نقل شده است که چون در سال تبوک، رسول خدا (ص) تصمیم گرفت به جنگ رومیان برود و آن در زمانی بود که مردم در عسرت بودند و گرمای سخت و خشکی سرزمین هم مردم را آزار می داد و هنگام رسیدن میوه ها بود و مردم دوست داشتند که در میان میوه ها و سایه درختان بمانند و از حرکت در آن  زمان و با آن حال کراهت داشتند. [۱]

رسول خدا (ص) دستور حرکت به سوی تبوک داد و مردم را به صدقات تشویق فرمود. مردم هم اعانه زیادی دادند. نخستین کسی که مال خود را در این راه آورد، ابوبکر بود که تمام مال خود را که چهار هزار درهم بود،  عمربن خطاب نیمی از مال خود را آورد. پیامبر(ص) به او فرمود: آیا چیزی برای خانواده ات باقی گذاشتی؟ گفت: آری، مثل آنچه آورده ام.

چند سوال:

داستان انفاق ابوبکر در تبوک از چند جهت ما را متوقف می کند. مواردی را به شرح زیر یادآور می شویم:

  • این سخن که می گویند: ابوبکر همه اموال خود را که چهار هزار درهم می شد، آورد؛ ما را برآن می دارد تا بپرسیم:

چرا از این چهار هزار درهم فقط یک درهم انفاق نکرد تا بتواند با رسول خدا (ص) نجوا کند؟! وآن هنگامی بود که خداوند متعال مسلمانان را از نجوای با حضرت بازداشت و فرمان یافتند که برای نجوا با پیامبر(ص) صدقه بدهند. در آن روز جز علی (ع) احدی به آیه ی نجوا عمل نکرد[۲].

  • چگونه رسول خدا (ص) از وی پذیرفت که چیزی برای خانواده اش نگذارد؟! پس رحمت و رأفت آن حضرت نسبت به مومنان چه شد؟! خصوصاً که اگر ابوبکر ثروتی داشت، موجب می شد که در مورد نفقه خانواده اش مسئول باشد و درست نبود که آنان را بدون خرج رها کند؛ همچنین درست نبود که پیامبر(ص) به عنوان کرامت ابوبکر، آنان را به راه های غیبی مکلف کند.

  • حق داریم بپرسیم: آیا پیامبر(ص) برای خانواده اش چیزی گذاشت؟! اگر پاسخ مثبت است، آیا ابوبکر افضل و سخاوتمندتر و در کسب ثواب خداوند متعال از پیامبر(ص) علاقمندتر است؟! چرا رسول خدا (ص) در این کار به این صحابی اقتدا نمی کند؟!

اگر پاسخ منفی است، گویم: آیا خانواده ابوبکر را حقی بر او نبود؟! آیا آن بذل و پخشش، زیاده روی در حق آنان به شمار نمی رفت؟! آیا فرار از مسئولیت نبود؟!

آیا تزاحم واجبات به وی اجازه داد که واجب مهم تر را بر واجب مهم مقدم بدارد؟! اگر چنین بود، بر عمر هم واجب بود که همه اموال خود را بپردازد، نه نیمی را نگه دارد!! دیگر صحابه هم چنین وظیفه ای داشتند. آیا اصولاً داستان چیز دیگری است؟! شما چه فکر می کنید؟!

  • چرا درباره این بخشنده که همه اموال خود را در راه تجهیز سپاه تبوک انفاق کرد، حتی نصف آیه ای هم نازل نشد، چنانکه درباره علی (ع) سوره ها و آیات چندی فرود آمد تا او را ستایش کند که انگشتری خود را در نماز به فقیر صدقه داد؛ از این رو آیه ولایت نازل شد. وقتی چند قرص نان جوین به فقیر، اسیر و یتیم داد، سوره « هل اتی» فرود آمد. وقتی یک شب درهمی صدقه داد و روزی یک درهم و آن گاه که یک درهم پنهان صدقه داد و یک درهم آشکار، آیاتی در تشویق این کار نازل شد.

آیا این اقتضای عدالت خداوند بود که از این یکی ستایش کرد و آن دیگری را از مدح و ثنای حق محروم ساخت؟! آیا نمی توانست در مقابل همه ی اموال، یک نیم آیه ای در فضیلت وی فرو فرستد؟! جالب توجه است که این چهار هزار درهم، محور تمرکز بر ابوبکر قرار می گیرد. که در مباحث بعدی به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.

 

 منبع: این متن از ترجمه کتاب سیره صحیح پیامبر اعظم(ص)، علامه سید جعفر مرتضی عاملی


[۱] – سبل الهدی و الرشاد، ۵/۴۳۴٫ تفسیر واحدی، ۱/۴۶۳- ۴۶۴٫ زاد المسیر، ۳/۲۹۶٫ تفسیر ثعلبی، ۵/۴۶٫ لباب النقول، ۱۱۷٫

[۲] – ر.ک: الاوائل، ۱/۲۹۷٫ دلائل الصدق، ۲/۱۲۰٫ تلخیص الشافی، ۳/۲۳۷٫ المستدرک علی الصحیحین، ۲/۴۸۲٫ فتتح الباری، ۱۱/۶۸٫ تحفه الاحوذی، ۹/۱۳۸٫