مـقدمـه

امام خمینی (ره) نه تنها به عنوان مرجع تقلید شیعیان و رهبر انقلاب مردم ایران، بلکه به عنوان اندیشمند و متفکر جهان اسلام همواره در شناخت مشکلات و آسیب های پیش روی جهان اسلام توانایی خاصی داشت و همواره خیرخواه مسلمانان و در پی اعتلای کلمه اسلام بود و با سخنرانیها و پیامهای روشنگرانه خود به آگاه سازی مسلمانان از دشمنان خود و ضعفها و علل عقب ماندگیشان میپرداخت.

ایشان وهابیت را جریانی انحرافی در درون اسلام و عاملی برای نفوذ بیگانگان و موجب ذلت مسلمانان میدانست. با بررسی بیانات و دیدگاههای ایشان درباره وهابیت، امکان رسیدن به یک تحلیل جامع و دقیق درباره این فرقه مهیا میگردد. نکتهای که برای شناخت دقیق دیدگاه امام (ره) درباره وهابیت کمک میکند، به کارگرفتن واژه «آلسعود» است که وی در بسیاری از بیانات و بیانیههای خود، این واژه را درباره وهابیت به کار برده است و این امر اشاره به حکومتی بودن این فرقه دارد. بهعبارت دیگر، بهنظر میرسد به کاربردن اصطلاح «آل سعود» برای این فرقه عمدی است و برای بیانِ نداشتن پشتوانه مناسب مردمی و دستوری بودن فعالیتهای این فرقه است.

اهل سنّت هم وهابیت را قبول ندارند

امام خمینی وهابیت را فرقهای میداند که نه تنها شیعه بلکه اهل سنّت نیز آن را قبول ندارند و با آنان مخالفاند. ایشان در جمع ائمه جمعه استانهای ایلام و کرمانشاه می فرماید: «وهابی را اهل سنّت هم قبولشان ندارند، نه اینکه ما قبول نداریم، همه برادرهای ما آنها را قبول ندارند».[۱]

وی درباره موضعگیری وهابیت پیرامون هفته وحدت میفرماید:

در عین حالیکه یک چنین صدایی بلند شد برای وحدت،[۲] یک وقت می بینیم از حجاز یک نفر صدا بلند می کند که اصل جشن گرفتن برای پیغمبر شرک است! من نمی دانم چه اساسی است؟ این چرا شرک است؟ البته آن شخص وهابی است. وهابی را اهل سنّت هم قبولشان ندارند، نه اینکه ما قبول نداریم، همه برادرهای ما آنها را قبول ندارند. شما (فکر می کنید) یک همچنین مسئله ای که جشن گرفتن، احترام کردن به پیغمبر اسلام، این جزء این است که مشرک هستند مردم!؟ آن وقت این اختصاص به ایران هم ندارد، احترام به رسول خدا، همه بلاد مسلمین احترام می گذارند. چه شد که ایران را مورد نظر قرار داده است و می گوید ایرانیها که جشن می گیرند برای پیغمبر اکرم، اینها مشرک هستند؟[۳]

قابل هدایت نبودن وهابیان

ایشان همچنین در بیان دیگری، خدمت وهابیان به حجاج خانه خدا را قابل مقایسه با مجاهدت مسلمانان ایران در مبارزه با استکبار و استعمار نمیداند و با استفاده از شأن نزول آیه ۲۲ سوره توبه، وهابیان را هدایتناپذیر میداند. ایشان در این باره میفرماید:

و اینک از فرصت استفاده کرده، به یکی از آیات کتاب کریم اشاره می کنم، آنجا که فرموده است: ﴿أَجَعلْتُمْ سِقایه الحاجِّ وَ عِمارَهَ المَسْجِدِ الحَرامِ کمَنْ امَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الآخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یهْدِی القَوْمَ الظّالِمینَ.[۴]

گویی آیه کریمه در همین عصر نازل شده و گویی برای آل سعود و امثال آل سعود در طول تاریخ و برای ملت مجاهد و بزرگ ایران و حجاج بیت اللَّه الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است و خداوند تعالی می فرماید: شما کوردلان آبرسانی به حجاج و تعمیر مسجد الحرام را با ارزش آنانی که ایمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده می کنند، مساوی قرار داده اید. حاشا که اینان با شما مساوی نیستند و خداوند ستمگران را هدایت نمی کند.

آیا سعودیها و امثال آنان در طول تاریخ، ارزش خود را برای تهیه آب در مواقف حج و زرق و برق تعمیرات مسجد الحرام را، با ارزشهای مسلمانانی که به خداوند و روز جزا ایمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و برای دفع دشمنان خدا از حریم اسلام و حرم خداوند تعالی بهپاخاسته اند، مقایسه نکرده اند؟ و سعودیهای عصر حاضر، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمی کنند؟ و با مجاهدان راه خدا آن نمی کنند که روی آمریکای جهانخوار و ارباب خود را سفید کرده است؟ و جالب توجه اینکه خداوند در این آیه ایمان به خدا و روز جزا را ذکر فرموده و از میان تمام ارزشهای اسلامی و انسانی مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشریت انتخاب کرده است و در این انتخاب به همه مسلمانان تعلیم فرموده است که ارزش جهاد فوق همه ارزشهاست. و آیا خداوند با ذکر﴿وَ اللَّهُ لا یهْدِی القَوْمَ الظّالِمینَ نمی خواهد بفرماید خداوند سعودیهای عصر را و تمام اعصار تاریخ را ستمگرانی بیش نمی داند که قابل هدایت نیستند و خداوند آنان را هدایت نمی فرماید؟ آیا ستمکاری بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آل سعود با کعبه و حرم امن الهی و با زائران مجاهد آن، که همه چیز و همه کس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقدیم کردند، می توان تصور کرد؟ آیا جرم این مجاهدان که به فرمان خداوند تعالی ندای برائت از مشرکین را انجام داده اند، جز برائت از خدایان آل سعود و سعودیهای عصر حاضر و شاه حسین و شاه حسن و مبارک نامبارک و صدام عفلقی است؟ آیا سکوت در مقابل این ستمگریها که در طول تاریخ سابقه نداشته است، چیزی جز رضای به این جرم و شرکت در ظلم و ستم ظالمین و ستمگران است؟ و در هر صورت آل سعود برای تصدی امور کعبه و حج لیاقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفکران باید چاره ای بیندیشند. [۵]

ایشان در جای دیگری، حرم امن الهی را مغصوب وهابیت و اصطلاح خادم الحرمین را همچون تغییر نام حجاز به مملکت سعودی جعل وهابیون دانسته و این وقایع را مسائلی بغرنج و تحمل ناپذیر شمرده و فرموده:

