بسم الله الرحمن الرحیم

دهه‌ی کرامت، آغازِ اربعینِ حضرت کلیمِ خدا و ایّام طلوعِ خورشیدِ وجودِ مبارکِ نماینده‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها مادرِ علماء، مادرِ فقها، مادرِ انقلاب، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، مانندِ حضرت مریم سلام الله علیها که ازدواج نکرده بودند و خدای متعال به او روح الله داد، هم همینطور است، خدای متعال به او روح الله داد، به برکتِ نزولِ اجلال‌شان در قم خدای متعال علماء و متکلّمین و محدّثین و فلاسفه و شهدا را در دامنِ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها پرورش داد، و میلادِ مسعودِ خورشیدِ خورشیدهای عالَم، «شمس الشّموس» است، آن خورشیدی که آمد و همه‌ی حجاب‌ها را کنار زد و امامت را، ولایت را، در عینیّتِ جامعه نشان داد.

این ایّامِ اربعینِ حضرت کلیم علیه السلام را به همه‌ی صاحب‌دلان، محبّان، موالیان و دل‌شدگان تبریک عرض می‌کنم.

نکاتی که در مورد حضرت امام رضا علیه السلام، فکر می‌کنم که ان شاء الله مفید باشد به محضرِ شما کرام و احبّه عرض کنم، یکی وجهِ تَسمیه‌ی حضرت ابا الحسن علی بن موسی علیه السلام به «رضا» هست. این نکته که چرا در میانِ ائمه‌ی ما حضرت امام رضا علیه السلام به این لقب اختصاص پیدا کرده‌اند.

در روایاتِ ما دارد برای اینکه این رضای خدای متعال، رضای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم، و رضای ائمه علیهم السلام در وجودِ ایشان متمرکز بوده است، او رضا الله بود، او رضا رسول الله بود، رضا الأئمّه المعصومین سلام الله علیهم اجمعین بود. هم خودِ ایشان راضی بودند، هم از او راضی بودند، نَفْسِ مطمئنّه هست، «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ * ارْجِعِی إِلى‌ رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً»[۱].

سوال می‌کنند که مگر همه‌ی ائمه علیهم السلام اینطور نبودند؟ امام علیه السلام می‌فرمایند: چرا! همه‌ی ائمه علیهم السلام کانونِ رضا بوده‌اند، اما خدای متعال حضرت رضا علیه السلام را در زمانی قرار دادند که دشمن با عنایتِ خدای متعال امام رضا علیه السلام را با دستِ خود آورد و در سطحِ جهانی مطرح کرد! «رَضِیَ بِهِ المُخالِفُ وَ المُوافِق».

قصد و انگیزه‌ی مأمون ناپاک و شوم بود، اما تقدیرِ الهی این بود که این هجرت به ایران به دستِ او انجام شود، اگر هجرتِ حضرت ثامن الحجج علیه السلام به ایران واقع نمی‌شد، ایرانی که استعداد بالای درکِ ولایت و امامت را دارد، و اساساً طینتِ ایرانیان، گوهرِ وجودیِ ایرانی‌ها، «خُلِقوا مِن فاضِلِ طینَتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلایَتِنا»[۲] این ابرِ امامت و ولایت مستقیم بر سرِ ایرانی‌ها نباریده بود، این‌ها از جویبارهای امامت چشیده بودند، ولی مأمون علیه اللعنت این آرزوی ایرانیان را برآورده کرد و ابرِ امامت بر سرِ ایرانیان سایه افکند و از متنِ وجودِ امام علیه الصلاه و السلام بارشِ معرفت، بارشِ محبّت، بارشِ عشق و کرامت باریدن گرفت و این دل‌های عطشان را سیراب کرد.

آنچه را حضرت صادق علیه السلام تولید کرده بودند حضرت رضا علیه الصلاه و السلام به عالَم توزیع کردند، حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرّضا علیه السلام از پایگاهِ دشمن استفاده کرد و نورِ اسلام را به جهانیان رساندند.

علمای ادیانِ مختلف با تمهیداتی که مأمون برای مناظره‌ی با امام پیش می‌آورد، از اقطارِ عالَم می‌آمدند، مطالبی را با دیدگاه‌های مختلف عَرضه می‌کردند و وجود مبارک حضرت رضا علیه الصلاه و السلام اسلامِ ناب را به این‌ها ارائه می‌کرد و هرکدام از این‌ها به عنوانِ یک ناشر می‌رفتند و فرمایشاتِ امام رضا علیه السلام را به عالَم می‌رساندند.

بنابراین اینکه دشمن راضی شد یک چشمه‌ی معرفت، فرهنگ، اخلاق، عِلم، حکمت، کلام و عرفان و قرآن را بیاورد و خودِ دشمن کمک کند و وجود مبارک امام رضا علیه السلام اسلام را از این پایگاه تبلیغ کنند و نشر دهند، این یک مناسبتی است که خدای متعال اسمِ حضرت رضا علیه السلام را «رضا» قرار داده‌اند. اصلاً خودِ خدای متعال این «رضا» را به ایشان اختصاص داده است.

نکته‌ی دیگری که نکته‌ی دلی است،[۳] این آیت الله بهاءالدّینی رضوان الله تعالی علیه یافته بودند که هر کسی به زیارتِ حضرت رضا علیه الصلاه و السلام مشرّف می‌شود، این نورِ «رضا» در وجودِ او نوازشگرِ همه‌ی زائرین است، یک درجه‌ای از رضای امام رضا علیه السلام که همان رضای خداست، در وجودِ هر زائری با هر دیدگاهی که به حرم حضرت رضا علیه الصلاه و السلام آمده است شامل می‌شود، ایشان این مطلب را با دیدِ باطنیِ‌شان یافته بودند.

نکته دوم مهربانی و رأفت امام رضا علیه السلام است، مرحوم علامه بزرگوار، صاحب تفسیرِ المیزان، که هم عارف بود، هم عالِم بود، هم فقیه بود، هم مفسّر بود، احیاءگرِ تفسیر در حوزه‌های علمیّه مرحوم علامه بزرگوار آقای طباطبایی فرموده بودند: وقتی انسان واردِ صحن و سرای حضرت رضا علیه الصلاه و السلام می‌شود، از این آجرهایِ صحن، از این کاشی‌های صحن، از این سنگ‌فرش‌های کفِ صحنِ مطهّر امام رضا علیه السلام رأفت و مهربانی را لمس می‌کند؛ این از ویژگی‌های خاصِّ حضرت ثامن الحجج علیه السلام است.

خدای متعال در قرآن کریم دو صفات از صفاتِ خود را به پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم اختصاص داده است، «بِالْمُؤْمِنِینَ رَئُوفٌ رَحِیمٌ»[۴] وجود نازنین پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم «رَحمَهً لِلعالَمین» است، اما نسبت به مؤمنین جلوه‌ی رئوف و رحیم است، خودِ خدا «بِالْمُؤْمِنِینَ رَئُوفٌ رَحِیمٌ» است، در موردِ پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم هم خودِ خدای متعال فرموده است: «بِالْمُؤْمِنِینَ رَئُوفٌ رَحِیمٌ».

