از نظر قرآن جهان آفرینش بیهوده خلق نشده است؛ بلکه تمامى اجزا و عناصر آن براى هدف و غرض مشخصى خلق شدهاند. در آیات زیادى از قرآن به هدفدارى آفرینش جهان و آدمیان اشاره شده است؛ از جمله:

«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لاَیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ. الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ»؛[۱] «مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و رفت شب و روز، براى صاحبان عقل و اندیشه آیاتى است؛ کسانى که خداوند را در حال ایستادن و نشستن و آن هنگام که بر پهلو خوابیدهاند، به یاد مىآورند و در آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند [و مىگویند:] بارالها! این [جهان] را بیهوده نیافریدهاى، منزّهى تو، ما را از عذاب آتش نگاهدار».

آیات فوق انسان را به اندیشه وا مىدارد و مىفهماند که مشاهده بدون اندیشه و تفکر ره به جایى نمىبرد.

در آیهاى دیگر مىفرماید:

«رَبُّنَا الَّذِی أَعْطى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»؛[۲] «پروردگار ما کسى است که به هر موجودى، خلقت مناسب او را عطا کرد و آن گاه هدایت نمود».

در این آیه به دو اصل اساسى اشاره شده است: نخست اینکه خداوند به هر موجودى آنچه را نیاز داشته، عطا کرده است. دیگر آنکه هر موجودى، به گونهاى هدایت شده است که از همه نیروهاى خود در پایندگى حیات استفاده کند و به هدف نهایى وجود خود نائل آید.

 هدفمندى آفرینش انسان:

قرآن بر هدفدارى خلقت انسان به طور ویژه تأکید مىکند:

«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ»؛[۳] «آیا پنداشتهاید که شما را بیهوده آفریدهایم و به سوى ما بازگشت نمىکنید؟»

«أَیَحْسَبُ الاْءِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى»؛[۴] «آیا انسان گمان مىکند، به حال خود رها شده است؟»

آیات فوق نشان مىدهد که:

۱ – انسان بیهوده آفریده نشده و آفرینش او هدفدار است.

۲ – به حال خود واگذار نشده و همواره مورد هدایت، دستگیرى و نظارت خداوند است.

۳ – مقصد نهایى آفرینش انسان، مبدأ هستى و پروردگار جهانیان است.

آیات دیگرى از قرآن به نحو جزئى و تفصیلى پرده از رازهاى آفرینش برمىدارد؛ از جمله:

الف. علم و معرفت

«اللّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً»؛[۵] «خداوند کسى است که هفت  آسمان را آفرید و از زمین نیز نظیر آن را آفرید. فرمان الهى در میان آنها نازل مىشود، تابدانید که خداوند، بر هر چیزى توانا است و به همه موجودات احاطه علمى دارد».

در این آیه آگاهى انسان از علم و قدرت مطلقه خداوند (معرفت پروردگار که تشکیل دهنده بعد معرفتى کمال انسانى است) به عنوان هدف آفرینش معرفى شده است.

ب. آزمایش و امتحان

«الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»؛[۶] «خداى سبحان، کسى است که مرگ و حیات را رقم زد، تا شما را بیازماید کدامینتان عمل شایستهترى دارید؟»

مراد از آزمون الهى کشف رازهاى پوشیده و ناپیدا نیست؛ بلکه منظور از آن، فراهم آوردن شرایط براى رشد استعدادها و شکوفاسازى آن است. چون انسان موجودى مختار است و کمال او اختیارى است، آزمون الهى در مورد انسان این است که همه شرایط گزینش راه نیک و بد را در اختیار او نهد تا استعدادهاى خود را به کمک آنها به فعلیت برساند و راه درست را انتخاب کند.

ج. عبادت

«ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاْءِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ»؛[۷] «جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا عبادت کنند».

در این آیه، هدف اصلى خلقت عبادت خداى سبحان بیان شده است. در رابطه با اینکه چرا عبادت الهى به عنوان هدف آفرینش ذکر شده توجه به چند نکته لازم است:

یکم. براساس جهان بینى قرآنى، هر حرکت و عمل مثبتى که با انگیزه تقرب به سوى خدا انجام گیرد، عبادت است و عبادت منحصر به مناسک خاصى چون دعا و نیایش نیست. همه فعالیتهاى علمى، اقتصادى، سیاسى و… در صورتى که هماهنگ با نظام ارزشى و انگیزههاى الهى باشد، عبادت است و انسان مىتواند در همه احوال ـ حتى خوردن و خوابیدن و مرگ و زندگى ـ یکپارچه خدایى و در جهت تکامل و تقرب به خدا قرار گیرد: «قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».[۸] البته عبادت به معناى خاص آن؛ یعنى، نیایش و مناسک ویژه، جایگاه خاص و بسیار مهمى در دین دارد.

