«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

خطبه اول

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». همه‌ی موحّدان، مؤمنان، جبهه‌های مقاومت و جهاد، مردم عزیز ایران اسلامی و ایران حسینی و ایران شهداء و بردران و خواهران حاضر در جبهه‌ی نماز جمعه را به رعایت تقوای الهی توصیه می‌کنم.

«إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا[۳]»؛ یکی از برکات بی‌بدیلِ تقوا، مصون بودن از اشتباهات است. تقوا تحفه‌ی الهی است و خداوند به هرکسی عنایت فرموده است، او را در مسیر صحیح راهنمایی فرموده است. می‌تواند دوست و دشمن را از یکدیگر تشخیص بدهد.‌ در شبهات گیر نمی‌افتد و فریب دشمن را نمی خورد. از خداوند بخواهیم که ما را در این عمر زودگذر از اشتباهاتی که مرگ ما را تلخ می‌نماید، برزخ ما را ظلمانی می‌کند و حساب ما را سخت قرار می‌دهد، اگر بتوانیم راه را درست تشخیص بدهیم و آدرس صحیح در اختیار داشته باشیم، گرفتاری‌های ما کاهش پیدا خواهد کرد.

حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) مسأله‌ی امامت را احیا کردند

با توجّه به این‌که در ایام عاشورای امام حسین (علیه السلام) هستیم، بنده هم از خداوند می‌خواهم تا همانند شما دلداده‌‌ی به امام حسین (علیه السلام) باشم، دل‌سوخته‌ی امام حسین (علیه السلام) باشم، جزء گریه‌کنان امام حسین (علیه السلام) باشم و در خدمت حماسه آفرینان کربلائی و عاشورایی ثبات قدم داشته باشم. لذا خطبه‌ی اوّل ما مربوط به حماسه‌ی حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) و قیام خونین عاشورا و کربلاست.

حضرت امام حسین (علیه السلام) امام هستند و مهم‌ترین اصل در آیینه‌ی قرآن کریم، مسأله‌ی امامت است، مسأله‌ی رهبری است، مسأله‌ی مدیریت جامعه‌ی توحیدی است، مسأله‌ی الگو بودن و مُقتدا بودن برای جامعه است. ادیان الهی قبل از اسلام و در رأس آنان پیامبران اولی‌العزم مانند حضرت ابراهیم (علیه السلام)، حضرت موسی (علیه السلام)، حضرت عیسی (علیه السلام)، حضرت نوح (علیه السلام) و شیخ الانبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) بودند؛ اما پس از رحلت آن‌ها، دین گرفتار تحریف شد. قدرت‌طلب‌ها و دنیاپرست‌ها برای توجیه کارهای خودشان دین را تحریف کردند و تا جایی این کار را انجام دادند که مطالب ضدّ دینی در کُتب این‌ها راه پیدا کرد، به خرافات آمیخته شد و عملاً خطّ آن‌ها گُم شد. ولی دین اسلام که آخرین برنامه‌ی نجات‌بخش بَشر بود، حکمت الهی بر این تعلّق گرفت که یک تضمینی برای صیانت قرآن کریم و دیانت اسلام قرینِ این دین بنماید و آن حفاظ و دژ و چراغ روشن، امامت و ولایت بود. لذا فرمود: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ[۴]».

