اگرچه در برخی منابع اهل سنت – مانند متن موجود در پرسش – این موضوع این‌گونه مطرح شده است که گویا عباس از امام علی(ع) خواست تا نزد پیامبر اسلام(ص) برود و از آن‌حضرت بخواهد که آیا حقی در خلافت دارد یا خیر؟ امّا این حدیث با این بیان در هیچ‌یک از منابع معتبر شیعی نیامده است، بلکه در منابع شیعی حدیثی از عباس عموی پیامبر(ص) نقل شده است که درست عکس این‌را ثابت می‌کند و این گفت‌وگو بعد از قضیه قلم و دوات است که پرسش عباس نه از حق خلافت، بلکه از فراهم شدن شرایط برای احقاق این حق است.

لذا موضوع کاملاً متفاوت بوده و جایی برای پرسش باقی نمی‌ماند، مانند آنچه از ارشاد مفید نقل شده است:
«هنگامى که رسول خدا(ص) سلامتی نسبی یافت، برخى گفتند: آیا اجازه می‌دهید تا دوات و کاغذ حاضر نماییم [تا وصیت‌تان را بفرمایید و ما بنویسیم] حضرت(ص) فرمود: پس از این همه سخنان نابجا نیاز به دوات و کاغذ ندارم، ولی در باره بازماندگان و اهل بیتم سفارش مى‌کنم، از آنها دست برندارید و از نیّت خیر در باره آنان خوددارى ننمایید. در این هنگام حضرت روى از مردم برگردانید مسلمانان خطاکار از جاى بلند شده و به خانه‌هاى خود رفتند و به جز از عباس و فضل و على بن ابى‌طالب (ع) و خاندان مخصوصش‏ کسی دیگر باقى نماند.
عباس عرض کرد: یا رسول اللَّه(ص) اگر می‌دانید پیروزی با ما است و پس از شما ما به مقام حق رسیده و مستقر مى‌‏شویم، بفرمایید. رسول خدا(ص) فرمود: پس از من شما درمانده و بیچاره خواهید شد و سخن دیگرى نفرمود. این عده هم با کمال ناامیدى از حضور رسول خدا(ص) مرخص شدند.
[۱]

بر اساس این روایت، موضوع از اساس با آنچه در پرسش مطرح شده، فرق می‌کند. در این حدیث، اساساً پرسش از جانشینی پیامبر(ص) نیست، بلکه این مسئله، مسلم فرض شده است، سخن از پذیرش ولایت علی(ع) از سوی آنانی است که مانع از آوردن قلم و دوات شدند و امت اسلام را از وصیت پیامبرشان بی‌بهره ساختند که آیا آنان خواهند گذاشت علی(ع) به مقام الهی خود برسد و یا این‌که مانع می‌شوند و در صورت ممانعت آیا پیروزی با اهل بیت رسول الله(ص) است و یا با دشمنان آنان؟!

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج ‏۱، ص ۱۸۴، کنگره شیخ مفید، قم‏، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق‏.