در این متن می خوانید:
      1. معارف ائمّه علیهم السلام
      2. بالاترین شهداء
      3. توسّل، عین توحید
      4. عالی‌ترین روش
      5. لزوم وجود حجّت
      6. باغبان کمال
      7. ملازمه‌ی توحید و امامت
      8. امام، واسطه‌ی فیض
      9. فیض معرفت
      10. معنای ولایت تکوینی ائمّه علیهم السلام
      11. همه چیز از برکت معصومین علیهم السلام
      12. ترازوی اعمال
      13. تأثیر مصیبت امام در موجودات
      14. علم وسیع ائمّه علیهم السلام
      15. کامل‌ترین انسان
      16. حضور اعمال نزد امام
      17. حقیقت عصمت
      18. آزار منافقین نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم
      19. معارف گرانبهای شیعه
      20. بیانات بسیار عمیق و دقیق امامان علیهم السلام
      21. الطاف و عنایات حسینی
      22. مجالس عزاداری
      23. همه چیز از ائمّه علیهم السلام
      24. «نهج البلاغه»، خورشیدی فروزان
      25. کلمات بی‌نظیر حضرت امیر علیه السلام
      26. درجات متفاوت شاگردان و بیانات ائمّه علیهم السلام
      27. مراد از نعمت، ولایت اهل بیت علیهم السلام است
      28. تشیّع اکثر بزرگان علماء و عرفاء
      29. افاضه و عنایت حضرت معصومه سلام الله علیها
      30. خون گریستن موجودات بر سیّد الشهدا علیه السلام
      31. معنای ایمان واقعی
      32. حقیقت زندگی گوارا
      33. اخلاق عظیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
      34. رأفت محسوس امام رضا علیه السلام
      35. عنایت خاصّ سیّد الشّهداء علیه السلام به سالکان راه خدا
      36. امام، امیر قافله‌ی اهل ولایت
      37. امام، کانون هدایت و دریای نور
      38. قابلیّت و استعداد فطری معصومان علیهم السلام

معارف ائمّه علیهم السلام

بیان معارف، توسّط ائمّه در توحید و معارف، در حدّ اعلی است.

 

بالاترین شهداء

شهداء، وجهُ الله هستند و فنا و زوال ندارند؛ زیرا عندالله و عندَ رَبَّهم هستند؛ و هرچه عندالله است، باقی و پایدار است؛ و ائمّه علیهم السلام بالاترین شهداء هستند.

 

توسّل، عین توحید

س: آیا توسّل به ائمّه‌ علیهم السلام، خواندن غیر خداست؟!

ج: ما هنگام توسّل به ائمّه علیهم السلام آن‌ها را وسیله قرار می‌دهیم؛ چنان‌که خداوند متعال دستور داده و فرموده است: وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَهَ «وسیله‌ای به سوی خدا بجویید». (مائده/۳۵).

 

عالی‌ترین روش

روش شیعه در علوم اینست که از اوّلین روز بعد از رحلت پیامبر، در تعلّم علوم و معارف اسلامی و در ک حقائق اصول و فروع دینی، به اهل بیت پیوسته، و از دیگران بگسست. کمّیّت قابل توجّهی که به ده‌ها هزار حدیث می‌رسد، از ائمّه تلقّی کرد؛ و از روز اوّل، طبق تعلیم اهل بیت به کتابت و تألیف قیام نمود… و در جمیع شئون دینی- از اوّل اصول معارف گرفته تا آخر فروع و جزئیّات آن‌ها به بحث و انتقاد پرداخت؛ و فرواده‌های روایتی آن‌ها به حدّ کفایت، پاسخ هر گونه سؤال دینی را می‌داد و می‌دهد.

 

لزوم وجود حجّت

غایت خلقت انسان، رسیدن او به نهایت کمال است؛ و این جز با وجود حجّت، امکان ندارد. و در غیر این صورت، لغو بودن خلقت انسان پیش می‌آید!

 

باغبان کمال

باغبان دستگاه رشد عمل، امام علیه السلام است.

 

ملازمه‌ی توحید و امامت

س: در بعضی از کتاب‌های‌تان مرقوم فرموده‌اید: «توحید، بدون اعتراف به امام و ولیّ علیه السلام درست نیست»؛ دلیل آن چیست؟

ج: چون توحید، اعتراف به ذات موصوف به صفات حمیده مانند عالم و قادر است؛ و از جمله‌ی آن صفات حمیده که جزوِ توحید است این است: «خداوندی که دارای اولیاء است.»

 

امام، واسطه‌ی فیض

س: آیا می‌توان بدون شناخت امام علیه السلام به شناسایی خدا راه پیدا کرد؟

ج: شناسایی خداوند بدون شناسایی امام صورت نمی‌گیرد؛ زیرا امام به منزله‌ی مَصبّ، محلّ ریزش، آبشار و جایگاه افاضه‌ی فیض از بالا است. پس نخست امام علیه السلام که از همه کامل‌تر است فیض می‌گیرد؛ و بعد بقیّه‌ی موجودات، از امام فیض می‌گیرند.

 

فیض معرفت

خود امام علیه السلام همگی فیض و فیض کامل است؛ منتهی فیوضات دیگر هم هست که از راه او، به دیگر موجودات میرسد که از آن جمله، معرفه الله است.

 

معنای ولایت تکوینی ائمّه علیهم السلام

س: ولایت تکوینی ائمّه علیهم السلام یعنی چه؟

ج: ولایت به معنای سرپرستی است؛ یعنی سرپرستی خداوند متعال نسبت به بنده، و تحت تدبیر الهی قرار گرفتن بنده، و فانی شدن اراده‌ی او در اراده‌ی حقّ تعالی بگونه‌ای که از خود، هیچ خواست و اراده‌ای نداشته و خواست او، خواست خدا باشد.

 

همه چیز از برکت معصومین علیهم السلام

ائمّه‌ی اطهار علیهم السلام وسائط و مجاری فیض از ناحیه‌ی حقّ به مخلوقاتند؛ و هرچه به خلق می‌رسد، از ناحیه‌ی آن‌ها می‌رسد.

 

ترازوی اعمال

س: چگونه امام علیه السلام میزان اعمال است؟

ج: میزان، به معنای نمونه و مجسّمه‌ی اسلام است که امام علیه السلام چنین می‌باشد و دیگران را با او می‌سنجند؛ و کم و بیش معلوم می‌شود.

 

تأثیر مصیبت امام در موجودات

س: تأثّر موجودات، در مصیبت امام علیه السلام چگونه است؟

ج: عالم متأثّر می‌شود، بدانیم یا ندانیم؛ زیرا تأثّر، واقعیّتی است که در بدن عنصریِ امام علیه السلام پیدا شده است. و به جهت ارتباط همه‌ی عالم با امام علیه السلام، موجودات عالم علوی و سفلی همگی متأثّر می‌شوند.

 

علم وسیع ائمّه علیهم السلام

از روایات متعدّد استفاده می‌شود که: ائمّه علیهم السلام به آنچه بوده و خواهد بود و می‌باشد، آگاه هستند.

 

کامل‌ترین انسان

کامل‌ترین انسان‌ها کسی است که خودش را فقیرترین مردم بداند؛ نه این‌که دیگران دارند او ندارد؛ بلکه او ناداری خود را درک می‌کند، و آن‌ها درک نمی‌کنند…

امام علیه السلام بعکس دیگران که همه چیز را مال خود می‌دانند و به خود نسبت می‌دهند و خود را نسبت به آن‌ها دارا می‌بینند و می‌دانند، خود را فقیر و نادار می‌بیند و درک می‌کند.