قانون خوب، قانون‌دانِ خوب می‌خواهد؛ قانون خوب، مجری خوب نیاز دارد؛ قانون خوب، عینیّت قانون را در جامعه به عنوان مُقتدا و اُسوه لازم دارد. چون جریان غدیر فراموش شد و جریانی مسیر را منحرف کرد، کار به این‌جا رسید که حضرت امام حسین (علیه السلام) که آیه‌ی مباهله در موردشان نازل شده است و بر اساس نصّ صریح آیه‌ی مباهله، حضرت امام حسین (علیه السلام) در کودکی حجّت خداوند است و جزءِ برترین مقرّبان پروردگار متعال هستند. حقّ محض هستند، قرآن ناطق هستند، عینیّتِ قرآن هستند. آن‌چه سِرّ نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با ایشان مُزیّن است، حضرت امام حسین (علیه السلام) دارای آن است. همه‌ی مسلمان‌ها پذیرفته‌اند که حضرت امام حسین (علیه السلام) در دایره‌ی آیه‌ی تطهیر می‌باشند. خامسِ اصحاب کساء هستند و بر اساس آیه‌ی تطهیر، شأن عصمت حضرت امام حسین (علیه السلام) بالاتر از شأن انبیاء سلف (سلام الله علیهم اجمعین) است. ایشان عصمت خاتمیّه دارند، ایشان به صورت مطلق از غیر خدا پاک شده‌اند. قیام و قعود ایشان، جنگ و صلح ایشان، تبسّم و اخم ایشان همگی مرآت خداوند متعال و مرآت حقّ است و حقّ محض می‌باشد. سوره‌ی مبارکه‌ی هل أتی در شأن چند نفر که مصداق آن حضرت امام حسین (علیه السلام) می‌باشد، نازل شده است. در سوره‌ی مبارکه‌ی هل أتی اسراری از فضائل این‌ها برای جامعه‌ی اسلامی بازگو شده است. آیه‌ی مودّت که بر آحاد مسلمان‌ها مودّت حضرت امام حسین (علیه السلام) و محبّت اشباع شده و محبّت به ظهور رسیده ایشان را بیان می‌نماید؛ به گونه‌ای که هم باید در دل‌شان حضرت امام حسین (علیه السلام) را دوست بدارند و هم این دوست داشتن را به زبان بیاورند و هم در عمل دوستی خودشان را در حمایت و در دشمنی با دشمنان حضرت امام حسین (علیه السلام) داشته باشند.‌

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تبلیغ حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) را انجام می‌دادند

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در تبلیغ حضرت امام حسین (علیه السلام) که معرّف عظمت ایشان است، اگر در بالای منبر در حال جهاد تبیین بودند و معارف حقّه‌ی الهی را برای همه‌ی نسل‌ها بیان می‌فرمودند، یکی از آن معارف معرّفی حضرت امام حسین (علیه السلام) بود. لذا به احترام حضرت امام حسین (علیه السلام) از منبر پایین می‌آمدند و امام حسین (علیه السلام) را در مرأیِ نمازگزاران مسجدی روی زانوی مبارک‌شان می‌نشاندند و فضائل عرشی حضرت امام حسین (علیه السلام) را برای مردم بیان می‌کردند. ولی کار جامعه در اثر فاصله گرفتن از غدیر به این‌جا رسید که یک عنصر معصوم بر حسب شناسنامه‌ای که قرآن کریم برای او نازل کرده است، فرزند پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) که محبّت او واجب است، خود مسلمان‌ها با ندای الله اکبر ایشان را به قتل برسانند و با لب تشنه به فجیع‌ترین صورت ممکن بدن مبارک ایشان را قطعه ‌قطعه بکنند. این نشان‌ دهنده‌ی این است که جامعه به اندازه‌ای دچار انحطاط شده است و به اندازه‌ای جهالت، بی‌خبری، گناه و فساد روح و جان‌شان را آلوده کرده است، دوری از کانون تقوا فرقان را از آن‌ها گرفته است که بین حضرت امام حسین (علیه السلام) که پاک هستند و از جان گذشته هستند،‌ ایثارگر هستند، عرشی و ملکوتی هستند و دارای عصمت خاتمی هستند و در دامن حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تربیت شده‌اند و در سایه‌ی قرآن واقعی و قرآن عرشی رشد کرده‌اند، در جامعه کشته می‌شوند و برای کشته شدن ایشان جشن می‌گیرند. این نوع بی‌خبری، این نوع انحطاط، این نوع رذالت، این نوع لئامت، لازم بود تا امام حسین (علیه السلام) امامت بیان شده در قرآن کریم که با مفاهیم و الفاظ است و امامت ترسیم شده‌ی در غدیر که یک جریان عینی سیاسی و الهی بود، با خون بازنویسی شود و بازخوانی شود تا دنیا بداند دین بدون امام، قانون بدون الگو، کار بدون کارشناس و راه بدون بلدچی قابل ادامه دادن نیست. لذا اوّلین حکمت قیام حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) و نثار خون خودشان و قربانیان آن مسلخ، احیای مسأله‌ی امامت بود که جامعه‌ی بشری بدون حضور یک رهبر آسمانی، بدون داشتن یک امام که مورد رضایت خداوند باشد و از جانب خداوند متعال امضاء شده باشد، امکان ندارد تا به سعادت و وحدت برسد.

فلسفه‌ی قیام حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) در بیان رهبر معظم انقلاب (مدّ ظله العالی)

امروز هم که شما مشاهده می‌کنید که سکولارهای داخلی به تبعِ بی‌دین‌های خارجی می‌دمند تا بگویند مسأله‌ی امامت امری زمینی است و امری آسمانی نیست، این حرکت، ادامه‌ی حرکت یزیدیان است و این‌ها از نور امامت و هدایت امامت واهمه دارند. ولی امام راحل (قدّس الله نفسه الزّکیه) با الهام گرفتن از عاشورای حضرت امام حسین (علیه السلام)، از خون‌های پاک جوان‌های این مرز و بوم کمک گرفتند و مسأله‌ی امامت و ولایت را که حاصل خون حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) بود، در ایران به صورت یک باور درآوردند و امروز مردم ما، مسأله‌ی ولایت فقیه را یک حرکتی در مسیر حرکت ائمه‌ی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) می‌دانند و به تعبیر دقیق امام راحل (رضوان الله تعالی علیه)، ولایت فقیه استمرار حرکت انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) است. این مهم‌ترین مسأله است. نکاتی را از حکیم دوران مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی) در ارتباط با فلسفه‌ی قیام حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) به صورت تیتروار عرض خواهم کرد.

یک: اقامه‌ی عدل؛ «لا یُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَى الْبَاطِلِ لَا یُتَنَاهَى عَنْهُ[۵]».

دو: حاکمیت شریعت؛ امام حسین (علیه السلام) فرمودند: «لِنَرَىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِینِکَ[۶]»؛ حلال و حرام اهمیّتش را از دست داده است،‌ تابلوها را برداشته‌اند، سبک زندگی مردم، سبک قرآنی نیست، به دنبال هوی و هوس می‌روند. با خون خودم اسلام را بازنویسی می‌کنم تا مردم در زندگی به واجبات توجّه نمایند و از محرّمات پرهیز کنند.

سه: برهم زدن حاکمیت طاغوت؛ فرمودند: جدّم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «الخِلافَهُ مُحَرمَهٌ عَلی آلِ اَبی سُفیان[۷]»؛ در یک فراز دیگری هم فرمودند: «وَ عَلَى الاْسْلامِ اَلسَّلامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الاْمَّهُ بِراع مِثْلَ یَزیدَ[۸]». یک دستگاه فاسد حکومتی مانند یزید، باید فاتحه‌ی اسلام را خواند و حضرت امام حسین (علیه السلام) آمدند تا این بساط را به هم بریزند. امام حسین (علیه السلام) ادامه‌ی راهِ همه‌ی انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) بودند. حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) دیدند که دین در جامعه در حال رنگ باختن است. لذا فرمودند: «اَسیرَ بِسیره جَدّی[۹]»؛ من ادامه‌‌ دهنده‌ی سیره‌ی انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) و خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم.