اگر در طائف واقع شده بود، این یک مسئله ای بود؛ می گفتیم کشتند یک عده ای را. اما در حرم واقع شده؛ حرمی که خدا از اول امنش قرار داده و الآن حرم مغصوب است در دست اینها. از اول هم اینطور بود؛ برای اینکه اینها چهکاره اند که آمده اند خادم الحَرَمَین- خائن الحَرَمَین- شده اند؛ کی اینها را خادم الحرمین قرار داده؟ با چه وجهی اینها اسم مملکت اسلامی را تغییر داده اند از آنی که بود؛ «حجاز» را «مملکت سعودی» قرار دادند؟ مملکت سعودی به چه مناسبت؟ اینها مسائلی است که همه اش بغرنج است و ما نمی دانیم که از این عار چطور خارج بشویم. من واقعاً در مسائل خیلی تحمل داشتم؛ در مسائل جنگ، در همه اینها تحمل داشتم، اما این بی تحمل کرده من را. مسأله غیر از این مسائل است. آنچه ما امیدواریم، این است که خدای تبارک و تعالی با قدرت خودش حل کند مسائل را. و امیدواریم خداوند به همه ما توفیق بدهد که در این باره بی تفاوت نباشیم. در این ماه محرم بی تفاوت نباشند؛ مسلمین در دنیا بی تفاوت نباشند.[۶]

حیله گری وهـابیت در چاپ قرآن‌های زیبا

بینانگذار نظام مقدّس جمهوری اسلامی، اقدام وهابیت را در چاپ قرآنهای زیبا و ارسال آن به کشورهای مختلف، حیلهای شیطانی برای اغفال مسلمانان و از صحنه خارج کردن قرآن میداند و میفرماید:

و اخیراً قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیله حکومتهای منحرفِ خارج از تعلیمات اسلامی که خود را به دروغ به اسلام بسته اند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها، قرآن را با خط زیبا طبع می کنند و به اطراف می فرستند و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می کنند. ما همه دیدیم قرآنی را که محمد رضا خان پهلوی طبع کرد و عده ای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند و می بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروتهای بی پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محالّ تبلیغاتِ مذهبِ ضد قرآنی می کند و وهابیت، این مذهب سراپا بی اساس و خرافاتی، را ترویج می کند و مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابرقدرتها می دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن بهره برداری می کند.[۷]

ملاحظه میشود که امام خمینی (ره)، وهابیت را مذهبی سراپا بیاساس و خرافی و تمسک ظاهری آنان را به قرآن، در جهت از بین بردن اسلام و قرآن واقعی میداند.

تفاوت علمای متعهد با علمای وهـابی

ایشان مهمترین تفاوت علمای متعهد اسلام با علمای وهابی را ایستادگی در برابر ظلم و شرک و کفر میداند:

بزرگترین فرق روحانیت و علمای متعهد اسلام با روحانی نماها در همین است که علمای مبارز اسلام همیشه هدف تیرهای زهرآگین جهان خواران بوده اند و اولین تیرهای حادثه قلب آنان را نشانه رفته است، ولی روحانی نماها در کنف حمایت زرپرستان دنیاطلب، مروّج باطل یا ثناگوی ظلمه و مؤید آنان بوده اند.

تا به حال یک آخوند درباری یا یک روحانی وهابی را ندیده ایم که در برابر ظلم و شرک و کفر، خصوصاً در مقابل شوروی متجاوز و آمریکای جهانخوار ایستاده باشد؛ همانگونه که یک روحانی وارسته عاشق خدمت به خدا و خلق خدا را ندیده ایم که برای یاری پابرهنگان زمین لحظه ای آرام و قرار داشته باشد و تا سر منزل جانان علیه کفر و شرک مبارزه نکرده باشد. و عارف حسینی اینگونه بود.[۸]

بلعم باعوراهای وهابی

ایشان درباره ریشه اتهام شرک و کفر به عدهای از مسلمانان میفرماید:

آری، در منطق استکبار جهانی هر که بخواهد برائت از کفر و شرک را پیاده کند، متهم به شرک خواهد شد و مفتیها[۹] و مفتیزادگان، این نوادگان «بَلعَم باعورا»ها،[۱۰] به قتل و کفر او حکم خواهند داد. بالأخره در تاریخ اسلام می بایست آن شمشیر کفر و نفاقی که در لباس دروغین احرام یزیدیان و جیره خواران بنی امیه (علیهم لعنه اللَّه) برای نابودی و قتل بهترین فرزندان راستین پیامبر اسلام، یعنی حضرت ابی عبد اللَّه الحسین (ع) و یاوران باوفای او، پنهان شده بود، مجدداً از لباس همان میراث خواران بنی سفیان به درآید و گلوی پاک و مطهر یاوران حسین (ع) را در آن هوای گرم، در کربلای حجاز و در قتلگاه حَرَم، پاره کند و همان اتهاماتی را که یزیدیان به فرزندان راستین اسلام زدند و آنان را «خارجی» و «ملحد» و «مشرک» و «مَهدور الدم» معرفی کردند، درست همان را به رهروان راه آنان وارد آورند.[۱۱]

هماهنگی وهابیت با سیاست‌های مشرکین

ایشان در بیان دیگری عامل همه اشتباهات آل سعود را علمای مزدور وهابی دانسته، فتوای آنان را در حرمت برائت از مشرکین، مخالف با آیات قرآن و سنّت رسول گرامی اسلامی معرفی میکند و میفرماید:

و در سوره توبه که امر شد در مجمع عمومی در مکه خوانده شود، می خوانیم: ﴿وَ أَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ….[۱۲] فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج. و این یک فریاد سیاسی- عبادی است که رسول اللَّه (ص) به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام می داند، گفت تأسّی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی، خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند آمریکایی، فعل رسول اللَّه (ص) و امر خداوند را تخطئه می کنید و تأسی به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالی را بر خلاف می دانید و مراسم حج را از برائت از کفار تنزیه می کنید و اوامر خدا و رسول را برای منافع دنیایی خود به طاق نسیان می سپارید و برائت و نفرین را نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمین کفر می دانید؟ ما امیدواریم که دولت سعودی به وسوسه این آخوندهای از خدا بی خبر گوش فرا ندهد و مسلمین را، همانطور که وعده نموده است، در مراسم حج و برائت از کفار و مشرکان آزاد گذارد و در این عمل الهی با آنان، خصوصاً زائران ایرانی و فلسطینی و لبنانی و افغانی که مورد تجاوز کفار قرار گرفته اند، هماهنگ شود تا دشمن مشترک همه مظلومان را با ندای واحد به عالمیان معرفی کنند.

و پلیس کشور سعودی و متصدیان امور حج و زیارت و دولت سعودی باید توجه کنند که زائران ایرانی ـ که از یک کشور انقلابی تحت ستم غرب و شرق و غارتزده که با تأیید خداوند متعال و قیام و نهضت همگانی خود را از چنگال ابرقدرتها نجات داد و با همت والای مرد و زن و کوچک و بزرگ استقلال و آزادی را بهدست آورد و رژیم ستمشاهی امریکایی را به رژیم اسلامی مردمی تبدیل کرد و مستشاران و جاسوسان امریکایی و شوروی را، یا از کشور راند و یا به بند کشید، به زیارت بیت اللَّه الحرام و مرقد مطهر رسول خدا (ص) و ائمه مسلمین مشرف می شوند، میهمانان خدا و رسول اند، و اهانت و جسارت به آنها اهانت و جسارت به میزبانان بزرگ آنان است، خصوصاً که این میهمانان آمده اند تا همراه با مناسک حج به ندای ابراهیم خلیل اللَّه و محمد رسول اللَّه (ص) لبیک گویند که لبیک به آنان نیز لبیک به خدای تعالی است ـ با اینانی که از کلّ فجّ عمیق هجرت به سوی خدا و رسول بزرگ او کرده اند، با مهر و صفا و محبت و وفا و اخوت اسلامی رفتار کنید و میهمانان خدا و رسول را آزار ندهید. اینان برای مناسک حج و برائت از مشرکان و کافران که خدا و رسول او از آنان برائت جسته است، آمده اند. این میهمانان متعهد را گرامی دارید و از قدرت یک رژیم مقتدر اسلامی برای سرکوب دشمن اسلام و مسلمین، اسرائیل غاصب، و قطع ید ارباب او، امریکا، رأس دشمنان اسلام و کشورهای اسلامی، بهره برداری کنید و مکه مکرّمه را با هماهنگی زائران سراسر جهان به کانون فریاد علیه ستمگران تبدیل کنید؛ که این یکی از اسرار حج است و خداوند، غنی از لبیکها و عبادات بشر است.[۱۳]

ارتباط وهابیت با استعمار

ایشان با درایت و تیزبینی ریشه این انحراف در دنیای اسلام را به خوبی شناخته بود و آن را مرتبط با استعمارگران دانست و میفرمود:

مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملّاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای بیشعور حوزه های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومین و پابرهنه ها، و در یک کلمه اسلام امریکایی را ترویج می کنند؛ و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکای جهانخوار می گذارند.[۱۴]

وهابیت و بهائیت، دو روی یک سکه

به عقیده امام خمینی (ره)، وهابیت و بهائیت عامل نفوذی استکبار و وسیلهای برای تسلّط دستنشاندههای خود بر کشورهای اسلامی است:

اسلام و مذهب مقدس جعفری، سدی است در مقابل اجانب و عمّال دستنشانده آنها و روحانیت که حافظ آن است سدی است که با وجود آن، اجانب نمی توانند به نحوی که دلخواه آنهاست، با کشورهای اسلامی و خصوص با کشور ایران رفتار کنند، لهذا قرن هاست که با نیرنگهای مختلف برای شکستن این سد نقشه می کشند: گاهی از راه مسلط کردن عُمّال خبیث خود بر کشورهای اسلامی، و گاهی از راه ایجاد مذاهب باطله و ترویج بابیت و بهائیت و وهابیت، و گاهی از طریق احزاب انحرافی. امروز که مکتب بی اساس مارکس با شکست مواجه است و بی پایگی آن برملا شده است، عمّال اجانب که خود بر ضد مکتب آن هستند، در ایران از آن ترویج می کنند. برای شکستن وحدت اسلامی و کوبیدن قرآن کریم و روحانیت در ایران که مهد تربیت اهل بیت عصمت و طهارت است و با زنده بودن این مکتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر به آرزوی غیر انسانی خود نمی رسند، ناگزیر هستند مذهب مقدس تشیع و روحانیت را که پاسداران آن هستند، به هر وسیله تضعیف کنند و بکوبند.[۱۵]

روابط صمیمی عربستان با اسرائیل

امام خمینی (ره) نتیجه این استعماری بودن و وابستگی به غرب را روابط خوب عربستان با اسرائیل و مقابله نکردن با آن بهعنوان دشمن اصلی امت اسلامی دانسته، میفرماید:

مسلمانان نمی دانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و «خادم الحرمین» به اسرائیل اطمینان می دهد که ما اسلحه خودمان را علیه شما به کار نمی بریم! و برای اثبات حرف خود، با ایران قطع رابطه می کنند. واقعاً چقدر باید رابطه سران کشورهای اسلامی با صهیونیستها گرم و صمیمی شود تا در کنفرانس سران کشورهای اسلامی مبارزه صوری و ظاهری هم با اسرائیل از دستور کار آنان و جلسات آنان خارج شود. اگر اینها یک جو غیرت و حمیت اسلامی و عربی داشتند، حاضر به یک چنین معامله کثیف سیاسی و خودفروشی و وطنفروشی نمی شدند.

آیا این حرکات برای جهان اسلام شرم آور نیست؟ و تماشاچی شدن گناه و جرم نمی باشد؟ آیا از مسلمانان کسی نیست تا بهپاخیزد و این همه ننگ و عار را تحمل نکند؟

راستی، ما باید بنشینیم تا سران کشورهای اسلامی احساسات یک میلیارد مسلمان را نادیده بگیرند و صحه بر آن همه فجایع صهیونیستها بگذارند و دوباره مصر و امثال آن را به صحنه بیاورند؟ حال مسلمانان باور می کنند که زائران ایرانی برای اشغال خانه خدا و حرم پیامبر قیام کرده اند و می خواستند کعبه را دزدیده، به قم ببرند!؟ اگر مسلمانان جهان باور کرده اند که سران آنها دشمنان واقعی امریکا و شوروی و اسرائیل هستند، تبلیغات آنان هم در مورد ما را باور می کنند.

از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران امریکایی، حتی اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیری می کنیم. ان شاء اللَّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با امریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. و از خدا می خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.[۱۶]

آل سعود، دست نشانده جهان‌خواران

ایشان حکومت آل سعود را دستنشانده جهانخواران برای کنترل زائران خانه خدا دانسته، میفرماید:

حکومت آل سعود مسئولیت کنترل زائران خانه خدا را به عهده گرفته است. و اینجاست که با اطمینان می گوییم که حادثه مکه جدای از سیاست اصولی جهانخواران در قلع و قمع مسلمانان آزاده نیست. ما با اعلام برائت از مشرکین تصمیم بر آزادی انرژی متراکم جهان اسلام داشته و داریم. و به یاری خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزی این کار صورت خواهد گرفت. و ان شاء اللَّه روزی همه مسلمانان و دردمندان علیه ظالمین جهان فریاد زنند و اثبات کنند که ابرقدرتها و نوکران و جیره خوارانشان از منفورترین موجودات جهان هستند.

کشتار زائران خانه خدا توطئه ای برای حفظ سیاستهای استکبار و جلوگیری از نفوذ اسلام ناب محمدی است و کارنامه سیاه و ننگین حاکمان بی درد کشورهای اسلامی حکایت از افزودن درد و مصیبت بر پیکر نیمه جان اسلام و مسلمین دارد.[۱۷]

جنایات وهـابیت

ایشان با اشاره به نقش وهابیت در فاجعه حمله به حجاج، این فاجعه را مشابه اقدامات شاه و صدام در حمله به عزاداران حسینی و آتش زدن قرآنها و مساجد معرفی میکند و در این‌باره میفرماید:

… این حادثه بزرگ نه تنها احساسات و عواطف ملت ایران را، که یقیناً دل همه آزادگان جهان و ملتهای اسلامی را جریحه دار و متألم ساخته است، ولی برای ملت بزرگ و قهرمانی همچون مردم عزیز کشورمان که تجربه چندین ساله انقلاب را دیده اند و نقاب از چهره ها و نیرنگهای ایادی امریکا چون شاه و صدام را در حمله به عزاداران حسینی و آتش زدن قرآنها و مساجد برداشته اند، این حوادث غیر مترقبه و شگفت آور نیست که دوباره دست کثیف امریکا و اسرائیل از آستین ریاکاران و سردمداران کشور عربستان و خائنین به حرمین شریفین به درآید و قلب بهترین مسلمانان و عزیزان و میهمانان خدا را نشانه رود و مدعیان سقایت[۱۸] حاجّ و عمارت مسجد الحرام، خیابانها و کوچه های مکه را از خون مسلمانان سیراب کنند.[۱۹]

امام خمینی اقدام جنایتکارانه وهابیت را نشانه آن میداند که آنان نه تنها «خادم الحرمین» نیستند، بلکه شایسته است که لقب «خائنین به حرمین شریفین» به آنها داده شود.

