ثقلین
TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva13

مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد

مدح حضرت علی اصغر علیه السلام؛ شاعر: علی انسانی

مادر نه طفل تشنه خود را به باب دادمهتاب را فلک به کف آفتاب داد چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحم دیدچشمش به لعل ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva12

مرگ را پنداشت شیر و تیر را پستان گرفت

مدح حضرت علی اصغر علیه السلام؛ شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)

مرگ را پنداشت شیر و تیر را پستان گرفت با تبّسم هم پدر را داد جان، هم جان گرفت شوق جانبازی تماشا کن که آن ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva20

چون موج روی دست پدر پیچ و تاب داشت

مدح حضرت علی اصغر علیه السلام

چون موج روی دست پدر پیچ و تاب داشت وز نازکی، تنی به صفای حباب داشت   چون سوره‌های کوچک قرآن ظریف بود هرچند، او ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva19

چه بود؟ جان پدر! حرف تیر در گوشَت

مدح حضرت علی اصغر علیه السلام؛ شاعر: شهاب تشکّری

چه بود؟ جان پدر! حرف تیر در گوشَت که زود از جَزع و گریه کرد خاموشتبه خیمه چشم به راه است، مادر زارت برای دیدن ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva18

هم‌چو روی طفل من، بی‌رنگ و رو، مهتاب نیست

مدح حضرت علی اصغر علیه السلام؛ شاعر: علی انسانی

هم‌چو روی طفل من، بی‌رنگ و رو، مهتاب نیست بخت من در خواب و چشم کودکم در خواب نیستگفتم از اشکم مگر، ای غنچه! نوشی ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva17

هنوز دیده‌ی مادر به گاهواره‌ی توست

مدح حضرت علی اصغر علیه السلام؛ شاعر: عباس عنقا

هنوز دیده‌ی مادر به گاهواره‌ی توست به خیمه، منتظر دیدن دوباره‌ی توستبه خنده دل بربودی ز مادر، ای اصغر! بیا که شادی مادر به یک ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva16

بگو که یک شبه مردی شدی، برای خودت

مدح حضرت علی اصغر علیه السلام؛ شاعر: هادی جان فدا

بگو که یک شبه مردی شدی، برای خودت و ایستاده‌ای امروز، روی پای خودتنشان بده به همه، چه قیامتی هستی و باز، در پی اثبات ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva10

بستند چون به عترت «ختمی مآب»، آب

مدح حضرت علی اصغر علیه السلام؛ شاعر: سیدرضا حسینی

بستند چون به عترت «ختمی مآب»، آب رفت از زمین به اوج فلک، بانگ آب، آبدر حیرتم که خاک نشد از چه ناپدید؟ روزی که ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva09

به بر گرفت ز گهواره، طفل زارش را

مدح حضرت علی اصغر علیه السلام؛ شاعر: قاسم استادی

به بر گرفت ز گهواره، طفل زارش را بدید زرد ز تاب عطش، عذارش رانهان به زیر ردا کرد، شد سوی میدان مگر که خصم ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva08

دردم ز کودکی است که با روی هم‌چو ماه

مدح حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام؛ شاعر: وصال شیرازی

دردم ز کودکی است که با روی هم‌چو ماه ازخیمه شد به یاری آن شاه بی‌سپاهبی‌تاب چون دل، از برِ زینب فرار کرد آمد چو ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva07

ای عمو! ناله‌ی «هَلْ مِنْ مُعینت» را شنیدم

مدح حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام؛ شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)

ای عمو! ناله‌ی «هَلْ مِنْ مُعینت» را شنیدم   از حرم تا قتلگاه، با شور جان‌بازی دویدمآن چنان دل بُرد از من بانگ «هَل مِنْ ناصِر» ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva06

سلام باد به عبدالله! آن صغیر دگر

مدح حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام؛ شاعر: سیدرضا موید(موید)

سلام باد به عبدالله! آن صغیر دگر                                  که بود در صدف کرببلا، یکی گوهرتمام نور که بُد، نور دیده‌ی زهرا تمام حُسن که بودش، حَسَن ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva05

شد چو بی یار و معین سبط رسول مدنی

مدح حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام؛ شاعر: غلامرضا سازگار

ای سینه ی شکسته دلان نینوای تولبریز نینوای وجود از نوای تو جان حسین و نجل حسن عشق زینبینآغوشِ گرم حضرت عبّاس، جای تو قرآن پاره پاره ...

TasvirShakhes-EmamHoseyn-pishva04

لباس رزم ندارد، هنوز جنگ، ندیده

مدح حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام؛ شاعر: علی انسانی

لباس رزم ندارد، هنوز جنگ، ندیده هنوز هیچ رکابی، ندیده باش به دیدهکلاه‌خُود به سر دارد از کُلاله و کاکل ز حُسن، روی حسن را ...

صفحه 15 از 39« بعدی...10...1314151617...2030...قبلی »