چهار: مبارزه‌ی با تحریف؛ امروز هم بالاترین خطر در انقلاب اسلامی، تحریف آن است. انقلابی که امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) برای اهتزاز پرچم حکومت اسلامی مشروع از جانب خداوند، مأذون از جانب خداوند و مأمور از جانب خداوند و مقبول از جانب مردم که جمهوریّت و اسلامیّت را در کنار یکدیگر قرار دادند، هم آسمانی است و هم مردمی است، این را می‌خواهند تحریف نمایند. مانند همه‌ی جمهوری‌های دنیا که هرکسی رأی آورد، با هر خصوصیّتی که همراه باشد، حتّی اگر به انسان فاسد هم رأی بدهند، می‌تواند مانند یزید بیاید و بر سر کار باشد. این خون امام حسین (علیه السلام) در روشنگری و زُدودن تحریف، مهم‌ترین اثر را دارد.  

پنج: اقامه‌ی فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر؛ برادران و خواهران! جوانان عزیز! بی‌مسئولیّتی، نظاره‌گر بودن، دیدن ظلم، فریاد نزدن، او را از زیر چکمه‌ی ظالم بیرون نکشیدن از جمله گناهان کبیره است و حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کردند و فرمودند: «مَن رَأَى سُلطاناً جائِراً[۱۰]»؛ اگر کسی مشاهده کرد که حکومتی آمده است و حلال خداوند را حرام می‌کند و حرام خداوند را حلال می‌کند و مردم را به بردگی می‌گیرد و اموال مردم را برای خودش به عنوان ثروت شخصی به حساب می‌آورد، «فلم یغیّر علیه بفعل[۱۱]» اگر در برابر او اعتراض نکند و فریاد نزند، «کان حقّا على اللّه أن یدخله مدخله[۱۲]»، خداوند مردم ساکت را با آن ظالم جهنّمی به صورت یک‌جا می‌سوزاند. لذا امر به معروف و نهی از منکر یک جریان حیات و زندگی است، هم وحدت است و هم دل‌سوزی است و هم «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته[۱۳]» می باشد. خواص باید فریاد بزنند و مردم نیز در زیر پرچم امر به معروف و نهی از منکر همگی مأمور خداوند هستند، همه مأمور حفظ دین هستند. دین در زبان، دین در چشم، دین در درآمد، دین در هزینه، دین در خانواده، دین در حجاب، دین در عفّت، دین در پرهیز از رشوه‌خواری، دین در معطّل نکردن مردم در مقابل میز مسئولین، دین در معطّل نکردن مردم که به صورت واهی نوبت‌های خود را تجدید نمایند، دین یک مجموعه است و نمی‌توان گفت که فلان موضوع مهم‌تر است و فلان موضوع حقّ ضعیف‌تری دارد و فعلاً کاری به این موضوع نداشته باشیم. دین یک مجموعه است و مانند بدن انسان است که هم دارای مغز است، هم داری قلب است، هم دارای عروق و رگ‌هاست و هم دارای انگشت می‌باشد. حال اگر کسی انگشتش شکسته است، به او بگوییم که کاری به آن نداشته باشد و فعلاً باید قلب او را اصلاح نماییم و سپس این شکستگی را درمان نماییم؛ این‌گونه نیست. اسلام یک نظام است و همه‌ی احکام اسلام با خون حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) حمایت شده است و این مسأله‌ی امر به معروف و نهی از منکر یک نظارت عمومی است و یک حفاظی برای حفظ احکام دین است.

پاسداری حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) از خون امام حسین (علیه السلام)

