۱٫‌ معاویه پس از انعقاد پیمان صلح با امام حسن (ع)، از امام خواست که برای مردم سخنرانی کند. امام ابتدا نپذیرفت؛ اما چون با اصرار معاویه رو به رو شد، ضمن ایراد سخنانی درباره‌ی پیامدهای حاکمیت بنی امیه فرمود: «به خدا سوگند تا زمانی که سران و رهبران امت محمد بنی امیه باشند، این امت روی رفاه و آسایش را نخواهد دید. خداوند به سبب فرمان‌برداری‌تان از افراد سرکش و گرایشتان به شیطان‌هایتان، فتنه‌ای را بر شما فرستاده که از آن رهایی نمی‌یابید تا نابود شوید».[۱]

  1. زمانی که امام حسن (ع) از خیانت کوفیان، و پیوستن آنان به سپاه معاویه آگاه شد، کوفیان را مجدداً برای نبرد با معاویه، به اردوگاه نُخَیْله[۲] فرا خواند. در مدت ده روز فراخوانی، وقتی حضرت دید که تنها چهار هزار نفر در نُخیله گرد هم آمده‌اند، به کوفه بازگشت و در خطبه‌ای عتاب‌آمیز خطاب به آنان فرمود:

وای بر شما! به خدا سوگند معاویه بر هیچ یک از وعده‌هایی که در برابر کشتن من به شما داده، وفا نخواهد کرد. اگر من دست به دست او داده، با او آشتی کنم، مرا رها نمی‌کند تا (در ارشاد و هدایت جامعه) تابع دین جدم باشم. من می‌توانم به تنهایی عبادت پروردگار را به جا بیاورم؛ اما به خدا قسم اگر امر حکومت را به معاویه واگذارم، هرگز در حکومت بنی امیه شادمانی به خود نخواهید دید و آن‌ها شما را به عذاب‌ها و گرفتاری‌ها، دچار خواهند کرد. گویا به چشم خود می‌بینم که (فردا) فرزندان شما بر درِ خانه‌ی فرزندان آنان ایستاده، درخواست آب و غذایی را خواهند کرد که خداوند (از بیت المال) برایشان قرار داده است؛ ولی به آنان، آب و غذا نمی‌دهند. اگر من یارانی داشتم، حکومت را به معاویه واگذار نمی‌کردم؛ چرا که خلافت بر بنی امیه حرام است… .[۳]

آنچه آوردیم، بخشی از روایات مربوط به هشدارهای رسول خدا (ص) و امیر مؤمنان و امام حسن (ع)[۴] درباره‌ی پیامدهای زمامداری بنی امیه بر مسلمانان بود که در مآخذ تاریخی و حدیث شیعی و سنی آمده است. این اعلام خطرهای معصومان (ع)، حاکی از اهمیت موضوع بود؛ زیرا چنان که در عمل ثابت شد، فتنه‌ی زمامداری بنی امیه، فتنه‌ای مخرب و جان‌کاه برای جامعه‌ی اسلامی بود. از این رو آنان مردم را از خطرها و آثار منفی این امر، آگاه کرده، بر حذر می‌داشتند و از آنان می‌خواستند با پذیرش ولایت خاندان عصمت و طهارت و پیروی از آنان، از بروز چنین فتنه‌ای جلوگیری کنند؛ اما سوگمندانه باید گفت امت پیامبر (ص) به این هشدارها توجه نکردند و شد آنچه نباید می‌شد.

 

منبع: کتاب مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام/ تحقیق و تنظیم: مهدی پیشوایی/ مؤلف: جمعی از نویسندگان / انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)


[۱]. … وَایْمُ اللَّهِ لَا تُرَى أُمَّهُ مُحَمَّدٍ خَفْضاً مَا کَانَتْ‏ سَادَتُهُمْ‏ وَ قَادَتُهُمْ‏ فِی بَنِی أُمَیَّهَ، وَ لَقَدْ وَجَّهَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ فِتْنَهً لَنْ تُصَدروها عَنْهَا حَتَّى تَهْلِکُوا؛ لِطَاعَتِکُمْ طَوَاغِیتَکُمْ، وَ انْضِوَائِکُمْ إِلَى شَیَاطِینِکُمْ… (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج ۱۶، ص ۲۸).

 

[۲]. اردوگاهی در بیرون کوفه که رزمندگان، نخست در آن‌جا گرد می‌آمدند و سپس به سوی میدان جنگ حرکت می‌کردند.

[۳]. … ویلکم و الله انّ معاویه لا یفی لاحد منکم بما ضمنه فی قَتلی، و انّی ان وضعت یدی فی یده فاُسالمِه، لم یترکنی أدینُ بدین جدّی و انّی أقدِرُ أن أعبد الله عزّ و جلّ- وحدی و أیم الله لئن سلّمتُ الامر لمعاویه لا ترون فرحاً ابداً مع بنی امیّه و لیسومونکم سوءَ العذاب، کأنّی أنظر الی أبنائکم واقفین علی أبواب أبنائهم یستسقونهم و یستطعمونهم بما جعله الله لهم، فلا یُسْقَوْنَ و لا یُطْعَمُونَ، ولو وجدتُ أعواناً ما سَلَّمتُ له الامرَ، لانّ الخلافهَ محرَّمهٌ علی بنی امیّه… (سید عبدالله شُبّر، جلاء العیون، تحقیق سید علی شبر، ج ۱، ص ۳۴۵ ۳۴۶). شیخ صدوق و مجلسی نیز این روایت را به اختصار آورده‌اند (شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۱، باب ۱۶۰، ص ۲۵۹؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۳).

 

[۴]. هشدارها و موضع‌گیری‌های امام حسین (ع) که تمام دوران امامتش در زمان حکومت بنی امیه سپری شد، در فصل دوم از بخش دوم تحت عنوان «مواضع امام حسین (ع) در برابر حکومت معاویه و مبارزات سیاسی آن حضرت» خواهد آمد.