ثقلین
TasvirShakhesshahid735

غسل جمعه

شهید محمّد نصراللهی

«اواخر پاییز و اوایل زمستان بود، از غرب به سمت جنوب می‌رفتیم. من بودم، سلیمانی بود و محمّد. جمعه بود. توی ماشین صحبت می‌کردیم و ...

TasvirShakhesshahid711

ترویج نماز و تشویق نمازخوان‌ها

شهیدان نامجو و حسن اقارب پرست

شهید بزرگوار سؤال کرد: «اگر نماز بخوانیم کسی چیزی نمی‌گوید؟» گفتم: «چطور می‌خواهی اگر کسی چیزی بگوید، نماز نخوانی؟» گفت: «نه، برای این‌که با اوضاع ...

TasvirShakhesshahid733

شهادت در حال تشهد

شهید عبدالحسین ایزدی

از ناحیه‌ی سر، مجروح شده بود و در بیمارستان مشهد در اتاق مجاور من بستری بود. نزدیکی‌های اذان صبح، مادرش سراسیمه نزد من آمد و گفت: ...

TasvirShakhesshahid731

رها در عرش

شهید فرهاد آزاد

در محاصره بودیم. پناهگاه ما فقط یک کانال باریک بود که کمتر از صد متر با دشمن فاصله داشت. وقتی نماز ظهر شد، در کانال، ...

TasvirShakhesshahid740

بگذارید بخوابیم

شهید امیر فرهادیان فرد

امیر فرهادیان فرد با آن شوخ طبعی خاصش که از سنگر می‌آمد بیرون بالای خاکریز می‌گفت: «اینک امیر سیاه، مردی از گلکوب!» بچه‌ی محله‌ی گلکوب ...

TasvirShakhesshahid740

قرآن، مفاتیح و جانماز همراهان صمیمی

شهید یونس زنگی آبادی

ویژگی بارز دیگر حاج یونس هم این بود که همان شیرمردی که  صبح‌ها در صحنه‌های نبرد می‌غرید، زاهدی بود که شب‌ها با گردن کج و ...

TasvirShakhesshahidshahid73

شب سرد و مناجات با خدا

شهید یدالله کلهر

باد سردی می‌وزید. سرما بیداد می‌کرد. همه کنار هم، در سنگر خوابیده بودیم. پس از مدتی، یک به یک بیرون رفتیم و وضو گرفتیم و ...

TasvirShakhesshahid730

حریم خلوت با خدا

شهید محمود پایدار

پس از ساعت ۱۲ شب دگیر کسی او را در چادر نمی‌دید. او می‌رفت تا نماز شبش را بخواند. کنار در چادر می‌خوابید تا بتواند ...

TasvirShakhesshahid710

عاشق نماز بود

شهید مهندس بهروز پور شریفی

همسرش می‌گوید: سفارش می‌کرد که نماز شب بخوانید که در آن اسرار عجیبی نهفته است. من فکر می‌کنم که نحوه‌ی خواندن خدا توسط او با ...

TasvirShakhesshahid729

شکوه و عظمت نماز

شهید مهندس بهروز پورشریفی

همسرش می‌گوید: گاهی که اتفاق می‌افتاد و گذری به تفرّجگاه و باغ و بستانی داشتیم، ناگهان می‌دید که با یک جمله «همین جا باشید الان ...

TasvirShakhesshahid728

غرق عبادت

شهید حسن باقری

مادر شهید حسن باقری بعد از شهادتش می‌گفت: «شنیده بودم که برادرهای رزمنده و فرماندهان آن‌ها در جبهه پشت سر فرزندم حسن، نماز می‌خوانند. من ...

TasvirShakhesshahid725

نماز و قرآن

شهید محمّد بروجردی

در طول ده سال زندگی مشترکمان، هیچ‌گاه ندیدم که نماز محمّد قضا یا حتی دیر شود. در طول مسافرت‌هایی هم که با هم داشتیم، هرگاه ...

TasvirShakhesshahid723

با یاد خدا، گرم می‌شد

شهید محّمد بروجردی

توی چله‌ی زمستان، که حتی از زور برف و سرما چارپادارهای «امامزاده داوود» از رفتن به آن‌جا خودداری می‌کردند، می‌گفت: «بریم امامزاده داوود». آن هم ...

TasvirShakhesshahid721

سوز و گداز

َشهید گمنام

چفیه‌ای به گردن و کتابی در دست. تنهای تنها از قرارگاه خارج شد. حدود دو کیلومتری از اردوگاه فاصله گرفته بود. به درون تپه‌های منطقه ...

صفحه 62 از 66« بعدی...102030...6061626364...قبلی »