در ابتدا خوب است بدانیم؛ قرآن مجید به طور آشکار از برپایی نماز در ادیان گذشته خبر داده است. چنان‌که در سفارش لقمان به فرزندش آمده است:

«یَا بُنَّیَّ أَقِمِ الصَّلَاَهَ».[۱]

هم‌چنین از برخی ویژگی‌های نماز در ادیان توحیدی یاد شده است. چنان‌که به حضرت مریم س سفارش شده است.

«یا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ‏».[۲]

در خصوص کیفیت و چگونگی اقامه نماز در ادیان مسیحی و یهودی و سایر ادیان آسمانی پیش از اسلام باید گفت: آنچه براساس تاریخ ادیان و آیات و روایات غیرقابل انکار می‌باشد این است که نماز به عنوان عبادت در کلیه ادیان وجود داشته و دارد و متناسب با تکامل دین،‌ روند تکاملی داشته است و این تکامل در دین مبین اسلام ـ همانند جنبه‌های دیگر آن معارف، مثل قوانین مقرّرات اجتماعی ـ متناسب با انسان رشد یافته عصر خاتمیت به اوج خود رسیده است.[۳]

یهودیان روزی سه بار نماز می‌خوانند. نماز صبح، نماز عصر و نماز مغرب. نماز در کنیسه بهتر است و در صورتی که حداقل ده نفر مرد حضور داشته باشند، نماز جماعت برقرار می‌شود. در این حال یک نفر کاهن، لاوی یا مسن‌ترین فرد که عبری را خوب می‌داند، جلو می‌ایستد و دعاها و متونی از تورات را می‌خواند. معروف‌ترین عبارتی که می‌خوانند شِمَع (بشنو) (shema) نام دارد که عبارت است از: «ای اسرائیل بشنو؛ یهوه خدای ما یهوهِ واحد است. پس یهوه خدای خود را به تمامی جان و تمامی قوّت خود محبّت نما.»[۴]

شستن دست‌ها تا مچ (وضو) و بستن بازوبند و پیشانی‌بندی که در آن آیاتی از تورات نوشته شده (تفیلین)  (Tefilin) برای مردان در نماز صبح واجب است.

قبله یهود شهر اورشلیم است.

در مسیحیت نماز به شیوه خاصی که در اسلام وجود دارد مطرح نیست، بلکه آن‌ها در برابر خدا دعا به جا می‌آورد. مسیحیان کاتولیک پیش از ورود به کلیسا با آب مقدس خود را تطهیر می‌کنند، به این صورت که دست خود را در آب فرو بروده و به صلیب می‌کشند.[۵]

یکی از دعاهای مرسوم برای برگزاری نماز، دعای زیر است: «ای پدر ما که در آسمانی نام تو مقدّس باد، اراده تو چنان‌که در آسمان است در زمین نیز به انجام رسد. نام کفاف امروز ما را بده،‌ گناهان امروز ما را ببخش چنان که ما نیز کسانی را که به ما بدی می‌کنند بخشیم. ما را در آزمایش نیاور، بلکه از شریر رهایی ده؛ زیرا ملکوت، قوت و جلال از آن توست. «آمین».[۶]

البتّه برخی از حرکت‌های بدن مانند دست‌ها را رو به آسمان گرفتن و یا خم کردن زانو در نماز مسیحیان مرسوم است.

بنا بر آنچه گفته شد؛ نماز در ادیان آسمانی گذشته نیز سابقه داشته است اگرچه برگزاری آن به شکل‌های متفاوت بوده است.

امّا درباره کیفیت نماز پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باید دانست؛ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قبل از بعثت نیز مناجات با خدا داشته و نماز می‌خواند. و بنا بر شواهدی نمازهای اوّلیه، مشتمل بر مقداری تلاوت قرآن و سجده بوده است. در بعضی از روایات هم آمده که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در اوایل بعثت با خدیجه و علی (علیه السّلام) نماز می‌خواندند[۷]و در هنگام معراج نمازهای پنج‌گانه همراه با رکوع و سجده و ذکرهای خاص، به تعلیم حضرت جبرئیل (علیه السّلام) انجام گرفت.

