سؤال را طی مراحل زیر پاسخ می دهیم:
اول: اصول دین تقلیدی نیست بلکه هر مسلمانی باید با استدلال عقلی و بحث و بررسی به آنها برسد لکن برخی از جزئیات و تفاصیل اصول دین را نمی توان از طریق عقل ثابت کرد مثلاً پُل صراط چگونه است؟ میزان و ترازوی عدل چه شکلی و چه اندازه است؟ قیافه نکیر و منکر چگونه است؟ اینگونه مسائل قابل بحث و استدلال عقلی نیست بلکه در این موارد باید به آثار معصومین که دارای علم خدادادی هستند مراجعه کنیم. عقیده به اصلِ امامت از اصولِ دین یا به تعبیری از اصول مذهب است و به هر حال قابل تحلیل و بحث عقلی است که امامت چیست؟ و چرا عقیده به امامت لازم است و بالاخره امام بر حق کیست؟ اما اینکه چرا تعداد امامان دوازده تن است و چرا به امام دوازدهم ختم می شود چندان قابل بحث عقلی نیست یعنی بدون مراجعه به وحی به نتیجه مطلوب نمی رسیم هر چند عقل با مراجعه به فلسفه امامت و سیر تاریخ تا حدّی می تواند علت را کشف کند ولی نمی تواند علت منحصر و حتمی و تمام حکمت اینکه چرا “تعداد امامان دوازده تن است” را تعیین کند.


دوم: اگر تعداد ائمه علیهم السلام به دوازده تن ختم نشود، پس به کدام تعداد ختم شود؟ هر عددی که فرض شود، باز جای سؤال است که چرا به این عدد ختم شد؟
سوم: تعیین تعداد امامان به مقتضای زمان، احتیاجات مردم و حوادثی است که وجود و حضور امام را لازم می کند؟ وقوع این حوادث برای خدای حکیم از قبل معلوم بوده، پس طبق حاجت و نیاز امامان را مطابق آن معین و معلوم فرمودند.
به عبارت دیگر: هرگاه اعتقاد به مبدء اعلی که حکیم و خبیر است، تمام باشد قطعاً افعال آن مبدء اعلی هم دارای حکمت و مصلحت است و ختم سلسله امامت به امام دوازدهم (عج) نیز طبق حکمت و دارای مصلحت است

 

 

منبع:پرسمان