 

حضور اعمال نزد امام

عرضه‌ی اعمال، تشریفاتی نیست، بلکه واقعیّت دارد. اعمال بندگان، نزد امام علیه السلام حاضر است و هیچ‌گاه غائب نیست…

در وقت مردن، پرسش و پاسخ قبر، در روز قیامت، میزان، حساب و صراط و… رسیدگی عمل، با امام علیه السلام است.

 

حقیقت عصمت

عصمت، نتیجه‌ی عملی است که خداوند متعال به معصوم علیهم السلام می‌دهد که بر سر دو راهی با اختیار خویش، راه خیر را اختیار می‌کند.

 

آزار منافقین نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم

من چنین می‌دانم که همان کلمه‌ی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: مَا اُودْیَ نَبیُّ مثلَ ما اُوذیتُ قَطُّ. [«هیچ پیامبری هرگز مانند من اذیّت نشده است»] راجع به مسأله‌ی منافقین داخلی است، نه نسبت به کفّار خارجی و مشرکین. آن قدر رسول خدا از منافقین داخل منزل و خارج از منزل از افرادی که به ظاهر اسلام آورده بودند، ولی در باطن، گرایش به اسلام و رسول خدا نداشتند آزار و اذیّت دید، که قابل توصیف نیست!

 

معارف گرانبهای شیعه

کمّیّت قابل توجّهی از بیانات ائمّه‌ی اهل بیت علیهم السلام که در جوامع حدیث شیعه موجود است، با طرز تفکّر و روش عقلی آزاد، به هر گوشه و کنار جهان هستی سر زده و از مبدأ آفرینش جهان و آغاز و انجام و کلیّات عالم وجود، با دقیق‌ترین وجهی بحث می‌کند… تنها شیعه است که این ذخایر گرانبها را دارد.

 

بیانات بسیار عمیق و دقیق امامان علیهم السلام

بیانات زیادی از آن حضرت [امیر المؤمنین علیه السلام] در خطب و احادیث ضبط شده که پاره‌ای از آن‌ها به اندازه‌ای دقیق و عمیقند که با موجودیِ نظریات فلسفیِ گذشتگان حلّ نشده و پس از ده قرن که دست به دست می‌گردید، در قرن یازدهم هجری حلّ شده است! و در کلام پیشوای ششم و هفتم و هشتم شیعه نیز مطالب زیادی از این قبیل پیدا می‌شود.

 

الطاف و عنایات حسینی

هیچ کس به هیچ مرتبه‌ای از معنویّت نرسید و گشایش و فتح بابی نکرد، مگر در حرم مطهّر امام حسین علیه السلام و یا در توسّل به آن حضرت.

 

مجالس عزاداری

این کتیبه‌های سیاه که بر در و دیوار حسینیّه‌ و محلّ عزاداری نصب کرده‌اند، ما را شفاعت می‌کند.

 

همه چیز از ائمّه علیهم السلام

هرچه داریم، از اهل بیت پیامبر علیهم السلام داریم… ما همه‌ی آبروی خود را از محمّد و آل محمّد علیهم السلام داریم.

 

«نهج البلاغه»، خورشیدی فروزان

س: خطبات «نهج البلاغه» از حضرت امیر المؤمنین علیه السلام است، یا از کلام سیّد رضی رَحِمَهُ الله؟!

ج: امکان ندارد این لهجه و این نحو سخن گفتن، از غیر حضرت امیر المؤمنین علیه السلام صادر شود. از صدر اسلام تاکنون علما و بزرگان دین، هر کدام در اوایل کتاب‌های خود، خطبه‌هایی ایراد نموده‌اند که هیچ کدام به خطبه‌های «نهج البلاغه» نمی‌رسد. لهجه‌ی «نهج البلاغه» بدیل ندارد؛ محتاج به سند هم نیست. در برخی از موارد، تک تک جملات آن، برهان یقینی و استدلالی راجع به مطلبی خاصّ است…

عبارات «نهج البلاغه» در میان عبارات دیگر، همچون نور در میان تاریکی‌ها می‌درخشد.