وهابیت و شکستن حرمت خانه خدا

وهابیت در طول تاریخ ننگین خود جنایات فراوانی مرتکب شده است و بنای نامبارک خود را بر ظلم و ستم به مسلمانان نهاده است و برای رسیدن به اهداف خود از هیچ ظلم و جنایتی فروگذار نکرده است. یکی از جنایاتی که موجب ناراحتی شدید امام خمینی و موضعگیری شدید ایشان شد، حادثه حمله وحشیانه پلیس سعودی به حجاج بود.

در روز جمعه، ششم ذیحجه سال ۱۴۰۷ هجری قمری هنگامی که بیش از ۱۵۰ هزار زائر در خیابانهای مکه برای شرکت در مراسم برائت از مشرکین حرکت کردند، مأمورین مخفی و علنی دولت سعودی با آمادگی قبلی و مسدود کردن محور اصلی حرکت جمعیت، ناگهان با انواع سلاحهای سرد و گرم به سرکوبی تظاهرکنندگان پرداختند. در این واقعه غم انگیز حدود چهار صد نفر از حجاج ایرانی، لبنانی، فلسطینی، پاکستانی، عراقی و دیگر کشورها به شهادت رسیدند و حدود پنج هزار نفر مجروح و عده ای بیگناه دستگیر شدند. اکثر شهیدان و مجروحین را زنان و سالخوردگانی تشکیل می دادند که قادر به فرار سریع از مهلکه نبودند. آنها در نهایت مظلومیت و بی دفاعی به اتهام اینکه تکبیرگویان برائت از مشرکین را اعلام می کردند، به خاک و خون کشیده شده بودند و مهمتر از این، حرمت حرم امن الهی در روز جمعه در ایام مبارک حج، در ماه حرام شکسته شده بود. آثار خشم امام خمینی از این جسارت، و اندوه عمیق ایشان از اینکه مصالح امت اسلامی و شرایط جهان اسلام مانع از اقدام عملی می شد، تا روزهای آخر عمر امام در کلام و پیامش آشکار بود.[۲۰] ایشان در پیامی در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ چنین مرقوم فرمودند:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

﴿لَقَد صَدَقَ اللَّهُ رَسولَهُ الرُّءْیا بِالحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ المَسجِدَ الحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِینَ[۲۱]

علیرغم گذشت یک سال از کشتار فجیع و بی رحمانه حجاج بی دفاع و زائران مؤمن و موحّد به وسیله نوکران امریکا و سفاکان آل سعود، هنوز شهر خدا و خلق خدا در بهت و حیرتند. آل سعود با کشتن میهمانان خدا و به خاک و خون کشیدن بهترین بندگان حق، نه تنها حرم را، که جهان اسلام را آلوده به خون شهیدان نمود و مسلمانان و آزادگان را عزادار ساخت.[۲۲]

ایشان در ادامه حجاج حاضر در مراسم برائت از مشرکین را فرزندان ابراهیم میشمرد و میفرماید:

مسلمانان جهان در سال گذشته و برای اولین بار عید قربان را با شهادت فرزندان ابراهیم (ع) که دهها بار از مصاف با جهان‌خواران و اذناب آنان برگشته بودند، در مسلخ عشق و در منای رضایت حق جشن گرفتند و بار دیگر امریکا و آل سعود، بر خلاف راه و رسم آزادگی، از زنان و مردان، از مادران و پدران شهید، از جانبازان بی پناه ما کشته ها گرفتند و در آخرین لحظات نیز با ناجوانمردی و قساوت بر پیکر نیمه جان سالخوردگان و بر دهان تشنه و خشکیده مظلومان ما تازیانه زدند و انتقام خود را از آنان گرفتند.[۲۳]

ایشان در ادامه بیانیه، حمله وحشیانه نیروهای سعودی به حجاج ایرانی را حمله به بتشکنانی میدانست که بت کفر و نفاق را شکسته بودند:

انتقام از چه کسانی و از چه گناهی؟ انتقام از کسانیکه از خانه خویش به سوی خانه خدا و خانه مردم هجرت نموده بودند! انتقام از کسانی که سالها کولهبار امانت و مبارزه را بر دوش کشیده بودند. انتقام از کسانی که همچون ابراهیم (ع) از بت شکنی برمی گشتند، شاه را شکسته بودند، شوروی و امریکا را شکسته بودند، کفر و نفاق را خرد کرده بودند. همان ها که پس از طی آن همه راهها با فریادِ ﴿و أَذِّن فِی النَّاس بِالحَجِّ یأْتُوک رِجَالاً[۲۴] پا برهنه و سر برهنه آمده بودند تا ابراهیم را خوشحال کنند. به میهمانی خدا آمده بودند تا با آب زمزم گرد و غبار سفر را از چهره بزدایند و عطش خویش را در زلال مناسک حج برطرف نمایند و با توانی بیشتر مسئولیت پذیر گردند و در سیر و صیرورت ابدی خود نه تنها در میقات حج، که در میقات عمل نیز لباس و حجاب پیوستگی و دلبستگی به دنیا را از تن به در آورند. همانها که برای نجات محرومان و بندگان خدا راحتی راحتطلبان را بر خود حرام، و مُحرِم به احرام شهادت شده بودند و عزم را جزم کردند تا نه تنها بنده زرخرید امریکا و شوروی نباشند، که زیر بار هیچکس جز خدا نروند. آمده بودند که دوباره به محمد (ص) بگویند که از مبارزه خسته نشده اند و بهخوبی می دانند که ابیسفیان و ابیلهب و ابیجهل برای انتقام در کمین نشسته اند، و با خود می گویند مگر هنوز لات و هُبَل در کعبه اند. آری، خطرناکتر از آن بتها، اما در چهره و فریبی نو.[۲۵]

امام خمینی (ره) به خوبی آگاه بود که پس از این حادثه خونبار، وهابیان درصدد توجیه رفتار وحشیانه خود برخواهند آمد. از اینرو، در سالگرد خونین حجاج نوشت:

اما زائران کشورها که یقیناً با کنترل و ارعاب دولتها و حکومت ایشان به مکه سفر کرده اند، جای دوستان و برادران و حامیان و همسنگران واقعی خود را در میان خود خالی خواهند یافت. آل سعود برای پرده پوشی جنایات هولناک سال گذشته خود و همچنین توجیه صدٌّ عن سبیل اللَّه[۲۶] و منع حجاج ایرانی از ورود به حج، زائران را زیر بمباران شدید تبلیغات خود قرار خواهد داد و آخوندهای درباری و مفتیهای خود فروخته (لعنه اللَّه علیهم) در کشورهای اسلامی خصوصاً حجاز توسط رسانه ها و مطبوعات دست به نمایشها و سخنرانیها زده و عرصه را بر تفکر و تحقیق زائران درباره فهم و درک فلسفه واقعی حج و نیز پی بردن به ماجرای از پیش طراحی شده شیطان بزرگ در قتل میهمانان خدا تنگ خواهند نمود و مسلّم در چنین شرایطی رسالت زائران بسیار سنگین است. بزرگترین درد جوامع اسلامی این است که هنوز فلسفه واقعی بسیاری از احکام الهی را درک نکرده اند و حج با آن همه راز و عظمتی که دارد، هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل و بی ثمر باقی مانده است.[۲۷]

