مورد مؤمن نیز ذکر شده که البته در آن تنها گریه زمین ذکر شده است.[۸] در روایت دیگری به نقل از پیامبر اکرم(ص) این‌گونه آمده است: «هیچ مؤمنی نیست مگر این‌که برای او دو دروازه [در آسمان] وجود دارد؛ از یکی عمل او به بالا می‌رود و از دیگری رزق و روزی او پایین می‌آید؛ زمانی که مؤمن می‌میرد این دو برای او گریه می‌کنند».[۹]


اما این روایات با انحصار گریه برای حضرت یحیی و امام حسین(ع) -که در روایات دیگر ذکر شده است- منافات ندارد؛ زیرا می‌توان گریه آسمان و زمین در مورد شهادت امام حسین(ع) و یحیى بن زکریا را دارای جنبه عمومى دانست که در تمام آسمان‌ها صورت می‌گیرد، و آنچه در روایت اخیر و در مورد مؤمنان و علما ذکر شده را دارای جنبه موضعى دانست؛
[۱۰] بدین صورت ‌که تنها همان دو موضع مذکور در روایت (دروازه‌ای که اعمال شخص از آن بالا می‌رود و دروازه‌ای که رزق او از آن پایین می‌آید) برای او گریه می‌کنند. این تنافی ظاهری و نوع جمع آنها در برخی از روایات اهل سنت از برخی صحابه چنین نقل شده است:
«از زمانی که دنیا به وجود آمد، آسمان بر کسی گریه نکرد مگر بر دو شخص. شخصی به صحابی پیامبر گفت:‌ مگر این‌گونه نیست که آسمان و زمین بر مؤمن [فوت شده] گریه می‌کند؟  صحابی گفت: همان مقام متعلق به مؤمن بر او گریه می‌کند؛ آنجا که عمل او بالا می‌رود [اما گریه بر آن دو این‌گونه نبوده و تنها منحصر به موضع خاصی نیست]». 
[۱۱]
اما بحث مهم در این‌جا این است که این گریه آسمان و زمین به چه معنا است؟ در ذیل برخی از معانی گفته شده توسط روایات و اندیشمندان دینی را بررسی می‌کنیم:
۱ – در برخی از روایات گریه کردن آسمان را به سُرخ شدن آن در زمان طلوع و غروب خورشید معنا کرده‌اند؛ امام صادق(ع) می‌فرماید: «آسمان بر یحیی بن زکریا و حسین بن علی(ع) چهل روز گریه کرد و تنها بر این دو گریه کرده است». راوی پرسید: گریه آسمان چگونه بوده است؟ امام(ع) فرمود: «آفتاب طلوع می‌کرد در حالی که سُرخ بود و غروب می‌کرد در حالی که سرخ بود». 
[۱۲]
به نظر می‌رسد جدای بحث از سند، محتوای این روایت باید قابل دقت باشد؛ به این‌که سرخی آسمان امروزه نیز وجود دارد و خورشید همیشه در زمان طلوع و غروب سُرخ بوده است. شهرت این سرخی به حدی است که ملاک برخی احکام شرعی مانند وقت نماز قرار گرفته و در کتاب‌های فقهی از آن بحث شده است.
[۱۳] بنابر این محتوای روایت به این خواهد بود که آسمان و خورشید بیش از حد معمول رنگ خون گرفته بود و سرخی آن بیش از روزهای عادی بوده است.

۲ – در این روایات، اهالی آسمان و زمین مورد نظر می‌باشد؛ به بیان دیگر، وقتی گفته می‌شود آسمان و زمین بر او گریه کرده‌‌اند، منظور اهالی آسمان و زمین است و این در ادبیات عرب و حتی قرآن وجود دارد که چنین قصدی از کلام‌های مشابه شده باشد. به نظر این توجیه نیز چندان قابل قبول نیست؛‌ زیرا قطعاً ملائکه آسمان و زمین بر پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) و حسن(ع) عزادار بوده‌اند و بر اینان گریسته‌اند؛ البته قطعی است که مظلومیت آنان مانند مظلومیت امام حسین(ع) نبوده است  اما تأثر ملائکه آسمان و زمین بر آنان امری طبیعی

