انسان یک خواهش درونی دارد که اشباع شدنی نیست. انسان موجودی است لایتناهی؛ پس معشوقی لایتناهی نیز می‌خواهد. چیزی برای او لازم است که اشباعش کند. انسان فطرتاً چیزی می‌خواهد که دور آن بگردد. خداوند به همگان سرمایه‌ی خاطرخواهی را داده است؛ امّا آدمی نمی‌داند که آن را در کجا صرف کند!

بشر سوراخ دعا را گم کرده است. چون بالذّات دوست دارد تا محبّت خود را صرف کسی یا چیزی کند؛ از روی غفلت، آن سرمایه‌ی خدادادی را خرج دنیا می‌کند.

پس همگان می‌توانند مِرآهُ الله شوند، ولی راه را گم کرده‌اند و در قعر ظلمت و قهقرا سیر می‌کنند…

اگر در حالت جذبه و توجّه، او را تحصیل کنیم، همین‌جا برایمان حقیقت بهشت پیاده می‌شود.

منبع: کتاب پندهای آسمانی، ص ۱۶۱