دوم. توجه به فلسفه عبادت داراى اهمیت بسیارى است. امیرمؤمنان (علیهالسلام) در این باره مىفرماید: «فَاِنَّ اللّه سُبحانَهُ و تَعالى خَلَقَ الْخَلقَ حینَ خَلَقَهُمْ غَنیا عَنْ طاعَتِهِم آمِنا مِنْ مَعْصیَتِهِم لأَنَّهُ لاتَضُرِّهُ معصیهُ مَنْ عَصاهُ و لا تَنْفَعُهُ طاعَهُ مَنْ أَطاعَهُ»؛[۹] «خداوند سبحان مخلوقات را آفرید؛ در حالى که از اطاعت آنها بىنیاز و از معصیتشان در امان بود؛ زیرا نه نافرمانى گناهکاران به او زیان مىرساند و نه اطاعت مطیعان به او نفعى مىبخشد».

زعشق ناتمام ما، جمال یار مستغنى است

به آب و رنگ و خال و خط، چه حاجت روى زیبا را

عبادت، آثار مثبت بسیارى در حیات این جهانى و آن جهانى دارد[۱۰] و داراى حکمتهاى زیادى است؛ از جمله:

۱ – نیازى فطرى و مطلوبى ذاتى؛

۲ – راهى به سوى خودیابى و رهایى از پوچى؛

۳ – پرواز به فراخناى فرامادى هستى و گذر از تنگناى مادیت؛

۴ – کسب یقین؛

۵ – پیروزى روح بر بدن؛

۶ – سلامت و آرامش روان؛

۷ – ربوبیت و ولایت بر نفس و تسلط بر قواى نفسانى؛

۸ – تقرب به خدا؛

۹ – پشتوانه اخلاق و ایمان؛

۱۰ – پشتوانه قانون و اجتماع؛

۱۱ – پرورش نیکخواهى؛

۱۲ – تربیت و سازندگى و…[۱۱]

د. رحمت الهى

«وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النّاسَ أُمَّهً واحِدَهً وَ لا یَزالُونَ مُخْتَلِفِینَ إِلاّ مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ»؛[۱۲] «و اگر پروردگار تو مىخواست همه مردم را  یک امت متشکل قرار مىداد؛ ولى آنان همواره مختلف هستند، مگر آنکه را پروردگارت رحم کند و براى همین آنان را آفریده است». با دقت در محتواى آیات یاد شده روشن مىشود که بین این اهداف، چندگانگى و تضادى وجود ندارد؛ بلکه بعضى از اهداف مقدماتى، برخى متوسط و بخشى نیز نهایى و نتیجه هستند. بنابراین براساس آیات قرآنى هدف آفرینش انسان، تجلّى رحمت الهى و قرار دادن انسان در جهت کمال و سعادت پایدار و جاودان است که با گزینش اختیارى راه برتر و پیمودن طریق بندگى و عبودیت پروردگار به دست مىآید.

 

پرسش و پاسخ ها «راز آفرینش» / مؤلف:حمیدرضا شاکرین

دفتر نشر معارف


پی نوشت ها

[۱] – آل عمران ۳، آیه ۱۹۰ – ۱۹۱٫

[۲] – آیات متعدد دیگرى بر هدفمندى آفرینش تأکید نموده از جمله: ص ۳۸، آیه ۲۷ ؛ انبیا (۲۱)، آیه ۱۶ ؛ دخان (۴۴)، آیه ۳۸ ؛ نحل (۱۶)، آیه ۳ ؛ زمر (۳۹)، آیه ۵ ؛ انعام (۶)، آیه ۷۳ ؛ ابراهیم (۱۴)، آیه ۱۹ ؛ تغابن (۶۴)، آیه ۳ ؛ عنکبوت (۲۹)، آیه ۴۴ ؛ روم (۳۰)، آیه ۸٫

[۳] – مؤمنون ۲۳، آیه ۱۱۵٫

[۴] – قیامت ۷۵، آیه .

[۵] – طلاق ۶۵، آیه ۱۲٫

[۶] – ملک ۶۷، آیه ۲٫

[۷] – ذاریات ۵۱، آیه ۵۶٫

[۸] – انعام ۶، آیه ۱۶۲٫

[۹] – نهج البلاغه، خطبه ۱۹۴٫

[۱۰] – جهت آگاهى بیشتر در این باره بنگرید: شهید مطهرى، یادداشتها، ج ۶، مدخل عبادت، ج ۴، مدخل نیایش، تهران: صدرا.

[۱۱] – جهت آگاهى بیشتر بنگرید:

الف. حمیدرضا شاکرین، دینشناسى و فرق و مذاهب، قم: معارف، ۱۳۸۶٫

ب. همو، چلچراغ حکمت فلسفه احکام و اجتهاد و تقلید، تهران، کانون اندیشه جوان.

[۱۲] – هود ۱۱، آیات ۱۱۸ و ۱۱۹٫