شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام ۱۱
در روایتی است که:حسین (ع) سر علی اکبر را بر دامن گرفت و گفت: پسرم! امّا تو از غم و غصّهی دنیا راحت شدی و ...
در روایتی است که:حسین (ع) سر علی اکبر را بر دامن گرفت و گفت: پسرم! امّا تو از غم و غصّهی دنیا راحت شدی و ...
طبری با سند خود از حمید بن مسلم نقل میکند:آن روز با گوش خودم شنیدم که حسین (ع) میگفت: پسرم! خدا بکشد کشندگان تو را. ...
سیّد بن طاووس گوید:امام فرمود: خدا بکشد قومی را که تو را کشتند. چقدر بر خدا و هتک رسول خدا (ص) گستاخند. پس از تو ...
در روایتی است:حسین (ع) به بالین علی اکبر آمد، صورت به صورت او گذاشت و میگفت: پس از تو خاک بر سر این دنیا! اینان ...
طریحی گوید:صدا زد: پدر جان! این جدّم محمّد مصطفی است، این جدّم علی مرتضی و این جدّهام فاطمهی زهرا و این جدّهام خدیجهی کبری، و ...
خوارزمی گوید:علی اکبر (ع) رجزخوانان دوباره به میدان شتافت. دویست نفر را کشت. مره بن منقذ عبدی ضربتی بر فرق سرش زد. فرو افتاد. مردم ...
سیّد بن طاووس گوید:نزد پدر برگشت و گفت: پدر جان! تشنگی مرا کشت و سنگینی زره بیتابم کرد. آیا آبی هست؟ امام گریست و فرمود: ...
سیّد بن طاووس گوید:کسی جز دودمان حسین (ع) با او نمانده بود. علی اکبر (ع) که از زیباترین مردم بود بیرون آمد و از پدرش ...
خوارزمی میگوید:آنگاه علی اکبر (ع) حمله کرد، در حالی که اینگونه رجز میخواند: من علیّ بن الحسینم. به کعبه سوگند! ما به پیامبر سزاوارتریم. به ...
خوارزمی میگوید:علی اکبر که مادرش لیلی دختر ابی مروهی ثقفی بود، به میدان رفت. آن هنگام هجده ساله بود. چون حسین (ع) او را دید، ...
ابن سعد گوید:مردی از شامیان علیّ بن حسین اکبر (ع) را –که مادرش آمنه دختر ابی مروهی ثقفی و مادر او دختر ابو سفیان بود- ...
خوارزمی گوید:حسین (ع) به برادرش عبّاس فرمود: برادر جان! نزد این گروه برو، ببین اگر بتوانی برای باقیماندۀ امروز جنگ را به تأخیر بیندازند، چنین ...
در ایام محاصرهی سخت نجف از سوی نظامیان انگلیسی، دولت بریتانیا در هند و ایران و دیگر نقاط، از سوی انبوه شیعیان برای آزادی سیّد ...
چرا ای غرق خون! از خاک صحرا بر نمی خیزی؟حسین آمد به بالینت تو از جا بر نمی خیزی؟ نمـاز ظـهر را با هم ادا کردیم ...