امام رضا (علیه السّلام) در خصوص تعداد رکعات نماز و روند تغییر آن فرموده‌اند:

«اصل نماز یک رکعت است چون اصل عدد، یک می‌باشد لذا هرگاه نماز را از یک رکعت کمتر بیاورند علیهم السلامل آورده شده نماز نیست. امّا از آن‌جا که خداوند می‌دانست آن یک رکعت را بندگان به طور کامل به جا نیاورده بلکه ناقص ادا می‌نمایند لذا یک رکعت دیگر را با آن مقرون ساخت تا با رکعت دوم نقص رکعت اوّل جبران شود و بدین ترتیب نماز دو رکعت واجب گردید…».[۸]

در حدیثی امام سجاد (علیه السّلام) با اشاره به چگونگی و علّت تغییر نماز فرموده‌اند:

«در مدینه و زمانی که دعوت علیهم السلامومی به اسلام آشکار گدید و اسلام قوّت یافت و خداوند متعال جهاد را بر مسلمانان واجب فرمود، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هفت رکعت به نمازهای شبانه روز افزود به این ترتیب: دو رکعت به نماز ظهر و دو رکعت به نماز عصر، و یک رکعت به نماز مغرب، و دو رکعت به نماز عشاء و نماز صبح را به همان صورت که در مکّه واجب گردیده بود باقی گذاشت و بر آن نیفزود».[۹]

درباره چگونگی برگزاری نماز پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز در احادیث شیعه و اهل سنّت روایاتی آمده که به دو نمونه آن اشاره می‌شود:

الف. حدیث ابی حُمید ساعدی

«رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هرگاه می‌خواست به نماز بایستد، دست‌ها را تا برابر شانه‌هایش بالا می‌بُرد، سپس تکبیر می‌گفت و هنگامی که همه اعضایش به حال اعتدال در جای خود قرار می‌گرفت به قرائت می‌پرداخت، آن‌گاه تکبیر می‌گفت و دست‌ها را تا برابر شانه بالا می‌بُرد. پس از آن به رکوع می‌رفت و دو کف دست را بر زانوها می‌گذاشت و در حال اعتدال که نه سرش را بالا می‌گرفت و نه پایین می‌انداخت، رکوع را انجام می‌داد. سپس از رکوع سر بلند می‌کرد (می‌ایستاد) و می‌گفت: «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ». آن‌گاه دست‌ها را تا برابر شانه‌ها بالا می‌بُرد و تکبیر می‌گفت، سپس (برای سجده) متوجّه زمین شده و دست‌هایش را (در سجده) از پهلوهایش جدا می‌گرفت، آن‌گاه سر از سجده برمی‌داشت و پای چپش را خم می‌کرد و بر آن می‌نشست. انگشتان پاهایش را در سجده باز می‌نمود و سجده دوم را نیز همین‌گونه انجام می‌داد و پس از سجده، تکبیر می‌گفت، سپس پایش را خم کرده بر آن می‌نشست در حالی‌که هر عضوی به حال اعتدال قرار می‌گرفت. رکعت بعدی را هم به همین کیفیت انجام می‌داد و پس از دو رکعت در حال قیام، تکبیر می‌گفت و دست‌هایش را تا برابر شانه‌ها بالا می‌برد همان‌گونه که تکبیر افتتاحیه را انجام می‌داد و در بقیّه نمازش نیز همین‌طور علیهم السلامل می‌کرد تا به سجده آخر. پس از آن سلام می‌گفت، پای چپ را عقب قرار می‌داد و بر سمت چپ بروَرِک[۱۰] می‌نشست».

همه گفتند: ابوحمید راست گفت، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بدین‌گونه نماز می‌گزارد.[۱۱]

ب. حدیث علیهم السلاماد بن عیسی

حمّاد بن عیسی از امام جعفر صادق (علیه السّلام) روایت کرده که آن حضرت فرمود:

