خواندن «ایاک نعبد و ایاک نستعین» با ضمیر جمع(متکلم مع الغیر)، در سوره حمد هنگامی که نماز به جماعت خوانده شود بدیهی است که مسئله‌ای ندارد، اما زمانی که نمازگزار در حال اقامه نماز به صورت فرادی است، منظور از ضمیر جمع چه می‌تواند باشد، و چرا نمی‌گوید «ایاک اعبد و ایاک استعین»؟
در این‌که آوردن ضمیر جمع در این آیات چه حکمتی دارد، برخی از مفسران توضیحاتی در این زمینه مطرح کرده‌اند که به چند مورد آن اشاره می‌کنیم:
۱ – عبادت وقتى تمام و کامل می‌شود که نمازگزار به خود مشغول نباشد؛ چه این‌که اشتغال به نفس، با مقام عبودیت همخوان نیست؛ عبودیت کجا و اظهار وجود و استکبار کجا؟
گویا در حقیقت علت آمدن پرستش و استعانت به صیغه متکلم مع الغیر(ما تو را می‌‏پرستیم و از تو یارى می‌جوییم)، همین دورى از منیت و استکبار بوده باشد، و نمازگزار می‌خواهد به همین نکته اشاره کند که مقام عبودیت با خوددیدن منافات دارد؛ لذا بنده خدا عبادت خود، و همه بندگان دیگر را در نظر گرفته، و می‌گوید: ما تو را می‌پرستیم؛ چون به همین مقدار هم در کنترل نفس و دور افکندن تعینات و تشخصات اثر دارد؛ زیرا در زمانی که من خود را تنها ببینم، به انانیت و خودبینى و استکبار نزدیک‌‏ترم، بر خلاف این‌که خودم را مخلوط با سایر بندگان، و آمیخته با مردم بدانم، که اثر تعینى و تشخص را از بین برده‌‏ام.[۱]
۲ -ذکر صیغه جمع در “نعبد” و “نستعین”، همچنین “اهدنا” در آیه بعد، نشان می‌‏دهد که اساس عبادت بویژه نماز، بر پایه جمع و جماعت است، حتى هنگامى که بنده در برابر خدا به راز و نیاز بر می‌خیزد، باید خود را میان جمع و جماعت ببیند، تا چه رسد به سایر کارهاى زندگی‌اش. به این ترتیب هرگونه فردگرایى، و تک‌‏روى، انزواطلبى و… مفاهیمى مردود از نظر قرآن و اسلام شناخته می‌شود. مخصوصاً نماز، از اذان و اقامه که دعوت به اجتماع براى نماز است گرفته، تا سوره حمد که آغازگر نماز بوده، و تا السلام علیکم که پایان آن است، همه دلیل بر این است که این عبادت در اصل جنبه اجتماعى دارد؛ یعنى باید به صورت جماعت انجام شود، درست است که نماز فرادى نیز در اسلام صحیح است، اما عبادت فردى جنبه فرعى و درجه دوم را دارد.[۲]
۳ – آوردن «نعبد» و «نستعین» به لفظ جمع، یا به اعتبار قاری و کسانی که با او(از ملائکه محافظ) هستند می‌باشد، یا به اعتبار کسانی که در نماز جماعت حضور دارند، و یا به جهت این‌که کسانی که با او هم عقیده‌اند. به امید آن‌که در میان آنها کسی باشد که عمل او مورد قبول واقع شود، و در سایه قبولی اعمال آنها، عمل وی نیز مورد قبول واقع شود. و به جهت ناچیز بودن عمل او در برابر جمعیتی که خدا را عبادت می‌کنند و او را می‌پرستند، برای خود شأنی قائل نمی‌شود.[۳]
۴ –  امکان دارد در جمع، قصد غلبه اولیا و مقربان و برگزیدگان از متقین باشد، تا عبادت وی در ضمن عبادت آنان مندرج شود، شاید به برکت قبولی و اجابت دعای آنان عبادت و دعای وی مستجاب شود.[۴]
۵ -گویا نمازگزار موانعی را در مسیر عبودیت می‌بیند و براى برداشتن این موانع و جستن از این بندها می‌بایست حرکت با نیروى اجتماع باشد؛ زیرا مجموع مرکب قدرت چند نفر بیش از حاصل جمع قدرت تک تک همان چند نفر است. گویا با تصاعد هندسى مجموع نیروها بالا می‌رود، مانند قوانین جاذبه و حرکت و سرعت، افزایش مضاعف ثواب جماعت به حسب افزایش عدد افراد، روى همین قاعده است. به همین جهت اصل تشریع نمازهاى یومیه به جماعت بوده و نماز فرادى رخصت است. در نماز انفرادى اگر چه ممکن است توجه به مبدأ بیشتر و معارضه‌‏هاى نفسانى کمتر باشد، ولى به همان اندازه قدرت مقاومت و حرکت کمتر است؛ چون بندهاى بندگى غیر خدا و جاذبه‌‏هاى مخالف کمال، بسیار نیرومند است؛ بریدن آنها و جستن از این دام‌ها جز با تمرکز قدرت در یک جهت و توحید قوا و کمک خواستن و جلب نیروهاى مضاعف چاره‌‏اى نیست. پس بنده خود را آماده می‌سازد و قدرت خود را در ضمن دیگران یک‌جا به سوى او می‌گرداند.[۵]

 

 منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص ۲۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، ۱۴۱۷ق.

[۲]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۴۴، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۳]. موسوی سبزواری، سید عبد الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱، ص ۳۷- ۳۸، بیروت، مؤسسه اهل بیت(ع)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.

[۴]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیه، علی عبدالباری، ج ۱، ص ۹۱، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق؛ عاملی، علی بن حسین، الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، تحقیق، محمودی‏، شیخ مالک، ج ‏۱، ص ۵۵، قم، دار القرآن الکریم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.

[۵]. طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج ‏۱، ص ۳۱- ۳۲، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش.