چرا سوره قریش با این که از نظر معنایی به گونه ای است که گویا سوره قریش و فیل یک سوره هستند، به صورت جدا آمده است؟

پاسخ اجمالی

نظم موجود در قرآن، موجب پیوستگی و ارتباط میان آیات و سوره ها شده است و چنین ارتباطی به تنهایی مستلزم یکی بودن آنها نیست. با این حال، برخی مفسران، سوره های فیل و قریش و همچنین ضحی و انشراح را در حکم یک سوره دانسته اند.
اتحاد و یا انفصال سوره های یادشده،  هم از دیدگاه فقهی و هم از دیدگاه تفسیری مورد نقد و نظر قرار گرفته است. در همین زمینه، برخی روایات آنها را در حکم یک سوره و برخی نیز آنها را در حکم دو سوره می دانند. با این حال؛ عموم فقهای شیعه،  به لزوم خواندن هر دو سوره در یک رکعت نماز، حکم کرده  و یا دست کم احتیاط را در آن دانسته اند.
 

پاسخ تفصیلی

قرآن کریم در چگونگی تنظیم – بر خلاف کتاب های نوشته شده بشری – روش خاص خود را داشته و در قالبی تنظیم شده است که پیامبر اسلام(ص) ناظر بر این ترتیب و  تنظیم بود.[۱] قرآن سوره های مختلفی دارد که انتهای برخی از آنها با ابتدای برخی سوره های دیگر ارتباط دارند، اما این به معنای یکی بودن این سوره ها نیست. برای نمونه انتهای سوره «بیّنه» که در آن سخن از پاداش افراد صالح و بهشت می کند – پاداش آنها نزد پروردگارشان باغ هاى بهشت جاویدان است که … این [مقام والا] براى کسى است که از پروردگارش بترسد –[۲]ارتباط تنگاتنگی با ابتدای سوره بعدی دارد که به چگونگی برپایی قیامت پرداخته است: «هنگامى که زمین شدیداً به لرزه درآید، و زمین بارهاى سنگینش را خارج سازد!».[۳] اما هیچ یک از اندیشمندان شیعه و اهل سنت این دو سوره را در حکم یک سوره نمی دانند.[۴]
در همین راستا؛ آیات انتهایی سوره «فیل» با آیات ابتدایی سوره «قریش»، ارتباط بسیار دارد: «…با سنگ هاى کوچکى آنان را هدف قرار می دادند،سرانجام آنها را همچون کاه خورده ‏شده [و متلاشى] قرار داد!».
[۵] و سپس: «[کیفر لشکر فیل سواران] بخاطر این بود که قریش [به این سرزمین مقدس] الفت گیرند [و زمینه ظهور پیامبر فراهم شود]!».[۶] همچنین میان سوره «ضحی» و «انشراح» نیز چنین ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.
با آن که این ارتباط نیز به تنهایی نشانگر اتحاد نیست، اما در خصوص این چهار سوره، گفت وگوهایی در مورد اتحاد دو سوره با هم (در واقع و یا در احکام) وجود دارد.
با توجه به نکاتی که گفته شد، یکی و یا جدابودن این سوره ها را در دو بخش فقهی و تفسیری بررسی می کنیم.
الف. بحث فقهی 
اهل سنت، در نماز تنها سوره حمد را به عنوان یک سوره لازم می دانند و خواندن یک سوره تمام در کنار سوره حمد را واجب نمی دانند. براین اساس، گفت وگو در مورد اتحاد و یا انفصال این سوره ها، هیچ اثر فقهی برای آنان نخواهد داشت. اما در فقه شیعی که لازم است در رکعت اول و دوم هر یک از نمازها،  در کنار سوره حمد یک سوره کامل نیز خوانده شود؛ این اتحاد و انفصال دارای اثر فقهی نیز خواهد بود. در همین راستا بسیاری از فقهای شیعه، دو سوره (فیل و قریش) و همچنین سوره های (ضحی و انشراح) را در حکم یک سوره دانسته اند که در نماز باید با هم خوانده شود.
[۷] البته میان آن  دو سوره، بسم الله نیز قرائت شود.[۸] البته بسیاری از فقها، چنین حکمی را به عنوان واجب حتمی اعلام نکرده، بلکه به تعابیری؛ مانند احوط و اظهر بسنده کرده اند.[۹]
این نظریه فقهای شیعه برگرفته از روایاتی است که بر اساس آن، ائمه معصومین(ع) در نماز خود، میان این سوره ها جمع کرده اند:
زید شحام نقل می کند؛ نماز صبح را به امام صادق(ع)اقتدا کردیم، حضرتشان در یک رکعت از نمازشان سوره«و الضحى» و سوره«ا لم نشرح» را با هم خواند.
[۱۰]
مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل کرد: «در یک رکعت نماز بین دو سوره جمع مکن، مگر سوره های “و الضحى” و “ا لم نشرح” و سوره های “ا لم تر کیف” و “لإیلاف قریش”».[۱۱]
البته باید توجه داشت؛ برخلاف این روایات، روایات دیگری نیز وجود دارد که هر یک از اینها را سوره مستقل می داند؛ لذا خواندن یکی از این سوره ها در یک رکعت از نماز، کفایت می کند: «امام صادق(ع) نماز می خواند و در رکعت اول سوره ضحی را خواند و در رکعت دوم سوره «أ لم نشرح» را قرائت می کرد».
[۱۲]
زمانی که زمان نماز صبح شد؛ امام صادق(ع) بلند شد، اذان و اقامه گفت. سپس نماز را شروع کرد. در رکعت اول سوره حمد و ضحی و در رکعت دوم حمد و قل هو الله را خواند، سپس قنوت گفته و نماز را ادامه داد و تمام کرد.
[۱۳]
بررسی همه روایات و جمع میان اینها،  مستلزم گفت وگوی تخصصی فقهی است که در این مختصر، مجال آن نیست، ولی فتوای قطعی و یا احتیاط فقها همان است که بیان شد؛ یعنی سوره فیل و قریش و همچنین سوره ضحی و انشراح، حتی اگر دو سوره مستقل باشند، اما در نماز در حکم یک سوره بوده و باید در یک رکعت با هم خوانده شوند.
ب. بحث تفسیری
عموم روایات شیعه در این مسئله، در ارتباط با خواندن این سوره ها در نماز است. با این حال برخی از مفسران شیعی، این سوره ها را – هرچند در ظاهر به صورت دو سوره مجزا آمده اند – به لحاظ تفسیری نیز در حکم یک سوره دانسته اند.
[۱۴]
اما گروهی از مفسران با این استنباط مخالفت کرده و معتقدند: حق این است که دلالت روایات – بر فرض قبول آنها – تنها بر جواز خواندن این دو سوره ها با هم، در نماز دلالت خواهد داشت و مطلب دیگری (مانند یکی بودن آنها در قرآن) از این روایات استفاده نمی شود.
[۱۵]
برخی مفسران اهل سنت، وجود برخی قرائن بر یکی بودن این سوره ها را تأیید کرده اند،
[۱۶] اما با این وجود، بیشتر مفسران با این ادعا موافق نبوده و آنها را دو سوره مستقل از یکدیگر می دانند.[۱۷] حتی برخی ادعای شهرت کرده اند: «این مطلب مشهوری است که سوره قریش از سوره فیل جدا می باشد. اما این که اول سوره قریش با سوره فیل مرتبط است؛ دلیلی بر یکی بودن آنها نیست؛ زیرا مجموعه قرآن به مانند یک سوره واحد و آیه واحد، می باشد که برخی از آیات، تصدیق کننده و گاه روشن کننده آیات دیگر هستند».[۱۸]
علاوه بر این، برای استقلال سوره قریش از سوره فیل به روایتی نیز استناد شده است. پیامبر(ص) فرمود: «خداوند، قریش را به هفت خصلت، اختصاص داد که به هیچ فردی قبل از آنها و حتی بعد از آنها چنین، امتیازاتی را نداده است … در مورد آنها سوره ای را نازل کرد که در آن، تنها از قریش سخن به میان آمده است».
[۱۹]
حال اگر ما سوره قریش را وابسته به سوره قبل بدانیم، دیگر این امتیاز از بین می رود؛ زیرا در سوره فیل از ابرهه و سپاهیان او نیز یاد شده است.