در این جهت حضرت ثامن الحجج علیه السلام آینه‌ی تمام نمای رأفتِ نبوی و رأفتِ ربوبی است، هم رأفتِ خدای متعال در وجودِ او تجلّی دارد، هم رأفتِ پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم، لذا هر کسی به زیارت حضرت رضا علیه السلام برود مشمولِ مهربانیِ حضرت هست، در و دیوارِ حرم امام رضا علیه السلام، ضریحِ امام رضا علیه السلام، مناره‌های حرم امام رضا علیه السلام، گنبدِ حرم امام رضا علیه السلام، همه برای زائر تجلّیِ مهربانی هستند، و بَنایِ وجودِ مبارک حضرت ثامن علیه السلام این است که هیچ کسی را ناراضی از محضرِ خودشان برنگردانند و همه را راضی می‌کنند، این از آن نکاتی بود که همینطور که عرض کردم نکته‌ی دلی است و ما این را تجربه کرده‌ایم، ما از دورانِ طفولیت که کراراً توفیقِ تشرّفِ به بارگاهِ رضوی را داشته‌ایم، انسان هر روز یک جلوه‌ای از مهربانیِ امام رضا علیه السلام را می‌فهمد، که یک محبّت و مهربانیِ جدیدی از امام رضا علیه السلام شاملِ حال می‌شود.

نکته‌ی دیگر حدیثی از وجود مبارک پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در موردِ «رضا» بودنِ حضرت رضا علیه الصلاه و السلام است که فرمودند: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی اللّه یَومَ القیامَه وَ هُوَ عَنه الرّاضٍ فَلْیَتَوَلِّ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضا» هر کسی دوست دارد روزِ قیامت وقتی خدای متعال را ملاقات می‌کند، خدای متعال از او راضی باشد، او هم از خدای متعال راضی باشد «فَلْیَتَوَلِّ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضا» به دنبالِ امام رضا علیه السلام برود، ولای امام رضا علیه السلام، پیروی امام رضا علیه السلام، اتّصالِ به حضرت رضا علیه الصلاه و السلام انسان را در این جهت روزِ قیامت مشخص می‌کند و هم خدای متعال از او راضی است و هم او از پروردگارِ خود راضی است.

بنابراین خدای متعال مُهرِ رضا را در دنیا و آخرت به دستِ امام علی بن موسی الرضا علیه الصلاه و السلام داده است، هر کسی حاجت می‌خواهد، خدای متعال رضا بدهد که حاجتِ او برآورده بشود، باید امام رضا علیه السلام مُهر و امضاء کنند و در همه‌ی اموری که رضای خدای متعال در آن است، این به برکتِ حضرت رضا علیه الصلاه و السلام حاصل خواهد شد.

می‌خواهم یک نکته‌ای هم از زبانِ خودِ حضرت رضا علیه الصلاه و السلام عرض کنم که تابلوی ولایت و امامت را در یک حدیثِ مفصّلی ترسیم کرده‌اند؛ من این حدیث را از کتابِ «مُسنَدِ الامام الرضا علیه الصلاه و السلام» که نوشته‌ی محقّقِ بزرگ مرحوم عطاردی رضوان الله تعالی علیه است عرض می‌کنم، شایان ذکر است یادی از مرحوم عطاردی که برای ائمه علیهم السلام «مُسند» نوشته‌اند کنیم، ایشان خود را برای اهل بیت علیهم السلام وقف کردند و آثارِ گرانبهایی داشتند، خواستیم هم کتاب را معرّفی کرده باشیم و هم از متن کتاب چند جمله‌ای راجع به امامت (که وجود مبارک امام رضا علیه السلام مصداقِ بارزِ آن است) عرض کنیم.

حضرت رضا علیه الصلاه و السلام اسرار و رموزی که برای امامت است را در قالبِ الفاظ و مفاهیم به شیعیان ارائه کرده‌اند، من فقط این بخشی که مربوط به رأفت و رضایتمندیِ حضرت رضا علیه الصلاه و السلام است را می‌خوانم.

«الْإِمَامُ الْأَنِیسُ الرَّفِیقُ» هیچ توجّه نداریم، هر وقت تنها شدیم احساسِ تنهایی نکنیم، صدا بزنیم: یا امام رضا! همینطور که خدای متعال «أنیسِ مَن لا أنیس لَه» است، خدای متعال «جارِ مَن لا جارَ لَه» است، در دعاها می‌خوانید، در مفاتیح هم موجود است، «یا عِمادَ مَن لا عِمادَ لَه» «یا کَهفَ مَن لا کَهفَ لَه» «یا سَنَدَ مَن لا سَنَدَ لَه» «یا أنیسِ مَن لا أنیسَ لَه» هر کسی غریب است، هر کسی بی کَس است و کسی به او نزدیک نمی‌شود، بداند که خدای متعال انیسِ اوست، خدای متعال کَسِ بی کَسان است، ولی خدای متعال یک خلیفه‌ای دارد، یک آینه‌ای دارد، یک مرآتی دارد که این ویژگی در او هم موجود است.

«الْإِمَامُ الْأَنِیسُ» امام انیس است، هیچ وقت امام از ما جدا نیست، ما دوری از امام نداریم، امام در کنارِ ماست و با ما مأنوس است.

«الرَّفِیقُ» گاهی انسان در اُنس گرفتن با همسرِ خود رفاقت ندارد، با همسایه‌ی خود… با اینکه گاهی هم مأنوس هستند، با یکدیگر می‌نشینند، با یکدیگر صحبت می‌کنند، ولی یکدیگر را درک نمی‌کنند، با یکدیگر رِفق ندارند، امام ضمنِ اینکه با ما اُنس می‌گیرد رفیق هم هست، «الْإِمَامُ الْأَنِیسُ الرَّفِیقُ».

«وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ» امام والِد است، امام پدر است، هر پدری شفقّت ندارد، گاهی بعضی از پدرها عصبانی می‌شوند، گاهی بعضی از پدرها ناراحت می‌شوند، گاهی بعضی از پدرها فرزندِ خود را تَرد می‌کنند، گاهی بعضی از پدرها فرزندِ خود را تنبیه می‌کنند، اما امام اینطور نیست، «الْوَالِدُ الشَّفِیقُ» امام ضمنِ اینکه والِد است و پدرمان است شفقّت دارد، مهربانی دارد، دلسوزی دارد، نگرانِ ما هست.

«وَ الْأَخُ الشَّقِیقُ» پدر یک فاصله‌ای دارد، وَلو اینکه سایه‌اش بر سرِ فرزندِ خود هست، و مهربان‌ترین پدر هم با فرزندِ خود عنایتِ خاصّی دارد، اما از نظرِ رتبه بالاست، امام تنزّل می‌کند، مانندِ قرآن کریم است که حقیقتِ علمیِ قرآن نزدِ خداست، ولی خدای متعال آنقدر این قرآن را تنزّل داده است که برای هر کسی در جایگاهی که هست می‌تواند در کنارِ قرآن باشد و با قرآن مأنوس شود، امام «الْأَخُ الشَّقِیقُ» است، مثلِ پدر نیست که خود را بالا بگیرد، امام مانندِ برادر در کنارِ انسان است، گویا یک سیب دو نیم شده است، امام اینطور همراهی می‌کند، امام با رعیت و شیعه‌ی خود برادری می‌کند.

از این بالاتر «وَ الْأُمُّ الْبَرَّهُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیرِ» همانگونه که مادر طفلِ خود را در دامنِ مهربانِ خود قرار می‌دهد، لحظه‌ای از نظرِ خود دور نمی‌دارد، همه‌ی وجودِ مادر نوازشگرِ فرزندِ کوچک و طفلِ در دامنِ خود است، امام نسبت به شیعیان همین حالت را دارند، یعنی آن حالتِ صلابت و مدیریّتی که پدر دارد و خودِ آن به نوعی یک حجاب است، و گاهی برادر با برادر خیلی اُنس ندارد، مسئله‌ی امام خیلی بالاتر از این‌هاست، گویا مادر است، از نظرِ مهربانی مادر مَثَلِ أعلی است، هیچ کس مادر نمی‌شود مگر امام!

امام از مادر مهربان‌تر است، «وَ الْأُمُّ الْبَرَّهُ» اینکه «إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا»[۵] یا فرمود: «لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ»[۶] «برّ» و «بحر» که می‌گویند، «بِرّ» بیابان است، مقابلِ دریاست، یک وقت انسان به کسی قطره‌ای محبّت می‌کند، یک وقت صحرا صحرا گُل می‌ریزد، همانطور که محبّتِ مادر صحرا صحرا است و اینطور نیست که قطره‌ای باشد، وزنی باشد، محدود باشد، شرط داشته باشد، وجودِ مادر برای فرزند می‌جوشد، لذا صحرا صحرا محبّت می‌کند، وجودِ مبارک امام رضا علیه السلام که خود اینگونه هستند می‌فرمایند: امام مادری است که طفلِ صغیرِ خود را صحرا صحرا مشمولِ احسان و محبّتِ خود قرار می‌دهد.

«وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِی الدَّاهِیَهِ النَّآدِ» امام علیه السلام پناهگاهِ مردم در داهیه‌های سخت است، داهیه به معنایِ مصیبت است، داهیه مصیبت‌های وحشتناک است، هر وقت یک حادثه‌ی وحشتناکی پیش آمد، آن کسی که به گرفتارِ این حادثه و داهیه پناه می‌دهد و تکیه‌گاه قرار می‌گیرد امام است.

«الامام أَمِینُ اَللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلاَدِهِ اَلدَّاعِی إِلَى اَللَّهِ وَ اَلذَّابُّ عَنْ حُرَمِ اَللَّهِ»[۷]

امام امینِ خدا در روی زمین است، حجّتِ خدا بر بندگانِ خداست، نماینده‌ی خدا در سرزمین‌هاست، و «داعی» است، آدرس دهنده است، جارچیِ خداست، هر که هوسِ بارگاهِ خدا دارد بسم الله…

آن جارچی که می‌آید دل‌ها را جذب می‌کند، کاروان تشکیل می‌دهد و به سویِ خدای متعال می‌برد، خدا است، آن کسی که از حریمِ خدا و دینِ خدا دفاع می‌کند امام است.

این چند ویژگی و امتیازِ امام است که خودِ امام رضا علیه السلام هم متّصِفِ به این صفات هستند.

سلامِ خدا بر امامِ ما

السَّلَامُ عَلَیکَ غَوْثِ اللَّهْفَانِ وَ مَنْ صَارَتْ بِهِ أَرْضُ خُرَاسَانَ خُرَاسَانَ

سلام بر تو ای پناهِ بیچارگان، یا غَوْثِ اللَّهْفَانِ، هر کسی سرگردان است، هر کسی درمانده شده است، پناهِ او علی بن موسی الرّضا علیه السلام است، پناهِ او کسی است که خراسان به نامِ مبارکِ او جهانی شده است.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


پی نوشت:

[۱] سوره مبارکه فجر، آیات ۲۷ و ۲۸

[۲] شجره طوبی، ج۱، ص۳ (عنِ الصّادِقِ ـ عَلَیْهِ السَّلامُ ـ قالَ: شِیعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِینِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلایَتِنا یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا و یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا.)

[۳] مرحوم آیت الله بهاءالدّینی اعلی الله مقامه الشّریف در میانِ عالمانِ ما شگفت¬آور بود، ایشان استادِ سیر و سلوک نداشتند و برنامه¬ی ریاضت و برنامه¬ی مراقبه¬ی مصطلح را به کار نبردند، اما چشمِ برزخیِ ایشان باز بود، اهلِ جهنّم را می¬شناختند، برزخی¬هایِ گرفتار را تشخیص می¬دادند، اهلِ بهشت را در بهشت می¬دید

[۴] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۸ (لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ)

[۵] سوره مبارکه انسان، آیه ۵

[۶] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۷۷ (لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَهِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاهَ وَآتَى الزَّکَاهَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ)

[۷] کافی، جلد ۱، صفحه ۲۰۱