پیامبر خدا(ص) در سال ششم هجرت به قصد انجام عمره، عازم مکه شد و تا حُدیبیّه آمد. وقتی قریش از حرکت پیامبر(ص) آگاه شدند، از مکه بیرون آمدند. به رسول خدا خبر رسید که قریش، در صدد جلوگیری از ورود ایشان به مکه هستند. قریش و پیامب، هر دو، نمایندگانی برای مذاکره فرستادند و قرار گذاشتند که پیامبر(ص) آن سال، بازگردد و به مکه وارد نشود و صلح‌نامه‌ای بر این اساس، نوشتند که به اتفاق عموم محدّثان، مورّخان و سیره‌نویسان شیعه[۱] و سنی؛[۲] پیامبر گرامی اسلام(ص)؛ امام على(ع) را مأمور نوشتن صلح‌نامه حدیبیه نمود و متن صلح‌نامه را علی(ع) به دست خود نوشت.
با توجه به نقل برخی منابع اهل سنت، زهری نیز کاتب صلح حدیبیه را، امام علی(ع) می‌داند. اما به این نکته نیز اشاره می‌کند که افرادی در تلاش‌اند تا فرد دیگری را به عنوان نویسنده این صلح‌نامه وانمود کنند:
عبد الرزاق صنعانی می‌نویسد: «مَعمَر مى‏گوید: از زهرى درباره کاتب معاهده حدیبیه سؤال کردم، خندید و گفت: على بن ابی طالب(ع)!؛ اما اگر از اینان (یعنى بنى امیه) سؤال کنى، خواهند گفت: عثمان!».[۳]

 

منبع: اسلام کوئست


پی نوشت ها

[۱]. نصر بن مزاحم، وقعه صفین، محقق، مصحح، هارون، عبد السلام محمد، ص ۵۰۸، قم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‏۱، ص ۵۰، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج ‏۱، ص ۱۱۹، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏۱، ص ۲۰۴، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق؛ شیخ حر عاملی، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج ‏۱، ص ۳۷۹، بیروت، اعلمی، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.

[۲]. ابن هشام، عبد الملک، السیره النبویه، ج ‏۲، ص ۳۱۷، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، بی‌تا؛ واقدی، محمد بن عمر، المغازی‏، ج ‏۲، ص ۶۱۰، بیروت، اعلمى‏، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق‏؛ ابن قتیبه دینوری، عبد الله بن مسلم‏، الامامه و السیاسه، تحقیق: شیری، علی، ج ‏۱، ص ۱۵۱، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، ۱۴۱۰ق؛ بخاری، محمد بن إسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح البخاری)، ج ۳، ص ۱۸۴، بیروت، دار طوق النجاه، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوه، ج ‏۴، ص ۱۴۷، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵ق؛ سهیلی، عبد الرحمن، الروض الانف فی شرح السیره النبویه، ج ‏۶، ص ۴۶۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۳]. قال: أَخْبَرَنَا مَعْمَر قال: «سَأَلْتُ عَنْهُ الزُّهْرِی فَضَحِکَ وَ قالَ: هُوَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ، وَ لَوْ سَأَلْتَ عَنْهُ هؤُلَاءِ قَالُوا: عُثْمَانُ یعْنِی بَنِی أُمَیهَ»؛ صنعانی، عبد الرزاق بن همام، المصنف، ج ۵، ص ۳۴۳، بیروت، المکتب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.