 

کلمات بی‌نظیر حضرت امیر علیه السلام

از میان تمام صحابه که تعدادشان حدوداً دوازده هزار تن است، هیچ کدام مانند کلمات حضرت امیر مؤمنان علیه السلام را ندارند. کلمات آن بزرگوار از پرمغزی می‌خواهد منفجر شود!

این کتاب «غُرَرُ الحکَم» است که یازده هزار حکمت که همه‌ی آن‌ها در پرمغزی یکتا و مفتاح علوم کثیره است. و مثل آن، جملات اَدعیه‌ی آن حضرت است که اگر آن‌ها هم جمع گردد، یازده هزار دیگر می‌شود.

 

درجات متفاوت شاگردان و بیانات ائمّه علیهم السلام

ائمّه‌ی معصومین علیهم السلام شاگردان مختلفی داشته‌اند و بیانات متفاوتی؛ بعضی از آن‌ها ساده و قابل فهم عموم است؛ و غالباً آنچه در اصول عقائد و مسائل توحید آمده مشکل و غامض است، که برای افراد خاصّی از اصحاب خود که اهل فنّ مناظره و استدلال بوده‌اند، بیان می‌کرده‌اند؛ و همان شاگردان بر اساس ترتیب قیاسات برهانیّه، با خصم وارد بحث می‌شدند.

 

مراد از نعمت، ولایت اهل بیت علیهم السلام است

از آیات چنین استفاده می‌شود که مراد از نعمت، ولایت است: ولایت اهل بیت است؛ یعنی راهی که اهل بیت بسوی حضرت پروردگار پیموده‌اند، و سبیل آنان إلی الله تعالی است، که همان مقام عبودیّت مَحضه می‌باشد.

 

تشیّع اکثر بزرگان علماء و عرفاء

اصولاً در صدر اوّل و زمان‌های پیشین، مسأله‌ی تشیّع صورت دیگری داشت؛ و غالباً بزرگان از علماء و عرفاء در حقیقت شیعه بوده‌اند؛ ولی ناچار از نقطه‌ی نظر ضرورت تقیّه می‌کردند.

 

افاضه و عنایت حضرت معصومه سلام الله علیها

به خط خود مرحوم ملاصدرا دیدم که نوشته بود:

مسأله‌ی اتّحاد عاقل و معقول را حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها برای من حلّ فرمودند.

 

خون گریستن موجودات بر سیّد الشهدا علیه السلام

[یکی از شاگردان علامه می‌گوید:] بعد از ظهر عاشورایی به «قبرستان حاج شیخ» (قبرستان نو) در قم رفته بودم که دیدم مرحوم علامه در گوشه‌ای از قبرستان هستند. برای عرض ارادت نزدیک شده و عرض سلام و ادب کردم. آن بزرگ چند بار از سوز و گداز به من فرمودند: «آقا وجدانی، می‌دانید امروز چه روزی است؟!» عرض کردم: «بله، امروز عاشورا است.»

فرمودند: «می‌بینی همه‌ی دنیا، موجودات، آسمان، زمین و جمادات همه در حال اشکِ خون ریختن و گریستن بر حضرت سیّد الشّهدا علیه السلام هستند؟!»

متعجب شده و دانستم که ایشان خبر از حقایق هستی می‌دهند. در همین حال، ایشان خم شده و سنگی از زمین برداشته، آن را به سان سیبی با دست از وسط شکافتند و میان آن را به من نشان دادند.

با چشمان خودم، در میان سنگ، خون دیدم! و ساعتی با بُهت و حیرت غرق مشاهده‌ی آن بودم! وقتی به خود آمدم، متوجّه شدم که علامه از قبرستان رفته‌اند و من در تنهایی به نظاره‌ی آن سنگ خونین جگر مشغولم!»

