کیفیّت فکر، جز این نیست که شخص متفکّر، گاهی به تجزیه و تحلیل نفس خود می‌پردازد؛ و گاهی به تجزیه‌ی عالم مشغول می‌شود تا این‌که برای وی محقّق شود که: آنچه از عالم می‌داند، چیزی نیست جز نفس خودش و عالم خودش، نه عالم خارجی. و این عوالمی که معلوم و آشکار هستند برای او، مرتبه‌ای از نفس او هستند؛ تا می‌رسد به این‌که نفس خودش را برای خود می‌یابد که چیست؟!

سپس هر صورت و خیالی را از قلب خود می‌زداید و اندیشه و فکرش در عدم می‌باشد، تا این‌که حقیقت روح و نفسش برای او منکشف می‌شود، یعنی عالم از میان برداشته می‌شود، و حقیقت نفس او بدون صورت و مادّه- برایش ظاهر می‌گردد. و این اوّلین درجه‌ی معرفت نفس است.

منبع: کتاب به سوی دوست،  ص ۸۱