«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]‏».

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

خطبه اوّل

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». شما اُمّت اسلامی، سنگرنشینان توحید، لبیک‌گویان به ندای حقّ و صاحب‌دلان را به رعایت تقوای الهی دعوت می‌کنم. قرآن کریم فرمود: «وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّهٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ[۳]»؛ خداوند متعال شما را در بَدر پیروز کرد. «جنگ بَدر[۴]» نقطه‌ی عطف در تاریخ است، جنگ حقّ و باطل است و دشمن با همه‌ی امکانات و قُشون فراوان برای درهم‌کوبیدن جبهه‌ی حقّ که آن روز هم از نظر عدّه کم بودند و هم امکاناتی نداشتند، با گَردن‌کُلُفتی آمده بودند؛ ولی خداوند منّان ایمان را بر اسلحه پیروز کرد و خداوند متعال این را هم به عنوان درس برای همیشه به پیروان دین و هم به عنوان یک برجستگی حکایت می‌کند. خداوند متعال شما را در بَدر یاری کرد، در حالی‌که شما کم بودید و عزّتی نداشتید. حال که یاری خداوند متعال شامل شماست، «فَاتَّقُوا اللَّهَ»، تقوا پیشه کنید، «لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ». تقوا منشأ توجّه به نعمت خداوند متعال و شُکر نعمت‌های پروردگار عالَم است. انسان‌های بی‌تقوا نعمت را نمی‌بینند و گرفتار دام شیطان هستند و همیشه ناراضی هستند. اما افراد خودساخته و افراد خداتَرس هر پیروزی را از جانب خداوند متعال می‌دانند و دلگرم‌تر می‌شوند و نعمت‌های الهی را پاس می‌دارند.

ادامه‌ی تفسیر سوره‌ی مبارکه‌ی حمد

در خطبه‌ی اوّل در محضر قرآن کریم و تفسیر سوره‌ی مبارکه‌ی حَمد، می‌فرماید: «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ[۵]»؛ کسی که رَهروی راه است، این حرکت مَعنوی، این سِیر الی‌الله، این هجرت از خود، این خروج از ظُلمات عالَم کَثرت و پیوستن به نور توحید و تخلّق به اخلاق الهی بدون اِنعام الهی نخواهد بود. هر رَهرویی یک جَذبه‌ای از محبوب دارد. یک نعمت ولایتی مانند مغناطیس او را به سوی محبوب می‌کشاند. لذا مسافر که سفرش به مقصد اعلی‌ است، باید توجّه داشته باشد که از هیچ به بیکَرانه و هستی مُطلق رسیدن، جُز با یک نعمت مَرموز که ما نام آن را ولایت می‌گذاریم، عملی نیست. لذا ما در هر نمازی هم می‌خواهیم نمازمان سِیر الی‌الله باشد، نمازمان گُسستن از غَرائض و طبیعت و بَهیمیت و سبوعیت و پیوستن به نور و کَرامت و جَمال و جَلال الهی و پیوستن به اولیای الهی باشد. و این نیروی ما کمتر از آن است و مسیر طولانی‌تر و عَقبه‌های صعب‌العُبورتر از آن است که کوشش بدون یک کِششی از سوی محبوب بتواند کارساز باشد. لذا به خداوند متعال دل بدهید، به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دل بدهید، دامان حضرت علی (علیه السلام) و اولاد ایشان را بگیرید تا با یک نعمت مَرموزی خداوند متعال همان‌گونه که آن‌ها را به قُلّه‌ی کَمال و به وصال یار نائل کرده است، شما را هم یاری کند.

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّـهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ[۶]».

خطبه دوّم

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ ‏وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».

«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». شما خوبان و خودم را به تحصیل رضای خداوند متعال و رعایت تقوای الهی دعوت می‌کنم. خطبه‌ی اوّل را مُختصر کردیم تا در ارتباط به مسأله‌ی غَزّه و حساسیّت زمان بتوانیم نکاتی را به جهان اسلام، اُمّت به پا خواسته، مُجاهدین از جان گذشته و همه‌ی جبهه‌ی مقاومت تقدیم بداریم.

