زمانى شریف حسین، شریف مکّه مریض مى شود، مرحوم شیخ فضل اللّه  نورى از آقا شیخ حسن على اصفهانى درخواست راه علاج و شفاى او را مى  کند. ایشان به مرحوم نورى خرما مى دهد که براى او ببرد، وى آن را مى خورد و خوب مى شود، و هر دو را به میهمانى و پذیرایى دعوت مى کند؛ ولى مرحوم شیخ حسن على نمى رود، و مرحوم نورى دعوت او را اجابت مى کند و نزد شریف حسین مى رود، وى از ایشان درخواست مى نماید که از من چیزى بخواهید.

مرحوم نورى براى دعاى حرز حضرت امام جواد ـ علیه السّلام ـ که باید بر پوست آهوى شش ماهه ى تِهامه(نام مناطق پایین دست «نَجد» از بلاد حجاز. ر.ک: مجمع البحرین، ج ۶، ص ۲۳٫ ) نوشته شود خیلى اهمیّت مى داده، لذا یک آهوى شش ماهه درخواست مى کند، شریف هم شانزده تا از همان نوع درخواستى مى فرستد، و ایشان سه تا از آن را بر مى دارند. براى حرز حضرت جواد ـ علیه السّلام ـ در مهج الدّعوات ندارد که شرطش این است که توى انگشتر نقره باشد. بلکه شرطش این است که روى پوست آهوى مخصوص بنویسند و آن را همراه خود داشته باشند. براى اطلاع از شرایط این حرز، ر.ک: بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۹۷؛ ج ۹۱، ص ۳۵۶؛ مهجّ الدعوات، ص ۳۸؛ الامان، ص ۷۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۵۹۹٫

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد