… و اما مسأله‌ی منافقین.

کار به آن‌جا رسید که توانستند به راحتی عناصری را آموزش بدهند که بهترین علمای ما را شهید کنند. از میان آن‌ها کسانی هستند که حاضرند برای هر کسی، حتی صدام یا آمریکا، جاسوسی کنند و هیچ چیز براشان مهم نیست. به نظر من کسی که این کار را می‌کند، از اول این‌طور نبوده. یواش یواش رشدش داده‌اند. بنی صدر و خیلی‌های دیگر هم در این جریان قرار گرفتند. او اول سعی کرد پایگاه مردمی پیدا کند. آمد از انقلاب دفاع کرد، ریشه گرفت، بزرگ شد، بعد با پشتیبانی خارجی‌ها به اهداف‌اش فکر کرد. کوشش تمام‌شان این بود که در مقابل روحانیت جریانی درست کنند که بعد بتوانند انقلاب را از داخل بپاشانند که به خواست خدا موفق نشدند. همه‌ی این‌ها به خاطر این بود که ملت، در جمیع احوال، گوش به فرمان امام بود. یعنی وقتی امام نفرمودند که «بنی صدر را برکنار کنید» یا «فشار به او بیاورید» یا «گوش به حرف‌اش ندهید»، مردم برخلاف فرمان امام کاری نکردند. خیلی‌ها بودند که می‌دانستند بنی صدر خائن است و قصد بدی دارد، ولی چون امام دستوری نداده بودند، گوش به فرمان‌اش منتظر ماندند تا وقت‌اش فرا برسد. امام عامل مهمی شد. در جهتی که توطئه‌های داخلی یکی بعد از دیگری افشا شود و از بین برود.

منبع: کتاب «همان لبخند همیشگی»؛ شهید میرزا محمد بروجردی- انتشارات روایت فتح

به نقل از: خود شهید(مصاحبه)