در بیشتر شهرهاى ایران علماى صاحب مقامات و کرامات فراوان و آماده  ى افاده و تعلیم بودند، ولى کسى نبود که از محضر آنها استفاده کند. ناشکرى ها و قدرندانى هاى ما موجب گرفتارى امروز شده است. در جاهاى دیگر (هند و پاکستان، و…) یک یا چند میلیون نفر شیعه احتیاج به یک عالم دینى دارند و نیست. در ترکیه ده میلیون شیعه است، آیا ده عالم دینى دارند؟! آیا اجازه مى  دهند که یک عالم دینى ـ که بى  طرف بوده و لَه و عَلَیْهِ حکومت یا مذاهب دیگر نباشد ـ براى آنها دعوت کند؟!

با رفتن هر کدام از مشایخ، یک کلنگ بر پیکره  ى اسلام وارد مى  شود.(برگرفته از حدیث « إِذا ماتَ الْمُؤْمِنُ الْفَقیهُ، ثُلِمَ فِى الاْءِسْلامِ ثُلْمَهً لایَسُدُّها شَىْ  ءٌ. »؛ (وقتى مؤمن فقیه از دنیا مى  رود، شکافى در اسلام پدید مى  آید که هیچ چیز دیگر جاى آن را پر نمى  کند.) ر.ک: اصول کافى، ج ۱، ص ۳۸؛ بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۲۰؛ منیه المرید، ص ۱۱۳ و ۳۷۶٫) گویا اوضاع مذهب شیعه از همه  ى ادیان و مذاهب خراب  تر و از همه بیشتر مورد ابتلا و تهاجم است.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد