در برخی از منابع اهل سنّت آمده است:

 پیامبر صلّی الله علیه و آله در همان شب حنین به هنگام سحر، پرچم بست و پرچم مهاجران  را به عمر بن خطاب سپرد و  پرچمی به علی بن ابی طالب و پرچمی به سعد بن ابی وقّاص داد و پرچم اوس را به اسید بن حضیر و پرچم خزرج را به حباب بن منذر و پرچمی دیگر به سعد بن عباده داد.

گفته‌اند: هر کدام از اوس و خزرج را در این جنگ پرچمی جداگانه بود و هر یک از قبایل نیز پرچمی داشتند. سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله بر استر سفید خود دلدل سوار شد…[۱]

در سیره دمیاطی آمده است: هر کدام از تیره‌های اوس و خزرج را پرچمی بود که مردی از آنان حمل می‌کرد.[۲]

می‌دانیم که همواره پرچم بزرگ رسول خدا صلّی الله علیه و آله در همه جنگ‌ها و مأموریت‌های نظامی و جنگی در دست علی علیه السّلام بود. در حالی که در گزارش جنگ حنین کوشیده‌اند به فریب و نیرنگ روی آورند و با این شیوه زشت و رسوا در فضایل و کرامات آن حضرت تردید و تشکیک کنند.

۱٫آنان خود می‌گویند: پیامبر صلّی الله علیه و آله پرچم مهاجران را به علی علیه السّلام و پرچمی نیز به عمر بن خطاب داد.[۳]

در این نکته تردید ندارم که این ادعا هم دروغ است. پرچم جنگ را به دست شجاعان شایسته می‌دهند. در حالی که پسر خطاب کاری که بر شجاعت و لیاقت وی دلالت کند، در کارنامه خود ندارد، بلکه در موارد زیادی عکس مطلب اثبات شده است. او از صحنه‌های مختلف جنگ گریخت.

جنگ‌های احد، ذات السلاسل، خیبر و همین نبرد حنین شواهد خوبی بر این مدعا تواند بود.

۲٫عموم مورخان و مصنفان سیره نبوی جرئت نکرده‌اند به صراحت از پرچم‌دار پیامبر صلّی الله علیه و آله در این غزوه نام ببرند و آشکارا بگویند: پرچم بزرگ رسول خدا صلّی الله علیه و آله در حنین به دست علی علیه السّلام بود. این نشان می‌دهد که حاکمان سلطه‌گر، دانشیان، وعاظ السلاطین و مردمان تحت سیطره ستمگران، حساسیت بزرگی به علی علیه السّلام و فضایل و مناقب او داشتند. شاید به برخی تصریحات دیگر بسنده کرد و گمان برده‌اند، همان کافی است و آنان را بری الذمه می‌کند. از جمله تصریحاتی که می‌گوید: علی علیه السّلام در بدر و همه جنگ‌های رسول خدا صلّی الله علیه و آله پرچم‌دار او بود.

امّا نمی‌دانند که این کوتاهی آنان، به کینه‌توزان و صیادان آب گل‌آلود فرصت می‌دهد، به تحریف حقایق پردازند و ادعاهای خلاف واقع و حقیقت مطرح کنند؛ چنان‌که در جنگ حنین گمان برده‌اند: پیامبر صلّی الله علیه و آله پرچم مهاجران را به عمر بن خطاب سپرد و علی بن ابی طالب علیه السّلام نیز یکی از پرچم‌های آنان را در دست داشت! چنان‌که سعد بن ابی وقّاص هم پرچمی داشت. پیامبر صلّی الله علیه و آله پرچم خزرج را به حباب بن منذر و پرچم اوس را به اسید بن حضیر سپرد!

از نظر ما این سخن نادرست است؛ زیرا پرچم کل سپاه در دست علی علیه السّلام بود. البتّه این مانع نمی‌شود که پرچم مهاجران هم در دست او باشد.

