بعثت

مطابق نظر بیشتر سیره‌نویسان و مورّخان آگاه، رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) چهل سال پس از عام الفیل به رسالت مبعوث شد. پیش از این صدای فرشته‌ی الهی را می‌شنید تا این‌که در چهل سالگی، جبرئیل، پیک امین وحی بر او نمایان گردید.

برخی نیز عمرِ آن حضرت را به هنگام بعثت، چهل و دو، چهل و سه و چهل و پنج سال دانسته‌اند.[۱] شاید در واقع بین این دیدگاه‌ها اختلافی نباشد، زیرا برخی دوره‌ی دعوت پنهانی را که از سه تا پنج سال به طول انجامید، دوران رسالت به حساب آورده‌اند و برخی دیگر، بعثت را از آغاز دوره‌ی دعوت علنی دانسته‌اند.[۲]

شاید برخی آن حضرت را در دوره‌ی دعوت سرّی، پیامبر مرسل برای همه‌ی توده‌های مردم ندانند یا آن حضرت را فقط مأمور ابلاغ و دعوت خویشان بدانند. شاید همین مطلب باعث شده که برخی معتقد باشند، دوران دعوت مکّه ده سال به طول انجامید. در حالی که گروه دیگر این دوره را سیزده سال می‌دانند.

تاریخ بعثت و چگونگی نزول قرآن

از اهل بیت (علیهم السّلام) روایت شده که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) روز بیست و هفت ماه رجب به رسالت مبعوث شد. این دیدگاه مشهور است و حتّی علامه مجلسی مدّعی است که شیعه در این‌باره اتّفاق نظر دارد. از دیگران نیز همین تاریخ نقل شده است.[۳]

برخی گفته‌اند: پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در ماه رمضان به رسالت مبعوث شد امّا در روز آن با هم اختلاف دارند.[۴] گروه سوم بعثت را در ماه ربیع الاوّل می‌دانند، امّا همانند گروه دوم، در تعیین روز آن با هم اختلاف دارند.[۵]

گروه دوم در اثبات دیدگاه خود استدلال کرده‌اند که پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با قرآن مبعوث شد و همان‌گونه که می‌دانیم قرآن در ماه رمضان فرود آمده است:

إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ؛[۶]

ما (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم.

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ.[۷]

ما رمضان (همان ماه) است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است.

باید به یک اشکال دیگر هم اشاره کنیم. خلاصه‌ی آن چنین است؛ هر چند این دو آیه‌ی مبارکه بر نزول دفعی قرآن دلالت دارد، امّا در جای دیگر می‌فرماید:

وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزیلاً.[۸]

و قرآن را بخش بخش (بر تو) نازل کردیم، تا آن را به آرامی به مردم بخوانی.

این آیه که در آن واژه‌ی «نَزَّلْناهُ» آمده، بر نزول تدریجی قرآن دلالت دارد. در حالی که در آیات قبلی، واژه‌‌ی «أُنْزِلَ» آمده که بر نزول دفعی دلالت می‌کند؛ چنان‌که آیه‌ی ۳۲ سوره‌ی فرقان هم بر نزول دفعی دلالت دارد:

وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَهً واحِدَهً.

و کسانی که کافر شدند، گفتند: چرا قرآن یک‌جا بر او نازل نشده است؟

از سوی دیگر نباید فراموش کرد که برخی از آیات قرآن مربوط به حواث زمان‌دار است که در ظرف زمان به وقوع پیوسته است. مثل:

قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتی‏ تُجادِلُکَ فی‏ زَوْجِها.[۹]

خدا گفتار زنی را که درباره‌ی شوهرش با تو گفتگو و به خدا شکایت می‌کرد، شنید.

علاوه بر این تاریخ نیز گواه است که قرآن در طول بیست و سه سال یعنی به صورت تدریجی نازل شده است.

پاسخ اشکال این است که منافاتی بین دو نزول تدریجی و دفعی نیست. منظور از نزول دفعی، مطابق روایات فراوان، نزول قرآن به بیت المعمور است. سپس به صورت تدریجی از بیت المعمور بر رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل می‌شد.[۱۰]

بر این اساس ممکن است، نزول دفعی قرآن در شب قدر بوده، نزول تدریجی آن از بیست و هفتم رجب آغاز شده باشد.

پاسخ دیگر آن است که قرآن به صورت دفعی بر قلب پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل شد، امّا آن حضرت مأمور به تبلیغ آن نبود. سپس مطابق مناسبت‌هایی که پیش می‌آمد، به تدریج فرود می‌آمد. شاید این دیدگاه شواهدی داشته باشد که فعلاً مجال بحث درباره‌ی آن نیست.[۱۱]

دیدگاه سوم بر آن است که آغاز نزول قرآن پس از گذشت سه سال از بعثت یعنی پس از دعوت سرّی بوده است. این مطلب در برخی از روایات آمده، گروهی نیز بر آن تأکید کرده‌اند.[۱۲] بنابراین بین بعثت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در ماه رجب و نزول قرآن در ماه رمضان منافاتی وجود ندارد.[۱۳]

دیدگاه ما

ما دیدگاه خود را درباره‌ی تاریخ بعثت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به شرح زیر خلاصه می‌کنیم:

الف) خداوند متعال می‌فرماید:

وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَهً واحِدَهً کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلاً.[۱۴]

و کسانی که کافر شدند، گفتند: «چرا قرآن یک‌جا بر او نازل نشده است؟» این‌گونه [ما آن را به تدریج نازل کردیم] تا قلبت را به وسیله‌ی آن استوار گردانیم و آن را به آرامی [بر تو] خواندیم.

در این آیه‌ی واژه‌ی «نُزِّلَ» به کار رفته و منظور نزول دفعی است. بنابراین «نُزِّلَ» فقط به معنی نزول تدریجی نیست.

ب) از تتبّع آیات قرآنی به دست می‌آید که بین دو ماده‌ی «انزال» و «تنزیل» تفاوتی وجود ندارد. مثلاً در قرآن آمده است:

وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنا کِتاباً نَقْرَؤُهُ.[۱۵]

و به بالا رفتن تو اطمینان نخواهیم داشت تا بر ما کتابی نازل کنی که آن را بخوانیم.

در این‌جا نزّل به معنای نزول دفعی به کار رفته است؛ چنان‌که گاهی اوقات واژه‌ی نزّل و زمانی واژه‌ی انزل به کار می‌رود:

أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً.[۱۶]

یا

نزّل من السّماء ماء طهوراً.

نمونه‌های این مطلب فراوان است و فعلاً مجال تتبّع آن را نداریم.

ج) این‌که می‌گویند: پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با قرآن مبعوث شده درست نیست. روایات اهل بیت (علیهم السّلام) که بیان می‌کند: آن حضرت در ماه رجب به رسالت معبوث شد؛ در دلالت بر سستی این عقیده بس است.

د) روایات نزول قرآن بر بیت المعمور را نمی‌توان از طریق اهل بیت (علیهم السّلام) اثبات کرد؛ چنان‌که قابل اعتماد هم نیست. این عقیده‌ی شیخ مفید (رحمه الله) است.[۱۷] از سوی دیگر اثبات نزول دفعی قرآن بر قلب پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز خیلی مشکل است و بدون داشتن حجّت، نمی‌توان از آن صحبت کرد.

هـ) نمی‌توان به این حدیث اعتماد کرد که به استناد نزول قرآن در طول مدّت بیست سال می‌گوید: قرآن سه سال پس از بعثت فرود آمد، زیرا احتمال دارد این سخن به نحو تقریب و تسامح بیان شده و در مقام تعیین دقیق مسئله نبوده است. این عادت مردم است که به هنگام خبر دادن از یک حادثه، زیادی اندک را می‌اندازند یا اضافه می‌کنند؛ چنان‌که معلوم است در این کار، خلاف واقع صورت نگرفته است.

آری، ممکن است، معانی و حقایق قرآن بر قلب نازنین پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرود آمده باشد تا انسانی کامل باشد و خویشتن را مطابق همان معانی عالی پرورش دهد. با این حال صرفاً یک احتمال است و به اثبات نیاز دارد.

از آنچه گذشت می‌توان نتیجه گرفت که مطابق روایات اهل بیت (علیهم السّلام) رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در ماه رجب به رسالت مبعوث شد تا برای دریافت وحی قرآنی آماده شود:

إِنَّا سَنُلْقی‏ عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً.[۱۸]

در حقیقت ما به زودی بر تو گفتاری گران‌بار القا می‌کنیم.

سپس به تدریج نزول قرآن در ماه مبارک رمضان آغاز شد.

در این نیز مانعی وجود ندارد که حقایق و معانی قرآنی به صورت دفعی بر آن حضرت فرود آمده و سپس نزول تدریجی آن آغاز شد. روایت مفضّل از امام صادق (علیه السّلام) احتمال اخیر را تأیید می‌کند.[۱۹]

چنان‌که این روایت نیز مؤیّد همین مطلب است که پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را فرشته‌ای بود که آن حضرت را به انجام اخلاق حسنه فرمان می‌داد و پیش از آن‌که قرآن فرود آید، فرشته خود را به او نشان می‌داد…[۲۰]

احتمال دیگر آن است که قرآن در شب قدر به طول دفعی نازل شده باشد، امّا رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مأمور به ابلاغ آن نگردید. سپس در مناسبت‌های مختلف به صورت تدریجی فرود آمد تا آن را به مردم ابلاغ کند.

آغاز وحی

آغاز وحی در غار حراء بود. این غار روی کوه نور واقع است که در سه میلی شهر مکّه قرار دارد. گفته می‌شود، جبل النور همان کوه فاران است که در تورات آمده است، جز این‌که ظاهراً فاران نام کوه‌های مکّه است نه فقط کوه نور. یاقوت حموی در فرهنگ جغرافیایی خود، معجم البلدان به این نکته‌ تصریح کرده است. رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در این غار مطابق شریعتی که برایش ثابت شده بود، عبادت می‌کرد. عبد المطّلب نیز پیش از نوه‌اش در همین غار عبادت می‌کرد.