دفاع مردم فلسطین در برابر اشغالگران یک اَمر فِطری است

نکته‌ی اوّل در مسأله‌ی حمله‌ی کارسازِ بی‌سابقه‌ی غافلگیرانه‌ی دست‌پَرورده‌های «حاج قاسم سلیمانی»، پیروان مَکتب این اَبرمَرد خط‌شکنِ مقاومت به صهیونیست‌های غاصب، قاتل، جانی و قاسی است. اوّلین نکته توضیحِ توجیه این حمله است. چون بعضی از افراد مُغرض و بعضی از افراد جاهل اعتراض می‌کردند که چرا آن‌ها به خانه‌های صهیونیست‌ها و شهرک‌نشین‌ها حمله کردند؟ چرا زن و بچّه‌ها را کُشتند؟ تبلیغات دروغینِ نارَوا، بی‌خبری از واقعیّت بیرونی و بی‌خبری از دستورات قرآن کریم اقتضای چنین اَراجیفی را دارد. لذا توجیه حمله‌ی افتخارآمیزِ رَزمندگان درس‌آموز از مَکتب قرآن کریم، مَکتب امام حسین (علیه السلام)، انقلاب اسلامی ایران، مَکتب ولایت و تَحت طراحی آن شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی که این برنامه‌ها از قبل تدارک شده بود و این‌ها برای چنین روزهایی تربیت شده بودند، آیه‌ای از قرآن کریم در سوره‌ی مبارکه‌ی حجّ می‌فرماید: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا[۷]»؛ دقّت بفرمایید که دو نکته در این آیه‌ی نورانی وجود دارد؛ یکی این است که هر جنگی اسلام باید مَسبوق به اذن خداوند متعال باشد. اسلام دینِ بندگی خداوند متعال است و بنده‌ی خداوند متعال در هر حرکت و سُکونی، در هر حمله و قُعودی، در هر داد و ستدی، در هر حُبّ و بُغضی خود را مأمور خداوند متعال می‌داند و تا فرمان خداوند متعال را دریافت نکند، اقدام خودسَرانه ندارد. این نکته‌ی تربیتی است که کاسب در کَسب خودش، دانشجو در تعلّم خودش، استاد در تَعلیم خودش و همه‌ی مدیران در مدیریّت‌شان رنگِ بندگی داشته باشند و سبک زندگی‌شان همه را به یادِ خداوند متعال بیندازد و ببینند که این‌ها خودشان را رَها نمی‌بینند، مالک دارند و بدون اجازه‌ی مالک هیچ اقدامی نمی‌کنند. «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ»؛ یک نکته مُقاتَل‌بودن این‌هاست. چون با این‌ها جنگ شده است، بر حسب قولی این اوّلین آیه‌ای است که در زمینه‌ی جهاد در مدینه‌ی مُنوّره نازل شده است. ۱۳ سال مردم مظلوم که مسلمان بودند، امنیّت جانی نداشتند، امنیّت مالی نداشتند، امنیّت سیاسی نداشتند، مُطلقا زیر شکنجه‌ها بودن و با آن‌ها جنگ می‌شد، اما حالا که امکاناتی فراهم شده است، چون خداوند متعال مُقاتَل بودند و مورد جنگ بودند و به آن‌ها حمله شده است، خداوند متعال اذن داده است تا این‌ها هم به پا خیزند و جنگ را با جنگ براندازند. در اسلام اگر احکام جَزایی داریم، اگر جنگ و جهاد داریم، مقصود این است که آتش را خاموش کنند. سرقت آتش است، زنا جهنّم است، اِرتداد ذلّت و ویروس مُسری است؛ لذا برای برانداختن و ریشه‌کَن‌کردن این‌ها احکام جَزایی با اشخاص برخورد نمی‌کند؛ بلکه با آن فساد، با آن میکروب و با آن ویروس می‌جنگد. لذا اگر کسی بخواهد با آن جنگ نکند، باید جنگی باشد. تا ملّتی جنگی نباشند، رَزمنده نباشند، روحیه‌ی رَزمندگی نداشته باشند، با آن‌ها جنگ می‌کنند و به سُراغشان می‌آیند و یَقه‌ی آن‌ها را می‌گیرند و از آن‌ها باج می‌گیرند.‌ «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ»؛ شما که آغازگَر نبودید، بلکه آن‌ها آغازگَر بودند. حال که آتش را روشن کرده‌اند، رهایشان نکنید. «بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا»؛ نکته‌ی دوّم این است که مظلوم بودن خودش دستور الهی است که اذن از اِباحه و اِستحباب تا وُجوب را شامل می‌شود. به اقتضائات و شبایط بستگی دارد. مظلوم باید ظالم را تَعقیب کند. سکوت مظلوم مایه‌ی جرأت ظالم می‌شود. بنابراین این مردمی که در غَزّه ۷۰ سال خانه‌هایشان ویران شده است، خودشان آواره شده‌اند، به صورت مرتّب از آن‌ها کُشته گرفته‌اند، به زنان و کودکان و پیرمردان رَحم نکرده‌اند و این‌ها را در یک مُحاصره و یک زندان گیر انداخته‌اند. مُحاصره‌ی غَزّه عیناً یک زندان است و این دست ظُلم، اِجحاف، قَساوت، این جمعیّت مُتراکم در یک نقطه‌ی مَحدود که از هر چهار طرف مَحصور می‌باشد و از سوی دیگر هم به صورت مرتّب این نخست‌وزیرِ جنایتکارِ بی‌عقلِ اَخیر تَهدید و حمله می‌کند و خانه‌ها را با بولدوزر خراب می‌کنند و این‌ها را از خانه‌هایشان بیرون می‌کنند. بنابراین دفاع هم یک اَمر فِطری است، هم آیه‌ی قرآن کریم گویاست.

حرکت جبهه‌ی مقاومت در دفاع از مسجد الاقصی یک حرکت دفاعی است

نکته‌ی بعدی این است که دفاع از مساجد مجوّز جنگ در اسلام است. خداوند متعال در آیه‌ی بعدی می‌فرماید: «وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا[۸]»؛ مسجد الاقصی یکی از چهار مسجد مقدّس و یکی از شریف‌ترین و مقدّس‌ترین بِقاع عالَم توحید است. به مسجد الاقصی یورش می‌بَرند و اهانت می‌کنند و اگر سکوت باشد، اگر خون ندهند، اگر مُدافعین از حَریمِ حَرم خداوند متعال دفاع نکنند، این‌ها مسجد را اشغال می‌کنند. هم اهانت می‌کنند، هم آلوده می‌کنند و هم خراب می‌کنند. پس حفظ کانون‌های فرهنگی و عبادتی یکی از مُجوّز‌های جنگ است که در این حادثه و واقعه صهیونیست‌ها و شهرک‌نشین‌ها کراراً با نیروی حکومتی در مسجد اعلان حضور کردند و از ورود نمازگزاران به داخل مسجد جلوگیری کردند. با این دو مسأله که هم از نظر وحیانی، هم از نظر فِطری و هم از نظر اجتماعی این‌ها مُجاز بودند و این یک حرکت دفاعی است و حرکت تَهاجُمی نیست. به علاوه یک قول معروفی هست که می‌گویند: هر دولت ارتشی لازم دارد؛ اما صهیونیست‌ها در سرزمین اشغالی ارتشی هستند که دولت هم دارند. می‌دانید که این‌ها فرزندان‌شان، دختران و پسران‌شان را آموزش‌های نظامی می‌دهند، برای پسران ۳۰ ماه دوره‌ی آموزش‌های نظامی دارند و دختران‌شان هم دوره‌ی ۲۰ ماهه دارند و همه‌ی آن‌ها مُسلّح هستند و همه‌ی این شهرک‌ها پادگان است و مُطلقا در آن‌جا مردم عادی حضور ندارند که بگوییم چرا این‌ها به مردم عادی حمله کردند؛ این‌گونه نیست. این‌ها گُرگ‌های دندان‌تیزی هستند که پَنجه‌های آماده و دندان‌های تیز دارند و اگر مُهلت بدهیم همه را پاره‌پاره می‌کنند. لذا این حمله‌ی به موقع فرزندان حاج قاسم، تربیت‌شدگان مَکتب امام حسین (علیه الصّلاه و السّلام) در این مرحله یک اَمر مَشروع و مَقبول هم در صحنه‌ی بین‌الملل و هم در وجدان‌های عمومی است که بلامانع است.

