برای عملیّات با حاج مهدی زندی به کارخانه‌ی الحدید؛ سازنده انواع خمپاره‌ها در تهران رفتیم. اوّل ما را تحویل نگرفتند، حاج مهدی پیش مسئول کارخانه رفت و گفت: «ما بچّه‌های جبهه هستیم و آمدیم خدمت شما، چون احساس می‌کنیم باید رابطه‌ای بین استفاده کنندگان سلاح و سازندگان آن باشد.»

وارد سالن که شدیم، حاج مهدی چند ایراد تخصصی گرفت و چند پیشنهاد هم داد. آن بنده‌ی خدا تعجب کرد و خیلی او را تحویل گرفت. همه جا ما را برد و به پیشنهادهای حاج مهدی گوش می‌کرد. چنان صاحب نظر بود که بنده‌ی خدا دلش می‌خواست حاج مهدی همان جا بماند. خیلی اصرار کرد که: «باید ماهی یک دفعه این جا بیایی و بر کار ما نظارت کنی، ولی حاج مهدی آخرین بازدیدش بود.«او آدرس حاج مهدی را گرفت و خداحافظی کردیم.


رسم خوبان ۱۱- بینش و شگردها، ص ۲۱٫/ رندان جرعه‌نوش، صص ۱۶۲ ۱۶۱٫