با در نظر گرفتن مجموعه روایات در این موضوع به این نتیجه می‌رسیم، گریه‌ای برای ورود به بهشت مؤثر است که از روی معرفت و محبت باشد، نه از روی احساسات صرف.
گریه‌ای ارزش دارد که از صمیم قلب، محبت و عشق باشد، عشق و محبت واقعی، آن است که عاشق خود را به رنگ معشوق در بیاورد و از او پیروی کند، نمی‌شود کسی به شخصی علاقمند باشد، امّا به دستورات او بی اعتناء باشد. گریۀ همراه با معرفت و محبت همواره عمل را نیز به همراه دارد.
 

یک آیه و یا یک روایت را به تنهایی نمی‌شود انتخاب و آن را معیار عمل قرار داد، بلکه همان طور که در علم فقه، لازم است یک فقیه جامع الشرایط برای استنباط احکام، تمام آیات و روایات یک باب را ببیند و مطلق و مقید، عام و خاص، ناسخ و منسوخ و … را ملاحظه نماید و در صورت تعارض، مرجحات را لحاظ کند تا به یک حکم شرعی برسد، در سایر علوم نیز یک دانشمند و محقق برای رسیدن به یک رأی صحیح، لازم است تمام این امور را مدّ نظر قرار دهد؛ لذا در موضوع مورد پرسش نیز یک محقق بدون در نظر گرفتن موارد مذکور نمی‌تواند دیدگاهش را بیان کند، بلکه باید این حدیث را در کنار سایر احادیث بگذارد تا به یک جمع بندی درستی برسد، براین اساس به برخی از احادیثی که ما را برای رسیدن به یک دیدگاه صحیح کمک می‌کنند اشاره می‌کنیم.
۱ – 
امام صادق (ع) فرمود: از شیعیان ما نیست آن که با زبانش بگوید ما را دوست مى‏دارد و از ما پیروى مى‏کند، ولى در رفتارها و نشانه‏ها با ما مخالفت می‌کند، شیعیان ما کسانى هستند که با زبان و دل با ما موافق باشند و از آثار ما پیروى کنند، و مانند ما رفتار کنند.[۱]

 

۲ – پیامبر (ص) فرمود: شفاعت من به کسى که نماز خود را سبک بشمارد نمى‏رسد، به خدا سوگند، چنین شخصی کنار حوض کوثر بر من وارد نمى ‏شود[۲]

 

۳ – برای تأثیر گذاری گریه دست کم دو شرط اساسی وجود دارد.

۳-۱ – گریه باید از روی معرفت و محبت باشد، لذا می‌بینیم مردم کوفه و شام – همان کسانی که به نحوی در شهادت امام حسین (ع) دست داشتند- نیز زمانی از روی احساسات، گریه می‌کنند.  
الف. از حذیم بن شریک اسدىّ روایت شده است؛ زمانی که امام سجاد (ع) را همراه با زنان از کربلا وارد کوفه کردند، زنان کوفه زارى کنان، گریبان چاک زده و مردان هم با آنان مى‏گریستند، زین العابدین (ع) بیمار بود، پس به آوازى ضعیف و آهسته گفت: اینان بر ما گریه مى‏کنند پس ما را که کشت؟[۳]
ب. زمانی که امام سجّاد (ع) را همراه با کاروان اسرا از فرزندان امام حسین (ع) و خانواده‏اش بر یزید ملعون وارد کردند … حضرت به منبر رفته و پس از حمد و ثناى الهى و صلوات بر رسول خدا(ص) فرمود: اى مردم، هر که مرا شناخت شناخت، و هر که نشناخت من خودم را به او معرّفى مى‏کنم: منم فرزند مکّه و منى، فرزند مروه و صفا، فرزند محمّد مصطفى، فرزند کسى که بر هیچ کس پوشیده نیست، فرزند کسى که به ملکوت اعلى شتافته و از سدره المنتهى نیز گذشت، و منزلت قرب او همچون دو قاب قوس کمان، یا نزدیکتر شد. با شنیدن این کلام چنان جوش و خروشى از گریه و فغان در میان أهل شام بپا خاست که یزید بر جان خود ترسید، پس دستور داد مؤذّن اذان گوید[۴]

 ۳-۲ – گریه باید مخلصانه و همراه با پیروی در گفتار و رفتار از اهل بیت (ع) باشد.
گریه‌ای ارزش دارد که از صمیم قلب، محبت و عشق باشد، عشق و محبت واقعی، آن است که عاشق خود را به رنگ معشوق در بیاورد و از او پیروی کند، نمی‌شود کسی به شخصی علاقمند باشد، امّا به دستورات او بی اعتناء باشد.
امام صادق (ع) فرمود: خدا را معصیت کنى و اظهار محبّت او نمائى؟! بجانت قسم که این در میان کارها بسى عجیب است! اگر دوستیت صادقانه مى‏بود اطاعتش مى‏کردى! که بى‏شکّ فرد محبّ مطیع و فرمانبردار محبوب است.[۵] 
فردی که مخلصانه برای امام حسین (ع) اشک بریزد، مطمئناً اعمال دیگر او نیز تا اندازه ای در صراط مستقیم است که حداقل های ورود به بهشت را برای او فراهم سازد.

 

منبع: اسلام کوئست


پی نوشت ها

[۱]. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ قَالَ بِلِسَانِهِ وَ خَالَفَنَا فِی أَعْمَالِنَا وَ آثَارِنَا وَ لَمْ یَعْمَلْ بِأَعْمَالِنَا وَ لَکِنْ شِیعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِکَ شِیعَتُنَا، ابن ادریس، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (و المستطرفات)، محقق و مصحح: الموسوى، حسن بن احمد و ابن مسیح، ابو الحسن‏، ج‏ ۳، ص ۶۳۹، دفتر انتشارات اسلامى، قم‏، چاپ دوم‏، ۱۴۱۰ ق‏.

[۲]. وَ قَالَ النَّبِیُّ (ص) لَا تَنَالُ شَفَاعَتِی مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ وَ لَا یَرِدُ عَلَیَّ الْحَوْضَ لَا وَ اللَّهِ، فتال نیشابورى، محمد بن احمد، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، ج ‏۲، ص ۳۱۹، انتشارات رضى، چاپ اول، ایران، قم‏، ۱۳۷۵ ش‏.

[۳]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج ‏۲، ص ۳۰۳ و ۳۰۴، مرتضى‏، چاپ اول، مشهد، ۱۴۰۳ ق‏.‏

[۴] همان، ص ۳۱۱٫‏

[۵]. وَ قَالَ (ع) مَا عَرَفَ اللَّهَ مَنْ عَصَاهُ وَ أَنْشَدَ:

تَعْصِی الْإِلَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ
هَذَا لَعَمْرُکَ فِی الْفِعَالِ بَدِیعٌ‏
لَوْ کَانَ حُبُّکَ صَادِقاً لَأَطَعْتَهُ
إِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ أَحَبَّ مُطِیع‏

ابن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص ۲۹۴، جامعه مدرسین‏، چاپ دوم، قم‏، ۱۴۰۴ ق‏.