به عقیده وی، سیاستهای غلط آل سعود و قتل عام مسلمانان، موجب عقب افتادگی و به خاک مذلّت نشستن مسلمانان بوده است:

پیامبر اسلام نیازی به مساجد اشرافی و مناره های تزئیناتی ندارد. پیامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پیروان خود بوده است که متأسفانه با سیاستهای غلط حاکمان دستنشانده به خاک مذلت نشسته اند. مگر مسلمانان جهان فاجعه قتل عام صدها عالم و هزاران زن و مرد فرقه های مسلمین را در طول حیات ننگین آل سعود و نیز جنایت قتل عام زائران خانه خدا را فراموش می کنند؟[۲۸]

آشکار شدن چهره واقعی وهابیت با اقدامات ننگین آل سعود

هرچند خاطره تلخ کشتار حاجیان لکه ننگی بر پیشانی آل سعود و حکومت وهابی بود، اما از منظر امام خمینی (ره) چنین اقدامی چهره پلید حکّام را آشکار می ساخت و حقانیت انقلاب اسلامی ایران را برای دنیا روشن میکرد:

ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد (ص) و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده ایم، ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کمعقلان و بیخردان قرار داده است؛ چرا که خودشان هم درک نمی کنند که حرکتهای کورشان سبب قوّت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است و در هر مرحله ای سبب ارتقای مکتب و کشورمان را فراهم کرده اند که اگر از صدها وسیله تبلیغاتی استفاده می کردیم و اگر هزاران مبلّغ و روحانی را به اقطار عالم می فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام امریکایی و فرق بین حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص کنیم، به صورتی چنین زیبا نمی توانستیم، و اگر می خواستیم پرده از چهره کریه دستنشاندگان امریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقی بین محمد رضا خان و صدام امریکایی و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلام زدایی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوکر امریکا هستند و مأمور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق طلبانه ملتها، باز به این زیبایی میسر نمی گردید.[۲۹]

آل سعود و وهابیت، وارثان ابولهب

ایشان با اشاره به بیلیاقتی وهابیت در میزبانی زائران خانه خدا و تلاش مستمر برای تأمین منافع امریکا درباره آنان میفرماید:

همچنین اگر می خواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین امریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمی آید، بدین خوبی نمی توانستیم بیان کنیم و اگر می خواستیم به دنیا ثابت کنیم که حکومت آل سعود، این وهابیهای پست بیخبر از خدا، بهسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند، به این اندازه که کارگزاران ناشی و بی اراده حاکمیت سعودی در این قساوت و بی رحمی عمل کرده اند، موفق نمی شدیم و حقاً که این وارثان ابیسفیان و ابیلهب و این رهروان راه یزید روی آنان و اسلاف خویش را سفید کرده اند.[۳۰]

تشبیه وهابیت به خنجری که از پشت در قلب مسلمانان رفته است، بهمعنای این است که وهابیت همچون منافقاناند که از یکسو دم از حمایت مسلمانان و خدمت به ایشان میزنند و از سوی دیگر با شیاطین بر علیه مسلمانان همپیمان میشوند و مصداق آیه شریفه هستند که میفرماید: «و هنگامی که افراد با ایمان را ملاقات میکنند، میگویند ما ایمان آوردهایم، ولی وقتی با شیطانها (و همکیشان) خود خلوت میکنند، میگویند ما با شماییم ما فقط (آنها را) استهزا میکنیم».[۳۱]

ایشان همراهی برخی دولتها چون عراق، اردن و مراکش با وهابیت و تبریک گفتن به وهابیت بهدلیل قتل عام زائران خانه خدا را چیزی جز استیصال و خشم و ضعف امریکا و ایادی آن در منطقه نمیداند:

جمهوری اسلامی ایران ـ الحمد للَّه ـ در میان زائران خانه حق از ملیت ها و نژادها و کشورها و حتی در خود عربستان طرف‌داران بسیار زیاد و دوستان صادق و وفاداری پیدا نموده است که برای گواه و شهادت حقانیت ما و معرفی ابعاد قتل عام خونبار مسلمانان به دست خادم الحرمین و انتقال حقایق تلخ روز حادثه به مردم جهان ما را یاری دهند. و چه بهتر که بلافاصله و در حالی که اجساد عزیزان ما بر زمین افتاده اند، صدام و حسین اردنی[۳۲] و حسن مراکشی[۳۳] به حمایت از جنایت آل سعود اعلام همبستگی نمایند! گویی عربستان سنگر بزرگی را فتح کرده است و در کشتن صدها زن و مرد بی دفاع مسلمان و به رگبار مسلسل بستن آنان و عبور از روی اجساد مطهر آنان به پیروزی نظامی بزرگی نایل آمده است که به یکدیگر تبریک می گویند و حال آنکه جهان در این ماتم نشسته و دل پیامبر خاتم شکسته است. و چه کسی است که نداند توسل به زور و سرنیزه و لشکرکشی در برابر زائران خانه حق و تهیه آن همه مقدمات و توسل به بهانه های پوچ برای درگیری با زنان و مردان و جانبازان و مادران و همسران شهیدان چیزی، جز استیصال و خشم و ضعف امریکا و عجز و ناامیدی سرسپردگان آنان نخواهد بود.[۳۴]

ایشان تشییع جنازه شهدای مکه و مراسم راهپیمایی بر ضد عربستان را اعلان برائت از کفر خصوصاً آل سعود و وظیفه انقلابی مردم ایران میدانست:

زائران شریف ایرانی امسال پیام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تقدیم شهدای بزرگ به پیشگاه مقدس حق از سازندگان و بانیان سیاست نه شرقی و نه غربی کعبه خداوند گشتند و ملت بزرگ ایران نیز با تجلیل گسترده خود از شهدا و شرکت میلیونی خود در راهپیمایی و اعلان برائت از کفر خصوصاً آل سعود، به وظیفه انقلابی و الهی خود عمل نموده اند که در اینجا لازم است از حضور گسترده آنان و همه اقشار و خواهران و برادران تشکر کنم.[۳۵]

کشتار حجاج، بالاتر از جنایات اسرائیل

ایشان در تبیین اهمیت کشتار حاجیان، این فاجعه را بالاتر از مسئله قدس و جنایات محمد رضا پهلوی و ترورهای منافقین معرفی میکند:

و آن چیزی که من امروز خیال دارم عرض کنم، قضیه اسفباری است که در مکه اتفاق افتاد. ما از اول قیام- ان شاء اللَّه- برای خدا و برای نجات ملت، شهدا خیلی داشتیم. چه قبل از اینکه انقلاب واقع بشود، در زمان ستمشاهی، شهدای بزرگ داشتیم و چه بعدش که می بینید شهدای بسیار ارزشمند داشتیم، لکن مسئله حجاز مسئله دیگری است، غیر مسائل است.. . ما شهدا خیلی دادیم و در همه جا شهید دادیم. در زمان رضا شاه، آنهمه رنج [دیدیم!].. . در زمان محمد رضا هم چه شهدایی دادیم.. . لکن قضیه، قضیه مسئله حجاز نبود. مسئله قدس مسئله بزرگی است.. . اما روز قدس مسئله ای است و روز جمعه خونین مکه مسئله دیگری است.. .، لکن آنها اینطور نبود که قدس را توهین بهش بکنند، از بین ببرند.. . البته نباید قدس دست آنها باشد،.. . باید دست صاحبانش باشد، غاصب آمده غصب کرده.

