در ابتدا باید گفت رنگ برگزیده و انتخاب اول اسلام، رنگ سفید است که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) مىفرماید: «هیچ لباسى بهتر از لباس سفید نیست، پس لباس سفید بپوشید».[۱]

در مقابل رنگ سفید، رنگ سیاه قرار دارد که، نگاه آغازین اسلام به این رنگ، یک نگاه منفى است و هرگز آن را در حالات عادى و عرصه روزمره زندگى، به عنوان یک رنگ مطلوب برنمىگزیند.

البته پوشش لباس مشکى در دو مورد کراهت نداشته، بلکه بدان توصیه شده و امرى پسندیده است: یکى در پوشش زنان و دیگر در عزاى سالار شهیدان (علیهالسلام).

۱ – پوشش مشکى زنان

هدف از حکم حجاب حفظ پاکى و طهارت قلب انسان از هرگونه هیجانات و توجهات شهوت آلود است چنانکه در آیات حجاب آمده است:

«ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ»؛[۲] «این براى آنان پاکیزهتر است».

«ذلِکَ أَدْنى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤذَینَ»؛[۳] «این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است».

«أَنْ یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَهُنَّ»؛[۴] «اگر خود را بپوشانند براى آنان بهتر است».

«ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِن»؛[۵] «این کار براى پاکى دلهاى شما (مردان) و زنها بهتر است».

 لذا اگر دستوراتى در مورد نوع پوشش یا سخن گفتن و راه رفتن زنان آمده است، همه تأمین کننده سلامتى قلبى و طهارت باطنى زنان و مردان و در نهایت سلامت و سعادت جامعه است.

با توجه به حکمت و فلسفه این حکم الهى که در آیات یاد شده آمده است، آنچه منطقى و معقول به نظر مىرسد، آن است که رنگ پوشش حجاب به گونهاى باید باشد تا اثرات تحریک کنندگى و شهوت برانگیزى نداشته باشد.[۶]

از همینرو مىبینیم پس از نزول آیه حجاب، زنان انصار نیز رنگ مشکى را براى پوشش خود انتخاب نمودند و این اقدام زنان نه تنها از سوى پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) رد نشد؛ بلکه مورد تأیید ضمنى ایشان نیز قرار گرفت.

 

وقتى آیه جلباب نازل شد[۷] زنان انصار از خانههایشان خارج شدند، در حالىکه پوششهاى مشکى بر تن داشتند.[۸]

بعضى از تفاسیر مهم، مانند تفسیر الدرالمنثور سیوطى، روحالمعانى و تفسیر المیزان[۹] نیز در ذیل آیه جلباب جریان تاریخى پیشگفته را نقل کردهاند که سکوت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در مقابل رنگ مشکى پوشش زنان  انصار، دلیل بر تقریر و تأیید آن است.

علاوه بر آنچه گفته شد شواهد لغوى فراوانى نیز براى اثبات این مدعا وجود دارد که اساساً در ریشه لغوى جلباب رنگ مشکى اخذ شده است.

همچنین در برخى از کتابهایى که درباره انواع لباسهاى اسلامى نوشته شده، جلباب به پوشش گسترده و گشاد مشکى مانند چادر که زن روى لباسهاى دیگر مىپوشد، معنا شده است.[۱۰]

 

در نتیجه مىتوان از مجموع شواهد لغوى، تفسیرى و تاریخى مذکور، به روشنى استفاده نمود که رنگ جلباب و چادر زنان هنگام نزول آیه شریفه، مشکى بوده است؛ و رنگ مشکىچادر منشأ و ریشهى قرآنى دارد.

در کنار شواهد قرآنى و تاریخى؛ پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) سه چیز را از کراهت لباسهاى مشکى استثناء نمودهاند که شامل عمامه و چکمه و عبا مىگردید.[۱۱] چادر مشکى نیز همچون عباى مشکى از موارد استثناء شده از کراهت لباس مىباشد.

 

بر همین اساس در احکام شرعى نیز چادر مشکى از لباسهاى مشکى استثناء شده است. از همینرو صاحب جواهر روایات مربوط به کراهت سیاهپوشى را شامل زنان ندانسته و مىفرماید: «طبق تصریح کتابهاى متعددى از علماى امامیه، کراهت پوشش سیاه مختص مردان است؛ زیرا  شارع مقدس پوشش غلیظتر و بیشترى براى زنان هنگام مواجهه با نامحرم قرار داده است، و رنگ مشکى در مقایسه با رنگهاى دیگر به نحو بهترى پوشش غلیظتر و بیشتر را تأمین مىکند».[۱۲]

هماکنون تمامى مراجع تقلید نیز بر عدم کراهت چادر مشکى در اسلام تصریح نموده، در پاسخ به این سؤال چنین بیان داشتهاند:

آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، صافى، فاضل، نورى و وحید: پوشیدن لباس سیاه مکروه است؛ ولى عبا از آن استثناء شده و چادر مشکى نیز داخل عنوان عبا است و مکروه نیست.

