تلاش‌های انقلابی‌اش به جایی رسید که مأمورین شاه معدوم، به منزل ما ریختند. ایشان و دوستانش را گرفتند و سرهایشان را تراشیدند و بچّه‌های محل برای این‌که دیگران قضیّه را نفهمند همه سرهای خود را تراشیدند. وقتی به دنبال برادر دیگر ایشان آمدند (مأمورین رژیم) دیدند که همه‌ی سرها را تراشیدند. پرسیدند: «چرا سرهای خود را تراشیدند؟» گفتند: «به علّت گرمی هوا. مگر سر تراشیدن هم جرم است؟»

با این عمل نتوانستند ایشان را پیدا کرده و ببرند.


منبع: کتاب «رسم خوبان۳ – شور شیدایی»؛  شهید حسین زارع کار یزدی، ص ۴۴٫