در این انفجارها.. .، در این ترورها.. .، بسیار عزیزان بزرگی را ما از دست دادیم.. . در جنگ با صدام هم که تحمیل به ما کردند،.. . شهید از دست دادیم، خیلی ضرر بردیم لکن….

مسئله حجاز مسئله ای است که ما باز خواب هستیم، دنیا هم باز خواب است که چه شد. مسئله حجاز، مسئله بزرگترین مقامات قدس اسلامی و دنیایی (است که ) شکسته شد. کعبه احترامش پیش ما تنها نیست،.. . کعبه را همه ملل محترم می شمرند؛ همه مللی که به دین (اعتقاد) دارند. کعبه.. . از زمان اول خلقت بوده است و همه انبیا در او خدمتگزار بوده اند. شکستن کعبه مسئله ای نیست که بشود ازش همین طوری گذشت. اگر ما از مسئله قدس بگذریم، اگر ما از صدام بگذریم، اگر ما از همه کسانی که به ما بدی کردند بگذریم، نمی توانیم (از) مسئله حجاز بگذریم. مسئله حجاز یک باب دیگری است، غیر(مسائل) دیگر.[۳۶]

ایشان در کلام دیگری درباره بُعد اصلی مسئله کشتار حجّاج میفرماید:

مسئله حجاز ابعاد مختلف دارد، منتها بُعد بزرگترش همین است که احترام یک محل مقدسی از بین رفت و مسلمین ساکت نخواهند نشست. بعدها خواهد فهمید فهد، و امثال فهد. خواهد فهمید که چه چیزی تحمیلش کرده اند و چه قضیه ای واقع شده و مسلمین خودشان می دانند تکلیف خودشان را؛ حجازیها هم می دانند این را. اگر این کشتار که در حرم واقع شده بود، اگر در طائف واقع می شد، خوب، باز قابل تحمل بود؛ برای اینکه طائف بود، کشتار بود فقط.[۳۷]

ضرورت زنده نگه‌داشتن کشتار حجاج بی‌گناه به دست آل سعود

از منظر امام خمینی (ره) وهابیان ملحدینیاند که مکه به دست آنها گرفتار شده است. وی معتقد است که همه مسلمانان باید با این انحراف و الحاد مقابله کنند و کشتار حجاج بیگناه و هتک حرمت مکه بهدست آل سعود را زنده نگه دارند:

و لازم است زنده نگه داشتن این روز؛ روزی که این خیانت شد به اسلام. و الآن ماه محرم نزدیک می شود. ماه محرم برای ما خیلی عزا هست، لکن سید الشهدا (ع) هم فدا شد؛ برای اینکه در مکه نماند که نبادا به ساحت قدس مکه جسارت بشود؛ همه فدای مکه هستند. مکه جایی است که همه انبیا خدمتگزار او بوده اند و حالا گرفتار شده مکه به دست یک دسته اشخاص ملحد.. . و یک ننگی است الآن برای همه مسلمین دنیا که مکه، محل قدس الهی، محلی که مقدسترین مقامات الهی است، این طور شکسته بشود و.. . مسلمانها خودشان تکلیف خودشان را می دانند. مسئله را باید زنده نگه داشت. در ماه محرم، تمام کسانی که منبر می روند، واعظ هستند، نوحه خوان هستند، تمام دسته جات باید در رأس امورشان این مسئله قرار داده شود. سید الشهدا (ع). .. شهادتش برای این بود که اقامه بشود عدل الهی، اقامه بشود خانه خدا.. . البته.. . معنای اینکه ما باید با این مسئله برخورد داشته باشیم، این نیست که کسانی که الآن در اینجا از سعودی ها هستند یا از سایر، از کویت، از جاهای دیگر، اینها را ما کاری داشته باشیم؛ اینها در پناه ما هستند، باید محفوظ باشند. و این جوانهای ما البته حسن نیت دارند، لکن من بهشان عرض می کنم که در بین شما ممکن است اشخاصی باشند که حسن نیت نداشته باشند، بخواهند مملکت ایران را، بخواهند دولت ایران را آلوده کنند.. .. مسئله بالاتر از این مسائل است و باید ما با همه قوایی که داریم، مسلمین با همه قوایی که دارند و دنیا، آنهایی که به خدا اعتقاد دارند با همه قوایی که دارند، باید با این مسئله محاربه کنند، به هر طوریکه خودشان صلاح می دانند. این ننگ را نباید ما به گور ببریم که ما بودیم، دیدیم در حضور ما بزرگترین جنایت واقع شد و حالا هم آنها طلبکار هستند از ما.[۳۸]

آرزوی رهایی سرزمین وحی از دست وهـابیون

امام خمینی (ره) در آخرین سال حیات خود، از هر فرصتی برای افشاگری خیانت های آل سعود و انحرافات این فرقه ضالّه بهره میگرفت. ایشان در پاسخ به تبریک رؤسای جمهور کشورهای دیگر به مناسبت اعیاد، جنایات و انحرافات وهابیت را یادآوری می کرد؛ از جمله در پاسخ به پیام تبریک رئیس جمهور وقت اندونزی به مناسبت عید سعید قربان، وهابیون را مزدوران امریکای جهانخوار میداند و از مسلمانان میخواهد تا ساکت ننشینند و این جنایت را محکوم کنند و در پایان نجات مسلمانان و سرزمین مقدس حجاز را از دست این نوکران حلقه به گوش امریکا مسئلت میدارد. [۳۹] همچنین در پاسخ تبریک رئیس دولت امارات متحده عربی به مناسبت حلول سال جدید هجری با یادآور شدن فاجعه مکه به دست رژیم مزدور آل سعود و شکسته شدن حرمت این شهر مقدس، از خدای تعالی می خواهد تا سرزمین مقدس حجاز و مهبط وحی الهی را از دست ایادی استعمار و دشمنان اسلام رهایی بخشد.[۴۰] همچنین در پیامی به رؤسای جمهور وقت کشورهای الجزایر[۴۱] و مالدیو[۴۲]، آل سعود را غاصبین اماکن مقدسه مسلمانان معرفی میکند. همین مضامین در پاسخ به پیامهای نایب رئیس دولت امارات[۴۳] نیز تکرار شده است.