 

دلایل ما در این مدّعا به شرح زیر است:

  • آنان می‌گویند: علی علیه السّلام پرچم‌دار رسول خدا صلّی الله علیه و آله در جنگ بدر و  همه نبردهای پیامبر صلّی الله علیه و آله بود.[۴]

 

  • عبدالله بن عبّاس گفت: علی بن ابی طالب علیه السّلام را چهار فضیلت است که احدی جز او ندارد: او نخستین فرد در میان عرب و عجم است که با رسول خدا صلّی الله علیه و آله نماز گزارد؛ و او پرچم‌دار حضرت در همه نبردها بود؛ و هم او است که در جنگ احد با پیامبر صلّی الله علیه و آله ثابت و استوار ماند، در حالی که همه مردم گریختند؛ و او است که پیکر پیامبر صلّی الله علیه و آله را داخل قبر گذاشت.[۵]

 

  • عبدالله بن عبّاس گفت: علی علیه السّلام پرچم رسول خدا صلّی الله علیه و آله را در بدر به دست گرفت. حاکم گوید: و در همه جنگ‌ها.[۶]

 

  • مالک بن دینار گوید: از سعید بن جبیر و برادران قباری او پرسیدم: چه کسی پرچم‌دار رسول خدا صلّی الله علیه و آله بود؟

گفتند: علی علیه السّلام پرچم‌دار بود.[۷]

در متن دیگری آمده است: چون مالک از سعید بن جبیر در این باره  پرسید، سعید خشمگین شد. مال از وی نزد برادران قاری وی شکایت کرد. آنان  به وی گفتند که سعید از حجاج می‌ترسد.

دوباره بازگشت و از سعید بن جبیر پرسید، گفت: علی علیه السّلام پرچم‌دار بود.

این‌گونه از عبدالله بن عبّاس شنیدم.[۸]

  • در متن دیگری از مالک بن دینار که گفت: به سعید بن جبیر گفتم: چه کسی پرچمدار رسول خدا بود؟

گفت: حواست کجاست؟

معبد جهنمی به من گفت: برایت می‌گویم معمولاً در طول راه پرچم پیامبر صلّی الله علیه و آله را ابن میسره عبسی می‌برد و چون جنگ شروع می‌شد، علی بن ابی طالب علیه السّلام آن را می‌گرفت.

 

  • جابر بن عبد الله انصاری آورده است: پرسیدند: ای رسول خدا؛ چه کسی روز قیامت پرچم تو را حمل می‌کند؟

فرمود: امید می‌رود که آن را حمل کند جز کسی که در دنیا آن را حمل می‌کرد: علی بن ابی طالب؟![۹]

 

  • وقتی سعد بن ابی وقّاص از مردی عبور کرد که در مدینه علی علیه السّلام را ناسزا می‌گفت و مردم اطرافش جمع شده بودند، گفت: ای تو؛ چرا علی بن ابی طالب را ناسزا می‌گویی؟!

آیا نخستین مسلمان نبود؟!

آیا اوّلین نمازگزار با پیامبر صلّی الله علیه و آله نبود؟!

آیا زاهدترین مردم نبود؟!

آیا داناترین مردم نبود؟!

تا این‌که گفت: آیا پرچم‌دار رسول خدا صلّی الله علیه و آله در جنگ‌هایش نبود؟![۱۰]

ظاهر سخن وی می‌رساند که این موضوعات از اختصاصات علی علیه السّلام بوده است و دیگران را  در آن فضلی نباشد!

 

  • ثعلبه بن ابی مالک گفت: در همه جنگ‌ها سعد بن عباده پرچم‌دار رسول خدا صلّی الله علیه و آله بود و چون وقت نبرد می‌شد، علی بن ابی طالب علیه السّلام آن را می‌گرفت.[۱۱]

 

  • ابن حمزه گوید: آیا احدی از اهل علم نقل کرده است که علی علیه السّلام در سپاهی باشد و امیر لشکر نباشد؟![۱۲]

 

 

  • علی علیه السّلام درحدیث منا شده فرمود:

شما را به خداوند سوگند می‌دهم: آیا در میان شما  کسی جز من هست که از وقتی خداوند، پیامبر را به رسالت مبعوث کرد تا روزی که او را قبض روح فرمود، پرچم‌دار او باشد؟!