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. ر. ک: ۱۶۲۵؛ جمع آوری قرآن توسط رسول خدا

[۲]. بیّنه، ۸٫

[۳]. زلزال، ۱- ۲٫

[۴]. ر.ک:۳۱۳۷۱؛ خواندن سوره ضحی، انشراح، فیل، قریش، توحید و کافرون در نماز

[۵]. فیل، ۴- ۵٫

[۶]. قریش، ۱٫

[۷]. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج ۲، ص ۷۲، تهران، دارالکتب الإسلامیه،چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ اصفهانی(مجلسی اول)، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی، ج ۴، ص ۳۸، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.

[۸]. نجفی، محمد حسن، مجمع الرسائل(محشّی)، ج ۱، ص ۲۵۲، مشهد، مؤسسه صاحب الزمان(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق؛ محدّث قمّی، شیخ عباس، الغایه القصوی فی ترجمه العروه الوثقی، محقق، اسد اللهی فرد ، علی رضا، ج ۱، ص ۴۰۷، قم، منشورات صبح پیروزی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.

[۹]. امام خمینی، توضیح المسائل(محشّی)، گردآورنده، بنی هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج ۱، ص ۵۴۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق.

[۱۰]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج ‏۱، ص ۳۱۷، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق.

[۱۱]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۴، ص ۵۴۲، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.

[۱۲]. الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج ۱، ص ۳۱۸٫

[۱۳]. قطب الدین راوندی، سعید بن عبدالله، الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۶۳۰، قم، مؤسسه امام مهدی(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق؛  ابن حمزه طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، محقق، علوان، نبیل رضا، ص ۱۶۲، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق.

[۱۴]. کاشانی، ملا فتح الله، زبده التفاسیر، ج ۷، ص ۵۲۴، قم، بنیاد معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۱۱۸، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۱۵]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲۰، ص ۳۶۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۱۶]. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ‏۴، ص ۸۰۱، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.

[۱۷]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عبدالباریعطیه، علی، ج ۱۵، ص ۴۷۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.

[۱۸]. فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر مفاتیح الغیب، ج ۳۲، ص ۲۹۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.

[۱۹]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۶، ص ۳۹۷، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق؛ ثعلبی نیشابوری، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۲۹۹، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.