نخستین آیه‌ای که بر پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرود آمد، این آیات بود:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏؛ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ.[۲۱]

به نام خداوند رحتمگر مهربان، بخوان به نام پروردگارت که آفرید، انسان را از علق آفرید.

این مطلب از اهل بیت (علیهم السّلام) روایت شده است.[۲۲] چنان‌که از دیگران هم به وفور نقل شده است. سیاق آیات مذکور هم بر همین نکته دلالت دارد.[۲۳]

شاید گفته شود، نخستین آیاتی که فرود آمد، سوره‌ی فاتحه الکتاب بود.[۲۴] خصوصاً که رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، علی (علیه السّلام) و خدیجه (علیها السّلام) روز دوم بعثت نماز خواندند.

روشن است که این مطلب چیزی را ثابت نمی‌کند، زیرا احتمال دارد، سوره‌ی فاتحه الکتاب بلافاصله پس از سوره‌ی علق نازل شده باشد؛ چنان‌که احتمال می‌رود، نماز در ابتدا بدون سوره‌ی فاتحه الکتاب بوده، سپس خواندن این سوره در نماز واجب شد. البتّه این مطلب را هیچ کس نگفته است.

از سوی دیگر این نکته با روایاتی که نماز بدون سوره را نماز نمی‌داند،[۲۵] منافاتی ندارد، زیرا ممکن است، هنوز در آن زمان قرائت سوره در نماز تشریع نشده باشد. از سویی روایت کرده‌اند که سوره‌ی فاتحه پس از سوره‌ی مدّثر یعنی چندین سال پس از بعثت نازل شد.[۲۶]

دیدگاه سوم این است که نخستین آیاتی که بر رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل شد، سوره‌ی مدّثر بود.[۲۷] به زودی خواهیم دید که این سوره پس از دعوت سرّی، فرود آمد؛ چنان‌که خود آنان روایاتی نقل کرده‌اند که با این نظرشان منافات دارد.[۲۸]

این مطلب اقتباسی از فصل اول بخش چهارم ترجمه‌ی کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌باشد،


[۱]. ر.ک: سیره مغلطای، ۱۴؛ سیره حلبی، ۱/۲۲۴؛ تاریخ الامم و الملوک، ۲/۴۲٫

[۲]. بحار الانوار، ۱۸/۱۷۷؛ اکمال الدین، ۱۹۷؛ تاریخ یعقوبی، ۲/۱۹؛ سیره ابن هشام، ۱/۲۸۰؛ مناقب آل ابی‌طالب، ۱/۴۳٫

[۳]. ر.ک: سیره حلبی، ۱/۲۳۸؛ سیره مغلطای، ۱۴؛ مناقب آل ابی‌طالب، ۱/۱۷۳٫

[۴]. ر.ک: تاریخ الامم و الملوک، ۲/۴۴؛ سیره ابن هشام، ۱/۲۵۶؛ تاریخ یعقوبی، ۲/۲۲٫

[۵]. المواهب اللدنیه، ۱/۳۹؛ سیره مغلطای، ۱۴؛ تاریخ یعقوبی، ۲/۲۲٫

[۶]. قدر: ۱٫

[۷]. بقره: ۱۸۵٫

[۸]. اسراء: ۱۰۶٫

[۹]. مجادله: ۱٫

[۱۰]. ر.ک: المیزان، ۲/۱۵٫

[۱۱]. ر.ک: المیزان، ۱۸؛ تاریخ القرآن، زنجانی، ۱۰٫

[۱۲]. ر.ک: التمهید فی علوم القرآن، ۱/۸۲-۸۳؛ الاتقان فی علوم القرآن، ۱/۳۹؛ تاریخ یعقوبی، ۲/۳۴٫

[۱۳]. التمهید فی علوم القرآن، ۱/۸۱٫

[۱۴]. فرقان: ۳۲٫

[۱۵]. اسراء: ۹۳٫

[۱۶]. فرقان: ۴۸٫

[۱۷]. تصحیح الاعتقاد، ۵۸٫

[۱۸]. مزمّل: ۵٫

[۱۹]. بحار الانوار، ۱/۵۳؛ ۹۲/۳۸٫

[۲۰]. التمهید فی علوم القرآن، ۱/۸۳٫

[۲۱]. علق: ۱-۲٫

[۲۲]. البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۹٫

[۲۳]. الدر المنثور، ۶/۳۶۸؛ الاتقان فی علوم القرآن، ۱/۲۳٫

[۲۴]. الدر المنثور، ۱/۲۴٫

[۲۵]. وسائل الشیعه، ۴/۷۳۲-۷۳۳٫

[۲۶]. الاتقان فی علوم القرآن، ۱/۲۴٫

[۲۷]. همان، ۲۳٫

[۲۸]. ر.ک: المیزان، ۲/۲۲٫