«چه قدر ناپسند است برای مردی که ۶۰ یا ۷۰ سال از علیهم السلامرش بگذرد و یک نماز با شرایط کامل انجام نداده باشد. حمّاد گفت: (از این سخن امام ع) در دلم احساس حقارت کردم و عرض کردم: فدایت شوم، نماز را (با شرایط کامل) به من تعلیم فرما. پس ابو عبدالله (علیه السّلام) (جعفر بن محمّد ع) راست قامت رو به قبله ایستاد و دست‌هایش را با انگشتان بسته بر روی ران‌هایش انداخت و پاهایش را نزدیک به هم به فاصله سه انگشت باز قرار داد و انگشتان پاهایش همه رو به قبله بود و آن‌ها را از قبله منحرف نمی‌کرد و با خشوع و فروتنی تمام بود، پس تکبیر گفت و سوره «حمد» و «قل هو الله احد» را با ترتیل قرائت کرد، سپس به اندازه نفس کشیدنی در حال قیام صبر کرد و پس از آن تکبیر گفت در حالی که هنوز ایستاده بود، آن‌گاه به رکوع رفت و دو کف دستش را با انگشتان باز روی کاسه زانوهایش قرار داد و زانوها را به عقب داد تا پشتش صاف شد به طوری که اگر قطره‌ای آب یا روغن بر پشتش ریخته می‌شد به واسطه راست بودن پشتش به هیچ طرف مایل نمی‌گشت، امام گردنش را (در رکوع) راست گرفت و چشمانش را بست و سه مرتبه با ترتیل تسبیح «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ» گفت، سپس راست قامت ایستاد و چون کاملاً به حال قیام درآمد، گفت: «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» و بعد از آن در همان حال قیام، تکبیر گفت و دست‌ها را تا مقابل صورت بالا آورد، و آن‌گاه به سجده رفت و دست‌هایش را قبل از زانو بر زمین گذاشت و سه مرتبه گفت: «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ»، و (در سجده) عضوی از بدنش را بر عضو دیگر نگذاشت و بر هشت موضع سجده کرد: پیشانی، دو کف دست، دو کاسه زانو، دو انگشت ابهام پا و بینی[۱۲]، سپس سر از سجده برداشت و هنگامی که راست نشست، تکبیر گفت و ساق و پای چپ را خم کرده، روی آن نشست و پشت پای راستش را بر کف پای چپش گذاشت و گفت: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»، ودر همان حال نشسته تکبیر گفت و بعد سجده دوم را مانند سجده اوّل به جا آورد و همان ذکر تسبیح را در سجده دوم نیز گفت و از عضوی از بدنش برای عضو دیگر در رکوع و سجود کمک نگرفت و در حال سجده دست‌هایش را به صورت بال از بدنش جدا گرفت و ذراعِ دست‌ها را بر زمین نگذاشت و بدین ترتیب دو رکعت نماز به جاآورد».

سپس فرمود: ای حمّاد، این‌گونه نماز بخوان، و در نماز به هیچ سویی التفات مکن و با دست‌ها و انگشتانت بازی مکن و آب دهان را به راست و چپ یا پیش رویت مینداز».[۱۳]

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی شیعه و اهل سنت؛ دفتر نشر معارف تدوین و تألیف: علی اصغر رضوانی، مصطفی عزیزی


 

[۱]. لقمان، آیه ۳۱٫

[۲]. آل عمران، آیه ۴۳٫

[۳]. مجتبی کلباسی، یکصد و ده پرسش درباره نماز، ستاد اقامه نماز، نهم، ۱۳۸۸ ش، ص ۱۱۴٫

[۴]. تثنیه ۶: ۵ـ‌۴٫ البتبه آنان در قرائت آن، به جای لفظ یهوه، ازادونای استفاده می‌کنند

[۵]. Houghton Mifflin Books. A History: Prayer (3005) carol Zaleski, Philip Zaleski.

[6]. متنی، ۶:۹٫

[۷]. سیّد محمّد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی و سیّد محمّد باقر، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیّه قم، ۱۳۷۴ ش، پنجم، ج ۲۰، ص ۵۵۱٫

[۸]. علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۶۱٫

[۹]. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۵۵٫

[۱۰]. تورک عبارت است از این که انسان در حال نشستن بر روی پای چپ بنشیند، و روی پای راست را بر کف پای چپ قرار دهد.

[۱۱]. سنن بیهقی: ۷۲/۲، ۷۳، ۱۰۱، ۱۰۲؛ سسن أبی‌داود: ۱۹۴/۱، باب افتتاح الصّلاه، حدیث ۷۳۶۷۳۰؛ سنن ترمذی: ۹۸/۲، باب صفه الصّلاه.

[۱۲]. گذاشتن هفت موضع در سجده بر زمین واجب؛ و گذاشتن بینی بر خاک سنّت است که اِرغام نامیده می‌شود.

[۱۳]. شیخ حرّ عاملی: وسائل الشیعه، ۴، باب ۱ از ابواب افعال نماز، حدیث ۱، و باب ۱۷، حدیث ۱ و ۲٫