در آن زمان طلبگی، بیش‌تر از همه، وجهه‌ی اخلاقی و عرفانی امام برای من جاذبه داشت. یعنی سیاست زیاد برام مهم نبود. بعدها که اُنس‌ام با ایشان بیش‌تر شد، به خصوص زمانی که در قسمت اجتهاد و تقلید از مسایل حکومت اسلامی و وظایف ولی فقیه سخن گفتند، فهمیدم که سیاست هم به اندازه‌ی چیزهای دیگر مهم است.

امام در مورد ولایت ریشه‌یی بحث می‌کردند و از اختیارات مجتهد در زمان غیبت می‌گفتند. یعنی با ادله، روایات، آیات قرآن، و مسایل عقلی دلیل می‌آوردند. می‌گفتند «مگر می‌شود اسلامی که می‌خواهد دنیا را اداره کند، برای راه رفتن و غذا خوردن و دستشویی رفتن مردم تکلیف تعیین کرده باشد، اما برای قضاوت و حکومت هیچ حرفی نزده باشد؟»

از قول شهید فضل‌الله محلاتی، قاصد خنده‌رو، ص ۵۷٫