آیات عظام سیستانى و مکارم: به طور کلى پوشیدن لباس سیاه مکروه نیست؛ افزون بر آنکه چادر مشکى داخل عنوان عبا است و عبا استثناء شده است.[۱۳]

گذشته از آنچه که تاکنون گفته شد، امروزه در روان شناسى رنگها، این که رنگ مشکى رنگى صامت و غیرفعال است و باعث تحریک و جلب توجه نمىشود یک واقعیت مسلم است.[۱۴]

بنابراین چادر سیاه که امروزه مورد استفاده بانوان مسلمان واقع شده است، در عمل تناقضى با احکام شرع (از نظر کراهت) و اثرات روانى رنگ  سیاه (از لحاظ علمى) ندارد.[۱۵]

 

۲ – پوشش مشکى در عزادارىها

از برخى روایات استفاده مىشود که ائمه (علیهماالسلام) خود نیز در عزادارىها لباس مشکى مىپوشیدهاند.

بنابر نقل ابن ابىالحدید، امام حسن (علیهالسلام) در سوگ امیرالمؤمنان على (علیهالسلام) جامه سیاه بر تن کرد و با همین جامه به میان مردم آمد و براى آنان خطبه خواند.[۱۶] در باب پوشیدن لباس سیاه در عزاى ابا عبداللّه الحسین (علیهالسلام)نیز روایت شده است: «وقتى امام حسین (علیهالسلام) شهید شد، زنان بنىهاشم لباس سیاه پوشیدند و امام زینالعابدین (علیهالسلام) براى آنها طعام تهیه مىکردند»[۱۷] و شاید از آن تاریخ به بعد این کار به صورت یک سنت و رسم بین شیعه در ایام عزاى ائمه شهرت یافت.

از همینروست که شیعیان و ارادتمندان به اهلبیت (علیهماالسلام) در دهه اول محرم، آخر صفر، ایام شهادت امیرمؤمنان (علیهالسلام) و فاطمه زهرا (علیهاالسلام) و نظایر آن، جامه مشکى مىپوشند و در و دیوار و کوى و برزن را سیاهپوش مىکنند.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – مکارم الأخلاق، ص۱۰۴، فى لبس الثیاب البیض.

[۲] – نور ۲۴، آیه ۳۰٫

[۳] – احزاب ۳۳، آیه ۵۹٫

[۴] – نور ۲۴، آیه ۶۰٫

[۵] – احزاب ۳۳؛ آیه ۵۳٫

[۶] – داور، ناجیه، بشارت، قم، ۱۳۸۳، ص ۳۲-۳۷، دفتر تبلیغات.

[۷] – «یا أَیهَا النَّبِى قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ  »؛ «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابهاى پوششهاى بلند خود را بر خویش فروافکنند» (احزاب (۳۳)، آیه ۵۹).

[۸] – سنن، ابى داود، ج ۲، ص ۱۸۲؛ عون المعبود، شرح سنن ابى داود، ج ۱۱، ص ۱۵۹٫

[۹] – ترجمه المیزان، ج۱۶، ص: ۵۱۷٫

[۱۰] – الجلباب: کساء اسود تلبسه المرأه فوق ثیابها، الخطیب العدنانى، الملابس و الزینه فى الاسلام، فى اسماء و انواع الملابس القدیمه و الحدیثه، ص ۱۹۰٫

[۱۱] – الخصال، ج۱، ص ۱۴۸٫

[۱۲] – جواهر، ج۸، ص ۲۳۵٫

[۱۳] – پرسش و پاسخهاى دانشجویى، دفتر ۱۸، احکام نگاه و پوشش، سیدمجتبى حسینى، قم: نشر معارف.

[۱۴] – ر.ک: روانشناسى رنگها، دکتر ماکس لوتر، ترجمه ویدا ابىزاده، ص ۹۷٫

[۱۵] – آیین بهزیستى در اسلام،، احمد صبور اردوبادى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ۱۳۶۷ش، اول، ج۳، ص۳۱٫

[۱۶] – شرح نهج البلاغه، ابنابىالحدید، ج۱۶، ص۲۲٫

[۱۷] – وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۹۰٫