پیام امام خمینی (ره) به آل سعود

ممکن است گمان رود که همه این موضعگیریها به دلیل حمله به حجّاج ایرانی بوده است، اما با دقت در کلمات امام خمینی (ره) قبل از این فاجعه، سیاست اصولی و اعتقادی وی در قبال این انحراف روشن میگردد؛ چنانکه در مهرماه سال ۱۳۶۰ در پیامی به ملک خالد، پادشاه عربستان، بهطور صریح درباره مسائل جاری عربستان و اشتباهات و کج فهمیها و برخوردهای ناشایست نیروهای امر به معروف و نهی از منکر و پلیس عربستان با زائران و حجاج سخن میگوید که بهدلیل اهمیت این پیام، آن را بهطور کامل نقل میکنیم:

مرقوم شما واصل گردید. آنچه که سفارت جمهوری اسلامی گفته است، صحیح است. اینجانب تمام گرفتاریها و بدبختی های مسلمین و دولت های کشورهای اسلامی را در اختلاف و نفاق بین آنان می دانم. چرا باید دولت های اسلامی با داشتن قریب یک میلیارد جمعیت و در دست داشتن ذخیره های زیر زمینی، خصوصاً موجهای نفت که رگ حیات ابرقدرتهاست و برخورداری از تعلیمات حیات بخش قرآن کریم و دستورات عبادی سیاسی پیامبر اسلام (ص) که مسلمانان را به اعتصام به «حبل اللَّه» دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذیر می فرماید،[۴۴] و با داشتن مَلاذ و ملجأیی چون حرمین شریفین، که در عهد رسول اللَّه (ص) مرکز عبادت و سیاست اسلامی بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدتها نیز چنین بوده است و طرح فتوحات و سیاسات از آن دو مرکز بزرگ سیاسی عبادی ریخته می شده است، اکنون به واسطه کج فهمیها و غرض ورزی ها و تبلیغات وسیع ابرقدرتها کار را به آنجا بکشانند که دخالت در امور سیاسی و اجتماعی، که مورد احتیاج مبرم و از اهمّ امور مسلمین است، در حرمین شریفین جرم شناخته شود و پلیس سعودی در داخل مسجد الحرام و در جایی که به حکم خدا و به نصّ قرآن مجید برای همه کس حتی منحرفین محل امن است، با چکمه و سلاح به مسلمانان حمله کرده و آنان را مضروب و دستگیر نمایند و به زندان بفرستند؟ جرم این مسلمانان شعار بر ضد امریکا و اسرائیل، این دشمنان خدا و رسول بوده است.

من نمی دانم مسائل و جریاناتی که در کشور شما و حرمین شریفین می گذرد، به طور صحیح به شما گزارش می دهند، یا همچون شعارهای ایرانیان که در همه جا شعار آنان مشهور است، برای شما تحریف شده و بر خلاف واقع گزارش داده اند؟ و نمی دانم ائمه جماعات حرمین شریفین از اسلام چه برداشت کرده اند و از حج بیت اللَّه الحرام، که سرتاسر آن مشحون به سیاست، و سرّ جعل آن قیام انسانها به قسط و رفع ستمگریها و چپاولگریهاست، که سیاست کلی انبیای عظام و خصوص حضرت رسول خاتم (ص) است چه فهمیده اند که زائرین حرمین شریفین را به اسم اسلام از دخالت در سیاست و حتی از شعار علیه اسرائیل و امریکا منع و مسلمانان را، به دلخواه امریکا و اسرائیل و سایر دشمنان اسلام و بر خلاف سیره پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) و مسلمانان صدر اسلام، از دخالت در سیاست منع می کنند و عمداً یا از روی جهالت و غفلت مقدمات سلطه اجانب را بر ممالک اسلامی حتی حرمین شریفین، مهبط وحی و مهبط ملائکه اللَّه فراهم می نمایند. اگر دولت حجاز از این فریضه عبادی ـ سیاسی که هر سال در مواقف کریمه حرمین شریفین با حضور میلیونی مسلمانان تشکیل می شود، استفاده سیاسی اسلامی می نمود، احتیاج به امریکا و هواپیماهای آواکس آن و سایر ابرقدرتها نداشت و مشکلات مسلمانان حل می شد. می دانیم که امریکا این هواپیماها را از آن جهت در اختیار عربستان قرار داده است تا به نفع خود و اسرائیل از آنها استفاده نماید، چنانکه دیدیم که آواکسهای امریکایی برای تفرقه بین ایران و سایر مسلمانان عرب گزارشی سرتاسر دروغ داد مبنی بر بمباران مراکز نفتی کویت توسط ایران. مع الأسف این سهلانگاری در عموم دولت های کشورهای اسلامی شیوع دارد، تا آنجا که مسلمانان و خصوص دولتمردان آنان را دست خیانتکار و جنایتکار ابرقدرتها از دخالت در سیاست و اهتمام به امر مسلمین برکنار زده است و تا جایی که در مرکز سیاست اسلام، مسلمین به حکم وعّاظ السلاطین با دخالت در سیاست، بلکه با شعار علیه دشمنان خونخوار قرآن کریم و اسلام عزیز، مجرم شناخته می شوند و به حبس و شکنجه کشیده می گردند.

آیا شما از این فجایع که در حرمین شریفین، در مأمن الهی و در جوار قبر رسول اللَّه (ص) به بار می‌آید، مطلع هستید؟ یا مسائل به صورتی غلط و انحرافی برای شما ترسیم می گردد؛ چنانکه از گزارش شعار ایرانیان معلوم می شود. ما در ایران به پاخاستیم که به امید خداوند قادر متعال، مسلمانان جهان را در زیر پرچم توحید و متعهد به احکام مترقی اسلام جمع، و دست ابرقدرتها را از ممالک اسلامی کوتاه، و مجد مسلمین صدر اسلام را بازگردانیم و سلطه ظالمانه کفار را از بلاد مسلمانان به هم پیچیده و آزادی و استقلال را به مسلمین بازگردانیم. و امید آن است که دولتهای اسلامی و خصوص دولت عربستان سعودی که در مرکز سیاست اسلامی واقع است، با ما هم صدا و همفکر شوند و هر یک در کشورهای خود شیرینی حمایت بی دریغ ملتها را بچشند و همچون دولت مردمی ایران از این نعمت بزرگ الهی بهره مند شوند و به حکم قرآن مجید با ملتها و دولتهای اسلامی به رحمت و اخوت، و با کفار و غارتگران بین المللی به شدت و قدرت عمل کنند.

اخیراً به این نکته تأکید می کنم که از مکتوب شما ظاهر می شود که گزارشهای دروغ و انحرافی به شما داده می شود؛ چنانکه نوشته اید شعارهای زائرین ایرانی موجب نارضایتی و تنفر زائرین بیت الله شده است. بهتر بود شما اشخاص امینی را مأمور گزارشها نمایید تا معلوم شود شعار ضد اسرائیل و امریکا موجب تنفر و نارضایتی زائرین نشده، بلکه برخورد مأمورین دولت سعودی و ضرب و هتک و به حبس کشیدن مهمانان خدای متعال، به جرم شعار علیه اسرائیل و امریکا، موجب تنفر و نارضایتی مسلمانان جهان و خصوص زائران بیت اللَّه الحرام و حرم معظّم رسول اللَّه (ص) شده است.

از خداوند متعال خواستارم که مسلمانان را از خواب غفلت بیدار، و عظمت اسلام را روز افزون فرماید و مسلمانان و خصوص دولتمردان را به آنچه صلاح اسلام و مسلمین است هدایت فرماید. و السلام علیکم و علی جمیع المسلمین. روح اللَّه الموسوی الخمینی. [۴۵]

آنچه از مجموعه بیانات و پیامهای امام خمینی (ره) به دست میآید، اینکه ایشان از ابتدای نهضت با دقت مسائل مربوط به جهان اسلام را پیگیری میکرد و از انحرافات موجود در آن چون وهابیت آگاهی کامل داشت و همواره در صدد آگاه کردن امت اسلامی بود.