گفتند: خدایا؛ گواهی می‌دهیم: نه![۱۳]

 

منبع: اقتباسی از ترجمه کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم صلى الله علیه وآله، ج ۸ ، علامه سید جعفر مرتضی عاملی


[۱]. تاریخ الخمیس، ۲/۱۰۱؛ سیره حلبی، ۳/۱۰۷؛ سیره دحلان، ۲/۱۰۹؛ امتاع الاسماع، ۲/۱۲؛ ۷/۱۷۰٫

[۲]. سیره حلبی، ۳/۱۰۷؛ الطبقات الکبری، ۲/۱۵۰٫

[۳]. سیره حلبی، ۳/۱۰۷؛ سیره دحلان، ۲/۱۰۹؛ الطبقات الکبری، ۲/۱۵۰؛امتاع الاسماع، ۷/۷۰٫

[۴]. ترجمه الامام علی بن ابی طالب (علیه السّلام)، ۱/۱۴۵؛ تاریخ مدینه دمشق؛ ۴۲/۷۴؛ ذخائر العقبی، ۷۵؛ الطبقات الکبری، ۳/۲۳؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ۳/۶۲۵؛ کفایه الطالب، ۳۳۶؛ شرح احقاق الحق، ۸/۵۲۸؛ ۳۰/۲۲۰؛ ۳۲/۲۴٫

[۵]. المستدرک علی الصحیحین، ۳/۱۱۱؛ المناقب، خوارزمی، ۲۱ ۲۲؛ الارشاد، ۴۸؛ ذخائر العقبی، ۸۶، تیسیر المطالب، ۴۹؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ۴/۱۱۷؛ شواهد التنزیل، ۱/۱۱۸؛ الوافی بالوفیات، ۲۱/۱۷۸؛ نظم درر السمطین، ۱۳۴٫

[۶]. ذخائر العقبی، ۷۵؛ ینابیع الموده، ۲/۱۶۷؛ شرح احقاق الحق، ۸/۵۲۷؛ ۳۰/۲۲۱؛ تاریخ مدینه دمشق، ۴۲/۷۲؛ الکامل فی ضعفاء الرجال، ۱/۲۴۰٫

[۷]. ذخائر العقبی، ۷۵؛ ینابیع الموده، ۲/۱۶۷؛ شرح احقاق الحق، ۴/۲۶۹؛ ۱۵/۵۵۰؛ مناقب آل ابی طالب، ۳/۸۵؛ بحار الانوار، ۴۲/۶۰٫

[۸]. ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ۳/۱۳۷؛اعیان الشیعه، ۱/۳۳۷؛ موسوعه الامام علی (علیه السّلام)، ۱۱/۳۴۵؛ المناقب، خوارزمی، ۲۵۸-۲۵۹؛ شرح احقاق الحق، ۴/۲۶۹؛ ۸/۵۲۴؛ ۱۵/۵۴۹؛ مناقب آل ابی طالب، ۳/۸۵؛ غایه المرام، ۷/۵۱؛ بحار الانوار، ۴۲/۶۰٫ الطبقات الکبری، ۳/۲۵؛ المستدرک علی الصحیحین، ۳/۱۱؛ الارشاد، ۴۸؛ تیسیر المطالب، ۴۹؛ شرح احقاق الحق، ۸/۵۲۴؛ ۳۲/۳۴۳٫

[۹]. مناقب آل ابی طالب، ۳/۲۷؛ بحار الانوار، ۳۹/۲۱۳؛ المعجم الکبیر، ۲/۲۴۷؛ قاموس الرجال، ۱۰/۳۳۴؛ تاریخ مدینه دمشق، ۴۲/۷۴-۷۵؛ شرح احقاق الحق، ۱۵/۵۵۲-۵۵۳؛ ۲۳/۲۹۷؛ ۳۰/۲۲۴؛ عمده القاری، ۱۶/۲۱۶٫

[۱۰]. شرح الاخبار، ۲/۵۴۲؛ امتاع الاسماع، ۱۲/۳۵؛ موسوعه الامام علی (علیه السّلام)، ۸/۳۲۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ۳/۵۰۰؛ حیاه الصحابه، ۲/۵۱۴-۵۱۵؛ الکمال فی اسماء الرجال، ۷۸٫

[۱۱]. اسد الغابه، ۴/۲۰؛ انساب الاشراف، ۲/۱۰۶؛ شرح احقاق الحق، ۸/۱۲۵٫

[۱۲]. الشافی ابن حمزه، ۴/۱۶۴٫

[۱۳]. المسترشد، ۵۷٫