این محرّم و صفر که در طول تاریخ نام امام حسین (علیه السلام)، حماسه‌ی امام حسین (علیه السلام)، پیام‌های حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) و شهدای کربلا، نحوه‌ی نگهبانی از خون شهید توسط آل‌الله (سلام الله علیهم اجمعین) که امام حسین (علیه السلام) را به حساب آورده بودند و مبلّغین شهادت بودند، مروّجین قیام و حماسه بودند، در ظاهر اسیر بودند ولی در واقع مدیر بودند، دنیا را مدیریت کردند، تاریخ را را مدیریت کردند، در همه‌جا عنان اختیار با حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بود و هیچ جایی نتوانستند ایشان را کنترل نمایند، آن خطابه‌ها، آن برخوردها، آن افشاگری‌ها و آن «ثَکِلَتْکَ اُمُّکَ یَابْنَ مَرْجانَهَ[۱۴]» گفتن‌های ایشان بی‌نظیر بود. حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) عاشورا را احیاء کردند، خون امام حسین (علیه السلام) را نگهبانی کردند. امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) هم بر گردن ما حقّ دارد که این عاشورا جهت دادند و تا جایی که امکان داشت، اهداف امام حسین (علیه السلام) را با همین عاشورا و محرّم و صفر احیاء کردند و به دنبال ایشان ملاحظه می‌کنید که مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی) خودشان در ایّام عاشورا جزء گریه‌کنان امام حسین (علیه السلام) هستند. عملاً و قولاً این مسیر عاطفی و احساسی و عشقی را که از آن برخوردار هستیم را حفظ فرموده‌اند.

روضه و توسل به حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)

بنده هم به عنوان ادای وظیفه می‌خواهم یک جمله برای شما روضه بخوانم. انتظار دارم که حضرت امام زمان (ارواحنا فداه) هم قبول کنند و ما را جزء گریه‌کنان بر این مصیبت قرار بدهند. در این روزها بود که آل‌الله (سلام الله علیهم اجمعین) را وارد شهر کوفه کردند، ولی سخت‌ترین منظره این بود که دختر امیرالمؤمنین (علیه السلام) که مدّتی در این شهر مفسّر قرآن کریم بودند، حال با دست بسته و با لباس اسارت در کنار کودکان دست‌بسته که همه را با یک طناب بسته بودند، وارد مجلس کردند. چه مجلسی! مجلس شراب، مجلس «ابن زیاد». اما حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) با یک اقتداری وارد این مجلس شدند. این بانو به اندازه‌ی بسیار زیادی داغ دیده است و به اندازه‌ی بسیاری تازیانه خورده است و این نانجیب که گمان می‌کرد که این‌ها ضعیف شده‌اند و دیگر قدرت بازگو کردن حقایق را ندارند. ولی مشاهده کرد که یک بانویی سرش را به پایین انداخته است و هیچ اعتنایی به او نکرد و به او سلام هم نکرد. خیلی به غرورش برخورد و گفت: «من هذه المتنکره؟[۱۵]»؛ این بانویی که خودش را پنهان می‌نماید، چه کسی است؟ گفتند: این دختر علی (علیه السلام) حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) است. نامرد شروع به شماتت کرد. حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) با اقتدار جواب او را دادند. ولی یک مطلبی را بیان کرد و گفت: «فَقَالَ ابْنُ زِیَادٍ کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ[۱۶]»؛ دیدی خداوند چه بلایی بر سر برادرت حسین آورد؟ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) فرمودند: خداوند برای برادر من قتل را نوشته بود و ایشان با پای خودشان به قربانگاه آمدند. نامرد دید که هنوز حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) جرأت دارند و جواب این نانجیب را می‌دهند. کاری کرد که نمک به زخم‌های دل حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) پاشید. سر مقدّس اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را درون تشت قرار داده بود و مقابل حضرت رباب (سلام الله علیها) و دختران امام حسین (علیه السلام) و در مقابل خواهر مهربان سیدالشهدا (علیه السلام)، چوب دستی را بلند کرد و به لب‌های مبارک امام حسین (علیه السلام) زد.

لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ[۱۷]».

خطبه دوم

«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ ‏وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».