۳ – امام سجاد(ع) فرمود: «از زمانى که آسمان تعبیه شده و وضع گردیده تا به حال بر احدى نگریسته مگر بر یحیى بن زکریا و حسین بن على(ع)». پرسیدند: گریه آسمان چه بوده؟ آن‌حضرت فرمود: «وقتى لباسى را در مقابل آن قرار مى‏دادى روى آن اثرى شبیه به خون کک (حشره‌ای بسیار کوچک) واقع مى‏گشت».[۱۴]

۴ – برخی از علما گریه نکردن آسمان و زمین در آیه «فَما بَکَتْ‏ عَلَیْهِمُ‏ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ‏» را برای بیان مبالغه در بی‌ارزش بودن و کوچکی فرعونیان دانسته‌اند؛[۱۵] به بیان دیگر خداوند با این بیان، نشان می‌دهد که آنها چقدر در عالم امکان کوچک بوده‌اند و با مرگ آنها هیچ تغییری به وجود نیامده است.

حال به نظر می‌توان همین معنا و بیان را در وجه مثبت این توصیف به کار برد. امام حسین(ع) و یحیی بن زکریا به صورت بسیار مظلومانه‌ای و در راستای اهداف الهی، جان خود را فدا کردند. شهادت آنها به قدری تأثر بر انگیز بوده که هیچ حُزنی به اندازه حزن و عزاداری بر آنها، دارای اهمیت نبوده است. حال بیان بر این‌که آسمان و زمین بر آنها گریه کرده‌اند و تنها نیز بر این دو چنین حالتی رخ داده، بیان در اوج غم و اندوه در مورد اینان است که در مورد هیچ کس از انسان‌ها چنین سابقه‌ای نداشته است.
این نوع بیان و مبالغه، در میان اعراب نیز سابقه دارد که امور بسیار مهم را با انتساب به اجرام آسمانی بیان داشته‌اند.

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. دخان، ۲۹: «پس نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و [هنگام نزول عذاب هم‏] مهلت نیافتند».

[۲]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۱۳۲، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ۱، ص ۴۲۹، دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.

[۳]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج ۲، ص ۲۹۱، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.

[۴]. «لم تبک السماء على أحد قبل قتل یحیى بن زکریا حتى قتل الحسین ع فبکت علیه‏»؛ قطب الدین راوندی، سعید بن هبه الله، قصص الأنبیاء(ع)، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص ۲۲۱،‌ مرکز پژوهش‌های اسلامی، مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.

[۵]. ر.ک: ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق، مصحح، امینی، عبد الحسین، ص ۸۸، دار المرتضویه، نجف اشرف، چاپ اول، ۱۳۵۶ش.

[۶]. ر.ک: سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۶، ص ۳۱، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۴ق.

[۷]. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۶، ص ۳۰٫

[۸]. ر.ک: آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیه، علی عبدالباری، ج ۱۳، ص ۱۲۳، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.

[۹]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ۹، ص ۹۸، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.

[۱۰]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۱، ص ۱۸۰، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۱۱]. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ‏۶، ص ۳۱٫

[۱۲]. «الصَّادِقِ(ع) قَالَ‏ بَکَتِ السَّمَاءُ عَلَى یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا وَ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع أَرْبَعِینَ صَبَاحاً وَ لَمْ تَبْکِ إِلَّا عَلَیْهِمَا قُلْتُ فَمَا بُکَاؤُهَا قَالَ کَانَتِ الشَّمْسُ تَطْلُعُ حَمْرَاءَ وَ تَغِیبُ حَمْرَاء»؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج ۴، ص ۵۴، علامه، قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.

[۱۳]. برای نمونه ر.ک: علامه حلّی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی أحکام الشریعه، ج ۲، ص ۵۷، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق؛ میرزای قمّی، ابو القاسم بن محمد حسن، جامع الشتات فی أجوبه السؤالات، محقق، مصحح، رضوی‌، مرتضی، ج ۱، ص ۱۲۴، مؤسسه کیهان، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.

[۱۴]. کامل الزیارات، النص، ص: ۹۱

[۱۵]. علم الهدی، علی بن حسین، أمالی المرتضی (غرر الفوائد و درر القلائد)، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج ۱، ص ۵۰، دار الفکر العربی، قاهره، چاپ اول، ۱۹۹۸م؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۸، ص ۱۴۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.