به خاطر دارم شبی شهید راشکی بر دستهایش حنا می‌بست. وقتی دلیل را از او پرسیدم، گفت: «هنگامی که من به شهادت رسیدم و جسدم قابل شناسایی نبود، لااقل از دستهایم مرا بشناسید.» و همین‌طور هم شد. از جنازه‌ی شهید با آن قامت رشید و رعنا، فقط چند تکه استخوان باز آمد.


منبع: کتاب رسم خوبان ۶٫ معرفت. صفحه‌ی ۵۶/ ترمه نور، ص ۱۷۵٫