«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». مشکلات به هر اندازه‌ای زیاد باشد، قدرت خداوند برتر از حجم مشکلات است. «أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ[۱۸]». خداوند متعال در قرآن کریم به صراحت نسخه‌ای برای رفع مشکلات و آسان شدن سختی‌ها به منتقدان قرآن القا فرموده است. فرمود: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا[۱۹]»؛ هرکسی تقوا داشته باشد، خداوند گشایش و سهولت در کار او قرار می‌دهد. تقوای اجتماعی جامعه‌ی مشکل‌دار را از مشکلات نجات می‌دهد. تقوای حکومتی، تقوای مسئولیتی، تقوای فرهنگی، تقوای بازاری و اقتصادی به طور یقین سختی‌ها را نرم می‌نماید و جامعه‌ی باتقوا و افراد باتقوا به راحتی از سختی‌ها عبور می‌کنند و بر سختی‌ها پیروز می‌شوند.

پیروزی بزرگ جهاد اسلامی در برابر اسرائیل

در خطبه‌ی دوّم، مسائلی که به جاست به عرض ملّت شریف و نمازگزاران عزیز می‌رسد. نکته‌ی اّول این است که جنگ سه روزه‌ی غزّه که به لطف خداوند سخنگوی جهاد اسلامی هم قبل از خطبه بیانات خوبی داشتند، نشانه‌ی حقّانیت وعده‌ی خداوند متعال است که فرموده است: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ[۲۰]». یک روزی اسرائیل با اعراب و با همه‌ی کشورهای عربی جنگ شش روزه داشت و به حساب همگی رسید و با یک غرور و تبغتر، نوای «أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَى[۲۱]» فرعونی‌اش بلند بود. اما انقلاب ایران واقع شد، حزب الله لبنان متولّد شد و در طی جنگ ۳۳ روزه، این اسطوره‌ی شکست‌ناپذیری آمریکا که مولود نامشروع آن اسرائیل است،‌ در طی ۳۳ روز به فضل و قدرت الهی و با بازوی پرتوان مجاهدین حزب الله برای اوّلین بار بود که این افسانه باطل شد و به تعبیر اوّلین مرد عرب، سید حسن نصرالله مشخّص شد که «وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ[۲۲]» این بیتِ عنکبوت بوده است و به همین راحتی فرو ریخت. در جنگ بعدی هم ملاحظه فرمودید که در طی هشت روز، بار دیگر سُستی بنیان اسرائیل و ضعف بنیان‌های باطل و غصب و ظلم روشن شد و دست‌های اسرائیل بالا رفت. ولی این مرتبه در طی سه روز و در حالی که همه‌ی نیروهای مقاومت نبودند و فقط جهاد اسلامی در غزّه بود که به لطف خداوند در این مدّت سه روز، تعداد ۱۱۰ موشک و راکت که تقریباً در هر ساعت، ۱۵ غرّشِ رُعب‌آور، آسمان سرزمین‌های اشغالی را شکافت و این مزدوران را در لانه‌های‌شان فرو برد و این‌ها مجبور شدند تسلیم سازش بشوند و آتش‌بس را طلب نمایند. این نشانه‌ی نصرتِ خداوند متعال بر کسانی است که در مسیر خداوند متعال جهاد می‌نمایند. ما به جهاد اسلامی، به جبهه مقاومت، به رهبر مقاومت مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی) که اندیشکده‌های آن‌ها اعلام کرده‌اند که وقتی نماینده‌ی جهاد آمد و با رهبر جمهوری اسلامی ایران دیدار کرد، این حملات با محوریت ایران آغاز شد و به لطف الهی این‌گونه به سرعت پایه‌های ددمنشانه‌ی این‌ها را بر سر جای خود نشاند. ما به امام زمان (ارواحنا فداه) هم تبریک عرض می‌کنیم، به شهداء تبریک عرض می‌کنیم، به جهاد اسلامی و مردم شریف و مجاهد غزّه و همه‌ی مقاومت و سیّد مقاومت تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم و این حادثه در ایّام عاشورا، دارای پیام خاصّ خودش می‌باشد.