نکته دیگر اینکه ایشان وحدت با شیعه و اهل سنّت را ممکن میدانند، اما هرگز در برابر جریان وابسته و منحرفی که اصل اسلام را نشانه گرفته است، تسلیم نمیشود و به بهانه وحدت با آن، در مقابل خیانتهایش سکوت نمیکند.

از دیدگاه امام خمینی (ره)، وهابیت مجموعه‌ای منسجم از آخوندهای وهابی بی خبر از خدا و دنیا زده و متحجّر و سردمداران حکومتی عربستان است که با همراهی و هم پیمانی با هم و با استفاده از زور و تزویر، حجاز و اماکن مقدس آن را غصب کرده و به دنبال ایجاد شکاف و تفرقه بین مسلمانان و ضربه زدن به اصل اسلام اند.

این فرقه ضالّه همچون خاری در چشم مسلمانان و همچون شمشیری است که از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته است و تا همه مسلمانان اتحاد و همدلی نداشته باشند، بر این فرقه منحرف غلبه پیدا نخواهد کرد.

 

منبع: نشریه سراج منیر


 

پی نوشت:

[۱] . صحیفه امام، ج‏۱۵، ص۴۵۴٫

[۲] . منظور، تعیین هفته وحدت شیعه و سنی است.

[۳] . صحیفه امام، ج‏۱۵، ص ۴۵۴٫

[۴] . آیا سیراب کردن حجّاج و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند(عمل) کسی قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه او جهاد کرده است؟! (این دو) نزد خدا مساوی نیستند و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمی‌کند».

در تفاسیر نقل شده که طلحه گفت: من صاحب خانه کعبهام و کلید آن در دست من است، و عباس گفت: مسئولیت آب دادن به حجاج بر عهده من است. علی فرمود: نمی‌دانید چه می‌گویید: من قبل از مردم به طرف قبله نماز خواندم و سابقه من در جهاد در راه خدا بیش از شماست. آنگاه خدا این آیه را بر پیامبر اکرم  نازل کرد:﴿أَجَعَلْتُمْ سِقَایَهَ الْحَاجِّ وَعِمَارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ…. (ر.ک: مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷؛ در المنثور، ج ۳، ص ۲۱۸).

[۵] . صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۵۲٫

[۶] . صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۷۱٫

[۷] . همان، ج۲۱، ص۳۹۶٫

[۸] . همان، ج‏۲۱، ص۱۲۰، پیام به ملت مسلمان و علماى پاکستان به مناسبت شهادت سید عارف حسین حسینى، ۱۴ شهریور ۱۳۶۷٫

[۹] . فتوا دهندگان.

[۱۰] . از علمای بنی اسرائیل که با حضرت موسی مخالفت کرد.

[۱۱] . صحیفه امام، ج۲۱، ص ۷۵-۷۶، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.

[۱۲] . «و این اعلامی است از ناحیه خدا و پیامبرش به(عموم) مردم در روز حجّ اکبر(عید قربان) که خداوند و رسولش از مشرکان بیزارند» (سوره توبه، آیه۳)

[۱۳] . صحیفه امام خمینی، ج‏۱۸، ص۸۶، پیام به مسلمانان ایران و جهان به مناسبت ایام حج، ۱۲ شهریور ۱۳۶۲/ ۲۵ ذى القعده ۱۴۰۳٫

[۱۴] . صحیفه امام، ج۲۱، ص ۸۰و۸۱، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.

[۱۵] . صحیفه امام، ج۳، ص۲۰۵، ۱۴ شهریور ۱۳۶۷٫

[۱۶] . صحیفه امام، ج۲۱، ص ۸۱ ـ۸۲، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.

[۱۷] . همان، ص۸۰، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.

[۱۸] . آبرسانی به حاجیان.

[۱۹] . صحیفه امام، ج‏۲۰، ص ۳۴۹٫

[۲۰] . حدیث بیداری، ص۱۴۶به بعد.

[۲۱] . سوره فتح، آیه ۲۷٫

[۲۲] . صحیفه امام، ج۲۱، ص ۷۴، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.

[۲۳] همان، ص ۷۵، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.

[۲۴] . سوره حج، آیه۲۰۷٫

[۲۵] . صحیفه امام، ج۲۱، ص ۷۵، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.

[۲۶] . بخشی از آیه ۱۲۷ سوره بقره: «بازداشتن مردم از راه خدا».

[۲۷] . صحیفه امام، ج۲۱، ص ۷۶، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.

[۲۸] . همان.

[۲۹] . صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۵۰٫

[۳۰] . صحیفه امام، ج۲۰،  ص۳۵۰٫

[۳۱] . ﴿وَ إِذَا لَقُوا الَّذِینَ آَمَنُوا قَالُوا آَمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (سوره بقره، آیه۱۴).

[۳۲] . ملک حسین، شاه اردن. امام خمینی درباره وی میفرماید: «حسین اردنى، این دلال دوره‏گرد خیانتکار که تا دولتهاى منطقه را به دام شیطان بزرگ نیندازد از پاى نخواهد نشست، و چون «حسنى مبارک» نسخه دوم انور سادات و دیگر خائنین به اسلام را از خود برانند که ایناناند که شما را بازیچه خود قرار داده‏اند تا متعمداً یا بدون‏ عمد سد راه شرف و عزت اسلام شوند» (صحیفه امام، ج‏۲۰، ص ۹۸).

[۳۳] . ملک حسن پادشاه مراکش(مغرب). امام خمینی درباره وی میفرماید: «حسن مراکشى که با ملاقات و دست دوستى دادن به «پِرِز» «۲» به اسلام و ملتهاى مسلمان بهویژه ملت عرب و فلسطین، خیانت فاحش نابخشودنى نموده و بر ملت و دولتهاى اسلامى و عربى است که با برخورد قاطع دست این خیانتکار را قطع کنند» (صحیفه امام، ج۲۰، ص۹۸).

[۳۴] . همان، ص۳۵۰-۳۵۱٫

[۳۵] . صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۵۴-۳۵۵٫

[۳۶] . صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۶۸-۳۶۹٫

[۳۷] . همان، ص۳۷۱٫

[۳۸] . صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۷۰٫

[۳۹] . همان، ص۳۷۲، پاسخ به پیام تبریک رئیس جمهور اندونزی، ۳شهریور۱۳۶۶٫

[۴۰] . همان، ص۳۷۳٫

[۴۱] . ر.ک: صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۷۳، ۳۷۵و ۳۸۵٫

[۴۲] . همان، ص۳۷۶

[۴۳] . همان، ص۳۷۴

[۴۴] . ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَ کُنْتُمْ عَلَى شَفَاحُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آَیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (سوره آل عمران، آیه ۱۰۳).

[۴۵] . صحیفه امام، ج‏۱۵، ص۲۹۳، ۱۸ مهر۱۳۶۰/۱۱ذىالحجه۱۴۰۱، خطاب به خالد بن عبد العزیز (پادشاه عربستان سعودى).