شکست اطّلاعاتی رژیم صهیونیستی در حماسه «طوفان الاقصی»

اما اهمیّت این حماسه و این حمله‌ی جانانه‌ی زندگی‌سازِ اُمید‌آفرینی که واقع شد و نشانه‌های قطعی از نُصرت الهی در این حادثه و در این یورش جانانه به نظر می‌رسد، اگر ما واقعیّت آن‌جا را به صورت درست تصوّر کنیم، مشخّص می‌شود که جان بر کف‌ بودن، ایثار و نُصرت الهی چگونه با مَددهای غیبی انسان را از موانعی که به طور عادی نمی‌توان از این موانع عبور کرد، با یاری خداوند متعال می‌شود هر مانعِ فولادین را آب کرد و از آن‌ها عبور کرد. با وجود ایجاد دیوار حائل که میلیون‌ها دلار برای آن خَرج کرده بودند تا هیچ‌گاه هیچ مظلومی نتواند به وطن خودش نزدیک بشود و این دیوار هم یک دیوارِ عادی نبود؛ هم روی زمین بود و هم در عُمق زمین قرار داشت و با اُموری که تَجهیز کرده بودند، حسّاس است و وقتی کسی به آن نزدیک می‌شود، این‌ها متوجّه می‌شوند. با وجود چنین قَلعه‌ای که کمتر از دیوارهای قَلعه‌ی خیبر نبوده است و این‌ها چنین حائلی را درست کرده بودند. موضوع دوّم بُرج‌های مُراقبت برای رَصد تحرّکات است که به صورت ۲۴ ساعته از این بُرج‌ها با تَجهیزات روز تمام حَرکات و سَکنات مردم غَزّه زیر نظرشان هست و این امکان وجود ندارد که یک پَرنده‌ای به پَرواز دربیاید و این‌‌ها متوجّه نشوند. موضوع سوّم واحدهای شناسایی ۸۲۰۰ هستند. نکته‌ی چهارم پَهپادهای سیّار هستند که به صورت بسیار مرتّب گَشت می‌زنند و اطّلاعات کَسب می‌کنند. موضوع پنجم حمایت اطّلاعاتی آمریکا و چندین کشور غَربی است که از نظر صنعتی و پیشرفت‌های اطّلاعاتی در رَده‌های اوّل جهانی هستند، این‌ها در کنار این غاصبینِ خونخوارِ نَسل‌کُش به صورت دائم کمک‌ها و پُشتیبانی اطّلاعاتی‌شان را با آن‌ها دارند. گذشته‌ی از این موضوع، این گوشی‌هایی که جوان‌ها و مردم فلسطین دارند، سیم‌کارت‌هایی که دارند، همگی اسرائیلی هستند و اطّلاعات و اخبار با جمع‌آوری اطّلاعات از این سیم‌کارت‌ها صورت می‌گیرد و این‌ها همه‌ی این اُمور را از نظر اطّلاعاتی فکر می‌کردند که به راحتی در اختیار دارند. در چنین شرایطی که به قول خودشان هم دیوارِ حائل نفوذناپذیر را تأسیس کردند و هم چنین امکانات اطّلاعاتی دارند، اما ناگهان این‌ها در خواب بودند و هرگز فکر نمی‌کردند که هزاران رَزمنده‌ی ماهرِ کارآزموده به صورت بَرق‌آسا از این مَوانع عُبور کنند و به مردم عادی و زن و بچّه‌ها هم کاری نداشته باشند. ۵۰۰ پایگاه نظامی را در هم کوبیدند و ۱۵۰۰ نظامی را به هَلاکت رساندند. عجیب‌تر این است که در یک حَمله‌ی برق‌آسا بتوانند به ۵۰۰ پایگاه نظامی ضربه وارد کنند و چَتربازها به نقاط حسّاس وارد بشوند و عملیات انجام بدهند و سپس هم به عُون و لُطف خداوند متعال به صورت سالم و با اُسرای فراوان به غَزّه بازگردند.