پیشرفت‌های علمی و نظامی جمهوری اسلامی ایران

مسأله‌ی این ماهواره‌ای که به فضل الهی جزء دستاوردهای جدید علمی بود و سنجش را در ۵۰۰ کیلومتری زمین با موفقیت انجام داد و به این ماهواره با لطف الهی و با اشتراک کشور روسیه صعود کرد و اوّلین داده‌های اطّلاعاتی خودش را به پایگاه ایرانی منعکس کرد و متخصّصین ما در پایگاه دشت کرج از اطّلاعات مفید این ماهواره می‌تواند اطّلاعات خوبی را در بُعدِ مرزبانی، در مسأله‌ی حفاظت از جنگل‌ها، در مسأله‌ی حفاظت از زمین‌های ملّی و در ابعاد مختلف معادن در اختیار متخصّصین و مسئولین ما قرار بدهد و می‌تواند قدم‌هایی در پیشرفت جوانب مختلف کشور ما داشته باشد و به کشور کمک نماید. به لطف خداوند این امر در دنیا بزرگ تلقّی شد و جزءِ اخباری بود که در سطح بین‌الملل فضایی را به خودش اختصاص داد.

پهپادهای ما که به فضل الهی در این مدّت ۴۳ سال و در اوج تحریم‌ها، قدرت ما جهشی و رو به افزون بوده است و به تبعیّت از قرآن کریم که فرموده است: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ[۲۳]»، این «پهپاد مهاجر[۲۴]» مجهز به هدایت لیزری و بمب‌های هدایت شده و سقوط آزاد، مورد اعجاب دنیا قرار گرفته است و علاقه‌ی کشور روسیه و بازدید آن‌ها از این پهپادها و به ضف ایستادن کشورهای دیگر برای خرید این محصول، جزء پیروزی‌های خون بر شمشیر است و جزء پیروزی‌های جبهه‌ی حقّ است و مایه‌ی مباهات ماست.

در مورد مسأله‌ی هسته‌ای که همچنان مذاکرات از ناحیه‌ی ایران در ایفاء به عمل به تعهدات چندجانبه ادامه داشته است. کارشکنی از جانب قدرت‌های پوشالیِ بی‌قانونِ وحشیِ جنگلی بوده است و امروز هم دنیای اروپا با یک تیم مجرّب انقلابیِ با انگیزه از جانب ما، مذاکرات را ادامه می‌دهند و اگر تضمین‌های لازم را ارائه بدهند که مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی) از ابتدا به دولت سابق هم توصیه نمودند که این‌ها قابل اعتماد نیستند و تضمین‌های لازم باید اخذ بشود و امروز علاوه بر تضمین، باید راستی‌آزمایی بشود که آیا این‌ها راست می‌گویند و یا این‌گونه نیست. در عمل رفعِ همه‌ی تحریم‌های برجامی و تضمین توأم با راستی‌آزمایی،‌ در آن هنگام است که ان‌شاءالله تیم مذاکره کننده‌ی جمهوری اسلامی ایران در این مسیر به ملّت ایران بشارت می‌دهند که با استقامت و مقاومت شما مردم، این تحریم‌ها از بین رفته است و گُشایشی در ابعاد جدید پیش آمده است.