 

معنای ایمان واقعی

ایمان، عبارت است از این‌که انسان به‌طور تامّ و کامل و به باطن و ظاهر، تسلیم امر خدا و رسولش باشد. و چگونه ممکن است مؤمن حقیقی باشد، و در عین حال در برابر حکمی از احکام رسول خدا تسلیم نشود؛ به این‌که از حکم ظاهری او روی گردان شده و مخالفت کند؛ یا این‌که اگر حکمی علیه او بکند در صورتی که مخالف هوای نفس او باشد او از حکم آن جناب در باطن و قلبش، گرفته و ناراحت شود!

 

حقیقت زندگی گوارا

طُوبَی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ (رعد/ آیه ۲۹)… حقیقت معیشت طُوبی، همان ولایت خدای سبحان است که از این امّت، علی علیه السلام صاحب آن ولایت و اوّلین گشاینده‌ی باب آن است؛ و مؤمنین اهل ولایت، اَتباع و پیروان اویند؛ و خانه‌ی او در بهشت نعیم که بهشت ولایت است، با خانه‌ی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم یکی است.

 

اخلاق عظیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

وَ إِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ… این آیه‌ی شریفه هر چند به خودی خود، حسن خُلق رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را می‌ستاید و آن را بزرگ می‌شمارد، لیکن با در نظر گرفتن سیاق، نظر به خصوص اخلاق پسندیده‌ی اجتماعیش دارد، اخلاقی که مربوط به معاشرت است؛ از قبیل استواری بر حقّ، صبر در مقابل آزار مردم و خطاکاری‌های اراذل، و عفو و اغماض از آنان، سخاوت، مدارا، تواضع و امثال این‌ها.

 

رأفت محسوس امام رضا علیه السلام

همه‌ی ائمّه رئوفند، ولی رأفت امام رضا علیه السلام حسّی است؛ همین که وارد حرم می‌شوی، می‌فهمی که حضرت رئوف است.

 

عنایت خاصّ سیّد الشّهداء علیه السلام به سالکان راه خدا

اکثر افرادی که موفّق به نفی خواطر شده و توانسته‌اند ذهن خود را پاک و صاف نموده و از خواطر مصفّا کنند، و بالاخره سلطان معرفت برای آنان طلوع نموده است، در یکی از این دو حال بوده است:

اوّل، در حین تلاوت قرآن مجید…

دوّم، از راه توسّل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام؛ زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق نسبت به سالکین راه خدا، عنایتی عظیم است.

 

امام، امیر قافله‌ی اهل ولایت

کسی که حامل درجات قرب و امیر قافله‌ی اهل ولایت بوده و رابطه‌ی انسانیّت را با این واقعیّت حفظ می‌کند، در لسان قرآن به نام امام نامیده می‌شود.

 

امام، کانون هدایت و دریای نور

امام، یعنی کسی که از جانب حقّ سبحانه برای پیشروی صراط ولایت اختیار شده و زمام هدایت معنوی را در دست گرفته و انوار ولایت که به قلوب بندگان حقّ می‌تابد، اشعّه و خطوط نوری هستند از کانون نوری که پیش اوست؛ و موهبت‌های معنوی متفرقّه، جوی‌هائی هستند متصّل به دریای بیکرانی که نزد وی می‌باشد.  

 

قابلیّت و استعداد فطری معصومان علیهم السلام

ولایت امام… موهوبی بوده و بی‌این‌که تدریجاً از راه سعی و کوشش تحصیل شود، تنها بواسطه‌ی لیاقت ذاتی و استعداد فطری، و بعبارت دیگر، از راه اختصاص الهی و اختیار ربّانی، بدست آمده و تلاش انسانی در آن، تأثیری ندارد.

 


منبع: کتاب حکمت زلال، صفحات ۴۶  الی ۵۸