دستِ خدا یاری مظلومین خواهد بود

قرآن کریم می‌فرماید: «وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ * لِیَقْطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوا خَائِبِینَ[۹]»؛ این نَصر خداوند متعال بود که گروهی از کُفّار کُشته شوند و گروه دیگر با ذلّت بازگردند. این نتیجه‌ی «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ[۱۰]» هست. یک روزنامه‌ی اسرائیلی نوشته است که بیش از یک میلیارد دلار که هزینه‌ی ساخت دیوار حائل شد، روز نُخست جنگ فروریخت و به صورت صفحه‌ی کاغذی درآمد. این طوفان علیه صهیونیست‌ها در اَبعاد مختلف مایه‌ی تَحقیر و وَهن و ذلّت است. نه تنها آمریکا، بلکه این کشورهای غربی که به صورت مُحکم پُشت اسرائیل ایستاده‌اند. خود رئیس‌جمهورِ پَستِ بی‌عقلِ حواس‌پَرت آمریکا که وقتی در شرایط جنگی می‌آید، در شرایطی که قبل از حمله‌ی دلاورمردان مَکتب سلیمانی که به آن‌جا بروند، حکومت گرفتار آشفتگی و اختلافات سخت داخلی بود؛ ولی خود رئیس‌جمهور آمریکا می‌آید، رئیس‌جمهور پَست انگلیس می‌آید و می‌گویند که ما در کنار شما هستیم. این‌ها گمان می‌کنند که می‌توانند با خداوند متعال بجنگند. «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ[۱۱]»؛ این دستِ خداست و سایه‌ی دستِ خداوند هم در صورتی مایه‌ی عزّت و قدرت ما خواهد بود که ما در صحنه‌ی جهاد حضور داشته باشیم و کوتاهی نکنیم.

شکستی که هرگز قابل جُبران نخواهد بود

از دیگر آثار و برکات این حمله‌ی دلیرانه و غَیورانه و موحّدانه و مؤمنانه و مُخلصانه‌ی این جوان‌های رشید، این بود که به‌قَدری این حرکت اوج داشت، به‌قَدری شَرف و کرامت داشت که نایب امام زمان‌مان (ارواحنا فداه) مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (دام ظلّه العالی) که عَلی‌الاطلاق فرمانده‌ی جبهه‌ی مقاومت هستند، فرمودند: «ما به پیشانی طرّاحان و بازوی آن‌ها بوسه می‌زنیم و به این بوسه افتخار می‌کنیم». این ضرب شَصت آ‌ن‌چنان رُعبی در دل این‌ها و حامیان‌شان ایجاد کرده است که به تَعبیر مقام معظم رهبری (دام ظلّه العالی) این شکست چنان شکستی است که هرگز قابل جُبران نیست و هیچ‌گاه از یاد نخواهد رفت.

