همه را به گریه میانداخت
شهید محمّد علی بابازادگان
همیشه حسرت گریه بعدش را داشت؟… وقتی به نماز میایستاد، گویی نامهی اعمالش را به دستش داده باشند. چنان از خوف میگریست که همه نمازگزارن را که به او اقتدا کرده بودند، به گریه میانداخت.
گریه در نمازش، همان گریهی دعای کمیلش بود، همان گریهی دعای توسل و زیارت عاشورا…
آن روز که به او اقتدا کردم، آن چنان با خدا سخن میگفت که همه را به وجد میآورد…
خداوند، قبل از شهادت او توسط گریههایش ما را چنان مجذوب نفس قدسی او کرده بود که هیچگاه نمیتوانم آخرین نمازش را از یاد ببرم.
رسم خوبان ۲۱- عبادت و پرستش، ص ۲۴٫/ دلی به وسعت آفتاب، ص ۸۲٫
پاسخ دهید