آخرین باری که به دیدنمان آمد، تعریف کرد که: «وقتی بچّه‌ها غذاهایشان را می‌خورند، مقداری اضافه می‌آید. ابتدا به نظر می‌رسد که این باقی مانده‌ی غذا دیگر قابل استفاده نیست. ولی من آن‌ها را دور نمی‌ریزم. یک روز خرده کره‌های سفره‌‌ی صبحانه را جمع کردم و به شکل کره‌ی محلّی درآوردم و توی یک ظرف گذاشتم. روز بعد برای صبحانه از همان کره استفاده کردیم. بچّه‌ها خیلی خوشحال بودند که کره‌ی محلّی دارند و با ذوق و شوق زیادی صبحانه می‌خوردند.»[۱]

تقوای مالی، شهید غلامرضا شریفی‌پناه، ص ۶۸٫


[۱]. بحر بی‌ساحل، ص ۱۶۰٫