جنایات وحشیانه‌ی رژیم غاصب صهیونیستی علیه مردمِ بی‌پَناه غَزّه

اما در مورد فَجایع آن‌ها که فاکتور می‌گیرم تا چند جمله‌ای هم با برادران عَرب‌زبان در منطقه گفتگو داشته باشیم. اما از سوی دیگر نورِ است، ایمان است، دفاع است، مقابله‌ی با ظُلم است، باطل‌کردن افسانه‌ی شکست‌ناپذیریِ جبهه‌ی کُفر و خونخواری و پَستی و غَصب و عُدوان است؛ اما آن‌ها چگونه بودند؟ آیا آن‌ها توانستند با دلاورمردانِ ما درگیر بشوند؟ با رَزمندگان و مُجاهدان دَر اُفتادند؟ خیر؛ آن‌ها خانه‌های مردم را بر سرشان ویران کردند، آن‌ها کودکان را کُشتند، آن‌ها مادران را کُشتند و کودکان را بی‌مادر کردند، آن‌ها پدران را به خاک و خون کشیدند و فرزندان یتیم را آواره کردند. تعداد زیادی از بچّه‌هایی که بر روی دست مانده‌اند، پدران و مادران آن‌ها در زیر آوارها مُشخّص نیست که چه کسانی هستند. این فاجعه به‌قَدری عظیم است که هم اصل ویران‌کردن خانه‌ها، نَسل‌کُشی به معنای واقعی کلمه بر خلاف همه‌ی اُصول انسانی، بین‌ المللی، اَدیان الهی و وجدان بَشری، این‌گونه دَدمنشی و در اُوج قَساوت موشک‌زدن به بیمارستان و مدرسه‌ای که پَناهگاه مردم بی‌دفاع و بی‌سلاح بود. این‌ها مسائلی است که وجدان بشریّت آزُرده شد. اما این‌ها خواستند تا برای خودشان یک پیروزی بدانند. چنان هیجان و چنان عواطف پاک و وجدان‌های بیدار جهانی علیه‌شان به صورت اُقیانوسِ مَوّاج درآمد که هیچ‌گاه و در هیچ‌ زمانی رئیس‌جمهور و حکومت آمریکا، غربی‌ها و این جمعیّت خونخوار نَسل‌کُش در این حدّ از مَنفوریّت نبوده‌اند و امروز مَنفورترین چهره و بدبخت‌ترین افراد در وجدانِ بَشر حکومت آمریکا و صهیونیست‌های غاصب هستند که هرگز جنایت این‌ها بخشیدنی نیست و بَشریّت تا اَبد این‌ها را جنایتکارِ جانورِ وحشی می‌شناسند.

تحرّکات مردم عزیز کشور برای دفاع از مردم مظلوم فلسطین

اما علاوه بر این‌که موج حمایت مَعنوی، عاطفی و اجتماعی در سراسر به حمایت مردم مظلوم غَزّه قَلَیان پیدا کرده است و کشورهای اسلامی خصوصاً اُمّ‌القری این‌گونه حرکات انسانی و همراه با کَرامت بَشری که ایران به تَبعیّت از مؤسس نظام جمهوری اسلامی و هدایت‌های پیامبرگونه‌ی امام‌مان حضرت امام خامنه‌ای (اطال الله عُمره الشریف) مردم ما در طیّ این چند روز آرامش نداشتند و دیدید که به صورن شبانه‌روزی اجتماعات عظیم و سیل جمعیّت با شُعارهای کوبنده در مقابله‌ی با این همه جنایات و دَدمنشی به حمایت مظلومین غَزّه شتافتند. اما چه کنیم؟ ما هم از نظر کمک که برای بنده نوشته‌اند امشب ۵۰ تُن مواد غذایی و دارویی با هواپیما به کشور مصر ارسال می‌شود تا به دست مردم مظلوم غَزّه برسد و یقیناً مردم ما در این جهت کوتاهی نمی‌کنند. علاوه بر این‌که کمک‌های احساسی دارند، درخواست بنده این است: «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا[۱۲]»؛ هرگاه دیدید که گرفتاری‌ها و شَدائد برای شما زیاد شد، تضرّع کنید، اِبتهال داشته باشید، دعا کنید، اشک بریزید، در مساجد و اجتماعات مَدد و نُصرت الهی را ان‌شاءالله جَذب مظلومین داشته باشید. همچنین بر سازمان‌های به اصطلاح حقوقیِ این دستگاه‌های عَریض و طَویل باید نفرین فرستاد. چهار قطعنامه در حمایت از مردم غَزّه صادر شد و همگی را در قانونِ جنگل وِتو آمریکا که اُمّ‌الفساد است و همه‌ی جنایت‌ها و خرابی‌ها زیر سر اوست، همگی را وِتو کرد که حتی حقّ آب‌دادن، برق رسانده و رساندن دارو به مَجروحین را هم شامل آن‌ها کردند.

