طریحی گوید:

روایت شده که گوسفندان حضرت اسماعیل (ع) در کنار شطّ فرات به چرا مشغول بودند. چوپان به او خبر داد که از فلان روز گوسفندان از این آبشخور نمی‌خورند. اسماعیل سبب آن را از پروردگارش پرسید. جبرئیل (ع) فرود آمد و گفت: ای اسماعیل! 

از گوسفندت بپرس که پاسخ تو را می‌دهد. حضرت پرسید: چرا از این آب نمی‌خورید؟ گوسفند به زبان آشکار گفت: به ما خبر رسیده است که فرزندت حسین (ع)، نواده‌ی محمّد لب تشنه شهید می‌شود. از این رو به خاطر اندوه بر آن حضرت، ما از این آبشخور آب نمی‌نوشیم. درباره‌ی قاتل او پرسید. جواب داد: ملعون آسمان‌ها و زمین‌ها و همه‌ی مخلوقات، او را می‌کشد. اسماعیل گفت: خدایا! قاتل حسین را لعنت کن.

 

قال الطّریحیّ:

وَ رُوِیَ أَنَّ إِسْمَاعِیلَ (ع) کَانَتْ أَغْنَامُهُ تَرْعَى بِشَطِّ الْفُرَاتِ فَأَخْبَرَهُ الرَّاعِی أَنَّهَا لَا تَشْرَبُ الْمَاءَ مِنْ هَذِهِ الْمَشْرَعَهِ مُنْذُ کَذَا یَوْماً فَسَأَلَ رَبَّهُ عَنْ سَبَبِ ذَلِکَ؟ فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ (ع) وَ قَالَ: یَا إِسْمَاعِیلُ سَلْ غَنَمَکَ فَإِنَّهَا تُجِیبُکَ عَنْ سَبَبِ ذَلِکَ، فَقَالَ: لِمَ لَا تَشْرَبِینَ مِنْ هَذَا الْمَاءِ؟ فَقَالَتْ بِلِسَانٍ فَصِیحٍ: قَدْ بَلَغَنَا أَنَّ وَلَدَکَ الْحُسَیْنَ (ع) سِبْطَ مُحَمَّدٍ یُقْتَلُ عَطْشَاناً فَنَحْنُ لَا نَشْرَبُ مِنْ هَذِهِ الْمَشْرَعَهِ حَزَناً عَلَیْهِ، فَسَأَلَهَا عَنْ قَاتِلِهِ؟ فَقَالَتْ: یَقْتُلُهُ لَعِینُ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ وَ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِینَ، فَقَالَ إِسْمَاعِیلُ: اللَّهُمَّ الْعَنْ قَاتِلَ الْحُسَیْنِ.[۱]


[۱]– المنتخب: ۴۹، البحار ۴۴: ۲۴۳ ح ۴۰، العوالم ۱۷: ۱۰۲ ح ۴٫