خداوند در آیات بسیاری از قرآن وعده داده، افرادی که ایمان داشته باشند و از شیاطین و گمراهی‌ها دوری ورزند، در راه رستگاری بوده و بهشت، متعلق به آنها خواهد بود. یکی از این آیات، بخش‌هایی از «آیه الکرسی» در سوره بقره است: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقى‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»؛[۱] بر اساس این آیه شریفه؛ کسی که به طاغوت[۲] کفر ورزد و به خداوند ایمان داشته باشد، به دست‌آویزی چنگ زده که گسستنی برایش قابل تصوّر نیست. به بیان دیگر؛ خطی ارتباطی میان خود و خداوند به دست آورده است و تا زمانی که بر این منش و روش باشد، در همان ارتباط با خدا خواهد بود.

اما روایتی وجود دارد که ظاهر بخش‌هایی از آن، با این آیه هم‌خوانی ندارد؛ آن روایت توصیف کننده زمانی است که در مسجد کوفه بر فرق سر امام علی(ع) ضربه‌ای زدند،‌ که بر اساس نقلی، «در این هنگام ندایی از جبرئیل از میان آسمان و زمین برخاست که هر انسان بیداری[۳] آن‌را می‌شنید: به خدا قسم! پایه‌های هدایت نابود و محو شد، به خدا قسم ستارگان آسمان و نشانه‏هاى تقوا محو و بی‌فروغ شده‌اند و دست‌آویز محکمى که میان خالق و مخلوق بود گسیخته شد، پسر عم مصطفى(ص) کشته شد، على مرتضى به شهادت رسید و بدترین اشقیاء او را شهید نمود».[۴]
این روایت هرچند امروزه شهرتی پیدا کرده است، اما منابع اولیه، این حدیث را نقل نکرده و تنها معدودی از منابع متأخر – مانند بحار الانوار – این حدیث را بدون ذکر منبع نقل کرده‌اند.

با این وجود، چنین متنی قابل توجیه و دفاع است؛ زیرا این عبارت برخلاف ظاهرش به این معنا نیست که با ضربت خوردن و شهادت امام علی(ع)، «عروه الوثقی» که میان خالق و برخی از مخلوقین بوده است، به کلی نابود شده است. همان‌گونه که عبارت «تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ‏ أَرْکَانُ‏ الْهُدَى‏» نیز به این معنا نیست که ستون‌‌های هدایت بشر برای همیشه منهدم شده‌اند و دیگر کسی هدایت نخواهد شد و عبارت «تَهَدَّمَتْ … وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ» به این معنا نیست که واقعاً همه ستارگان بی‌فروغ شده‌اند، بلکه منظور بیان اوج مصیبتی است که بر پیکره اسلام وارد شده و یکی از بزرگ‌ترین مصادیق عروه الوثقی از دسترس مردم خارج شده است. به بیان دیگر، یک انسان کامل که می‌توان او را ریسمان میان خداوند و انسان‌ها دانست، به شهادت رسیده که مصیبت بزرگی است. البته عروه الوثقای دیگری که امام حسن(ع) باشد، جایگزین او شده است و راه او را ادامه خواهد داد.

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. بقره، ۲۵۶: «پس هر که به طاغوت [که شیطان، بُت و هر طغیان‌گرى است‏] کفر ورزد و به خدا ایمان بیاورد، بی‌تردید به محکم‌ترین دستاویزی که آن‌را گسستن نیست، چنگ زده است و خدا شنوا و داناست».

[۲]. در مورد معنای طاغوت اختلافات بسیاری وجود دارد. برای اطلاعات از این معانی ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ۲، ص ۶۳۱، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیه، علی عبدالباری، ج ۲، ص ۱۴، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.

[۳]. در این‌جا احتمالاً منظور از انسان بیدار، مؤمنانی هستند که قلب آنها بیدار بوده و توان شنیدن برخی از  صداهای غیبی را داشته‌اند.

[۴]. «نَادَى جَبْرَئِیلُ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ بِصَوْتٍ یَسْمَعُهُ کُلُّ مُسْتَیْقِظٍ تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ‏ أَرْکَانُ‏ الْهُدَى‏ وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَهُ الْوُثْقَى قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِیَاء»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۲، ص ۲۸۲، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق؛ هاشمی خویى، میرزا حبیب الله‏، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، محقق، مصحح، میانجى، ابراهیم‏، ج ۵، ص ۱۵۱، تهران، مکتبه الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ق‏.