تَجلیل از سازمان پَدافند هوایی

در پایان در روزهای آتی تأسیس پَدافند هوایی که طبق دستور امام خامنه‌ای (مُدّ ظلّه العالی) صورت گرفته است و این سازمان تشکیل شد و به تَصویب مجلس شورای اسلامی هم رسید. سردار سرافراز جناب آقای «دکتر جَلالی» که الحقّ و الانصاف از هر جهت شایسته‌ی تَکریم هستند و همراهان ایشان در این مدّت برای اصلاح زیرساخت‌ها و نظارت بر پیشگیری‌ها سَعی بَلیغ کردند که از آن‌ها تقدیر و تشکّر داریم.

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ[۱۳]».

دعا

خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت می‌دهیم امام زمان‌مان (ارواحنا فداه) را برسان.

خدایا! قلب مبارک امام زمان‌مان (ارواحنا فداه) را همیشه از ما راضی بدار.

خدایا! مردم مظلوم غَزّه را بر این خَصمِ دونِ نَسل‌کُش پیروز بگردان و این حَصر و سختی را از این‌ها رَفع بفرما.

خدایا! ملّت سرافراز ایران، دولت جهادی ایران و همه‌ی مسئولینِ ولایت‌مَدار و سُکان‌دار کشتی نهضت و مقاومت، رهبر بزرگوارمان را تا ظهور امام زمان (عَجّل الله تعالی فرجه الشریف) با اقتدار و عزّت مُستدام بدار.

خدایا! همه‌ی مریض‌ها و مریض منظور را شِفا مرحمت بفرما.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫

[۲] الکافی (ط الإسلامیه)، جلد‏ ۳، صفحه ۴۲۲.

[۳] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۲۳٫

[۴] غَزْوه بَدْر یا بَدرُ الکُبریٰ، نخستین جنگ با فرماندهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، میان مسلمانان و مشرکان قریش پس از هجرت پیامبر|هجرت پیامبر به مدینه، در هفدهم رمضان سال دوم هجری در منطقه بدر روی داد. در این جنگ، مسلمانان علی‌رغم کم‌شمار بودن به پیروزی رسیدند و چند تن از بزرگان مشرکان کشته یا اسیر شدند. این پیروزی جایگاه مسلمانان در مدینه را تثبیت کرد. بنابر منابع تاریخی، از علل پیروزی مسلمانان، جانفشانی و دلاوری مسلمانان به‌ویژه علی (علیه السلام) و حمزه سیدالشهداء، بود. این غزوه جزو معدود جنگ‌هایی است که در قرآن ذکر شده و نمونه‌ای از امدادالهی دانسته شده است. دو غزوه دیگر نیز به نام بدر خوانده می‌شوند: بدر الاُولی و بدر الموعد؛ اما مراد از جنگ یا غزوه بدر در منابع تاریخی بدر الکبری است.

منطقه بدر ناحیه‌ای سرسبز و برخودار از منابع آب در حوالی صد و پنجاه کیلومتری جنوب مدینه است. بدر در محلّ پیوستن راه مدینه به راه کاروان‌رو مکّه به شام قرار داشته و به سبب وجود آب، استراحتگاه کاروان‌ها بوده است. پیش از اسلام، هر سال از اول تا هشتم ذیقعده، در آنجا بازاری بر پا می‌شده است. بدر هم‌اکنون‌، شهری است کوچک که قبایلی از حجاز در آن اقامت دارند و جمعیت آن به بیش از ۱۵ هزار نفر می‌رسد. به دلیل ساخته‌شدن جاده‌های جدید و تغیییر مسیر مدینه به مکه، دیگر مسافران از این منطقه عبور نمی‌کنند. قبرستان شهدای بدر در این منطقه زیارتگاه مسلمانان است. بنابر نقل مشهور، رخداد بدر در صبح‌گاه جمعه، ۱۷ رمضان و بنا بر نقلی دوشنبه ۱۷ رمضان یا ۱۹ رمضان سال دوم هجری اتفاق افتاد.

مسلمانان پیش از هجرت، در مکه مورد اذیت و آزار، شکنجه و تبعید کافران بودند و از مناسک حج بازداشته شدند همچنین پس از هجرت ، اموال باقی‌مانده مهاجران، توسط مشرکان قریش مصادره شد و آنان بر حصر اقتصادی مسلمانان تلاش می‌کردند. با این وجود مسلمانان از سوی خداوند اجازه جنگ با مشرکان قریش را نداشتند و به صبر فرا خوانده می‌شدند. تا اینکه خداوند ضمن برشمردن ستم‌هایی که بر مسلمانان رفته بود به آنان اجازه مبارزه با مشرکان را داد. از این رو پیش از جنگ بدر، مسلمانان چند سریه و غزوه با مشرکان داشتند، یکی از آنها سریه نخله بود. در این سریه که به فرماندهی عبدالله بن جحش و حدود یک ماه و نیم پیش از غزوه بدر رخ داد، عمرو‌ بن حضرمی از مشرکان کشته شد و دو تن از آنان اسیر و کاروان تجاریشان به غنیمت گرفته شد. قریش این شکست را مایه سرافکندگی خود در میان قبایل عرب می‌دانست و طالب خون‌بهای عمرو ‌بن حضرمی بود. همچنین از آنجا که اموال مسلمانان مهاجر در مکه از طرف قریش مصادره شده بود، کاروان تجاری قریش که به سرپرستی ابوسفیان از مکه به شام می‌رفت تحت تعقیب مسلمانان قرار گرفت، هر چند مسلمانان به آن دست نیافتند؛ اما نقش این واقعه را در شکل‌گیری جنگ بدر مهم دانسته‌اند. جنگ بدر که بیش از نصف روز طول نکشید، یکی از مهم‌ترین رخدادهای صدر اسلام به شمار می‌آید، چنان که پیامبر ‌ (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره آن فرمود: «هیچ‌گاه شیطان کوچک‌تر و در مانده‌تر از روز عرفه نبوده، مگر در روز بدر».

پس از کشته شدن عتبه و شیبه و ولید، آتش جنگ شعله گرفت، اما با امدادهای غیبی الهی و رشادت‌ها و پایمردی مسلمانان، مشرکان خیلی زود مغلوب شدند. بنا بر نقل تواریخ، در گیر و دار جنگ، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مشتی ریگ از زمین برداشت، آنها را به سوی قریشیان افکند و بر آنان نفرین کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با شنیدن خبر کشته شدن ابوجهل (که او را رأس پیشوایان کفر و فرعون امت نامیده بود،) گفت: «خدایا! وعده خود را محقق ساختی پس نعمتت را بر من تمام گردان.» ابوجهل به دست دو جوان کم سال یعنی معاذ ‌بن عمرو و معاذ‌ بن عفراء کشته شد و هنوز رمقی در بدن داشت که عبدالله بن مسعود، سر او را از تن جدا کرد. از دیگر افرادی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وی را نفرین کرد و خواهان کشته شدن او بود نوفل ‌بن خویلد بود که به دست امام علی (علیه السلام) کشته شد. با مرگ او پیامبر‌ (صلی الله علیه و آله و سلم) تکبیر گفت و فرمود: «خدا را سپاس که دعایم را به اجابت رساند». در نهایت، سپاه قریش شکست خورد؛ دارایی‌های خود را رها کرده و از صحنه نبرد گریخت.

[۵] سوره مبارکه فاتحه، آیه ۷٫

«صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ».

[۶] سوره مبارکه اخلاص.

[۷] سوره مبارکه حج، آیه ۳۹٫

«أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ».

[۸] سوره مبارکه حج، آیه ۴۰٫

«الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ».

[۹] سوره مبارکه آل عمران، آیات ۱۲۶ و ۱۲۷٫

«وَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ ۗ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ * لِیَقْطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوا خَائِبِینَ».

[۱۰] سوره مبارکه محمد، آیه ۷٫

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ أَقْدَامَکُمْ».

[۱۱] سوره مبارکه فتح، آیه ۱۰٫

«إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ ۚ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنْکُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ ۖ وَ مَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا».

[۱۲] سوره مبارکه انعام، آیه ۴۳٫

«فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَ لَٰکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ».

[۱۳] سوره مبارکه ناس.