مؤسّس یکى از مذاهب و فرقه هاى اسلامى ظاهرا نصف صحیح بخارى را غیر صحیح مى دانست، با این که شیخ الاسلام آن ها بدون وضو آن را براى مطالعه برنمى داشت. با این که فرقه  ى این ها تا سال ۱۱۰۰ نبود و بعد از آن تأسیس شد و مؤسّس آن، دین سنّى ها تا سال ۳۰۰ را صحیح مى  دانند و بعد از آن زمان مقبول او نیست. هم چنین با این که ضروریّات را از پدران مسلمان خود گرفته  اند. ـ زیرا قرآن تمام ضروریّات را ندارد. مانند این که نماز مغرب سه رکعت است و غیر قرآن هم که ظنّ است و نمى  تواند ضروریّات را اثبات کند. ـ با این حال، پدران خود را در بناى قبور و بوسیدن ضریح مشرِک مى  دانند. در عین حال، طواف خانه  ى کعبه و سنگ ها را مطلوب خدا و واجب، بلکه منکر آن را کافر مى  دانند و هم چنین استلام حجر را بر اساس سیره  ى رسول خدا ـ صلّى  اللّه  علیه  وآله  وسلّم ـ و صحابه و مسلمانان، مستحبّ مى  دانند. آن جاسوس مى  نویسد: « از سخنان او مشخّص شد که خود را بالاتر از صحابه و على و عمر مى  دانست. » هم چنین مى  نویسد: درباره  ى متعه از او پرسیدم، مخالفت عمر را مطرح کرد. گفتم: قرآن مى  فرماید: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِى مِنْهُنَّ فَـءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» پس هر کدام از زنان را که متعه نمودید، اجرتشان را بپردازید. سوره ى نساء، آیه ى ۲۴٫

ساکت شد. گفتم: آیا مى  خواهى براى شما صیغه  اى فراهم کنم؟ گفت: ولى مخفى باشد. تا این که مى  نویسد: آن زن جاسوسه را به مدت یک هفته صیغه نمود و مهر او را هم از جیبش در آورد و به او داد. هم چنین مى  نویسد: شراب را با آب مخلوط مى  کرد و مى  خورد. ببینید چگونه شخص بى  دین دین ساز مى  شود؟!درباره  ى کلّ مطالب گذشته، ر.ک: خاطرات مستر همفر.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد