از ویژگی‌های بارز ایشان، برقراری عدالت بود. فروشگاهی تحت نظر دادسرا راه‌اندازی شده بود که وسایل مصادره شده در آن عرضه می‌شد. آن زمان چای قاچاق فراوانی وارد شهر شده بود. اموال قاچاق را از طریق دادستانی ضبط و برای مصرف عمومی به فروشگاه تحویل می‌‌دادند. مقرّر شده بود که نیروهای دادسرا بدون نوبت برای تحویل هر نفر دو کیلو چای به آن‌جا مراجعه کنند. آقای «شهاب» به محض اطّلاع مخالفت کرد و دستور داد تا کارکنان دادسرا هم مانند سایر مردم به نوبت در صف ایستاده و سهم خود را دریافت کنند.

بعضی شب‌ها تا ساعت دوازه مشغول مطالعه‌ی پروند‌ها بود. می‌گفت: «صبح، بعد از نماز ورزش کنید و رأس ساعت هفت مشغول کار شوید. من فقط از شما کار و برخورد خوب با مردم را می‌خواهم. هر کارمندی دیرتر بیاید، جریمه می‌شود. جریمه‌اش هم این است که باید شب در دادسرا بماند و کار کند.»


رسم خوبان ۹٫ آراستگی و نظم. صفحه‌ی ۵۶ـ ۵۷/ افلاکیان، ص ۴۴ و ۳۴٫