همه‌ی مردم باید با آرامش به دولت کمک کنند

مسأله‌ای که باید همیشه آن را تکرار نمود، موضوع هوشیاری، امیدواری، توکّل، اتّحاد، ولایت‌مداری و باور به این‌‌که ولایت فقیه نیابت از امام عصر (ارواحنا فداه) است و امام زمان (ارواحنا فداه) خلیفه الله علی الاطلاق است و رادار غیب در وجود نازنین ایشان است و هوای ملّتی که منتظر او هستند و در غیبت ایشان نیز، با دستور او در زیر پرچم ولایت است را دارند. مردم باید در نهایت آرامش در صحنه حاضر باشند و در رفع مشکلات دولت‌شان را یاری نمایند و در رفع نواقص دست در دست یکدیگر قرار بدهند و به جای این‌که طعنه بزنند و تضعیف نمایند، انتقاد سازنده و آیینه‌وار داشته باشند و کمک همه‌جانبه نمایند. ملّتی که زنده است، ملّتی که خودش دولت را تعیین می‌نماید، ملّتی که صاحب حکومت است، ملّتی که خودش در قانون سهم دارد، ملّتی که مجلس را خودش تأسیس می‌نماید و دولت را خودش و با رأی خودش مستحکم می‌نماید و ملّتی که در همه‌ی عرصه‌ها و در خارج از چارچوب‌های قانونی، خودش ایثارگرانه کمک‌های مؤمنانه دارد، جبهه را با جوانان خودش و با خون جوان‌هایش اداره کرده است، باید بداند که امروز دشمن در جبهه‌های مختلف با ما جنگ می‌کند که یکی از آن‌ها شایعه‌پراکنی است، دروغ است، تهمت است. با این جریانات شبکه‌های مجازی، نمی‌خواهند امنیّت آبرویی را برای کسی باقی بگذارند و به مردم ایران دروغ می‌گویند. در همین جریان سیل و در جریان آبادان، در کشور بلژیک سیلی اتّفاق می‌افتد و تلفات آن بسیار بیشتر از ایران بوده است، در آمریکا ساختمانی فرو می‌ریزد و اشکالات آن بسیار بیشتر از ایران بوده است، ولی مشکلات ما را چنان برای مردم بزرگ می‌کنند و به صورت یک معمّا و به صورت یک جوّی درمی‌آورند که همه احساس فشار کنند و فکر کنند که مشکلات بسیار غیر قابل حل‌شدن است. از این شایعاتی که «ابن زیاد» به وسیله‌ی همین شایعات امام حسین (علیه السلام) را شهید کرد، با همین شایعات به امام حسین (علیه السلام) گفتند که مگر نماز شما قبول است؟ با همین شایعات مردم کوفه را مرعوب کردند و گفتند لشکر شام در حال آمدن است و می‌خواهد روزگارتان را سیاه نماید، با همین شایعات دل مردم را ریختند و حضرت مسلم (علیه السلام) تنها ماندند و سپس این جریان به کشته شدن حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) منجر شد. الله الله! مقابله‌ی با این شایعه پراکنی‌ها، دروغ پراکنی‌ها، بی‌دینی‌ها، تهمت زدن‌ها و در مجموع هدف آن‌ها برهم زدن رشته‌ی اتّحاد، انسجام و سرمایه‌ی ملّی ماست که اعتماد عمومی مردم است. در این جهت از حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) که به لطف خداوند چه عاشورای باشکوهی بود و به کوری چشمان آن‌هایی که فکر می‌کردند و تبلیغات می‌کنند و می‌گویند که فشار زیاد شده است و مردم بی‌دین شده‌اند، خودِ بی‌دین‌ها در حال گفتن این مطلب هستند که مردم را دیدید که هم از نظر کمّی و هم از نظر کیفی، هم در مراسم غدیر و هم در عزاداری‌های خیلی گرم و باصفای‌شان، کمّاً و کیفاً مردم در صحنه حاضر بودند، حاضر هستند و به برکت خون امام حسین (علیه السلام) تا آخر هم ایستاده‌اند.

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ[۲۵]».


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] الکافی (ط الإسلامیه)، جلد‏ ۳، صفحه ۴۲۲

[۳] سوره مبارکه انفال، آیه ۲۹٫

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ۗ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ».

[۴] سوره مبارکه مائده، آیه ۳٫

«حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیَهُ وَ النَّطِیحَهُ وَ مَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِکُمْ فِسْقٌ ۗ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ ۚ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَهٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ».

[۵] تسلیه المجالس و زینه المجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، ج‏۲، ص: ۲۷۵ / بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۴۴، ص: ۳۸۱٫

«وَ قَالَ السَّیِّدُ رَحِمَهُ اللَّهُ فَقَامَ الْحُسَیْنُ خَطِیباً فِی أَصْحَابِهِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ قَدْ نَزَلَ‏ مِنَ‏ الْأَمْرِ مَا قَدْ تَرَوْنَ وَ إِنَّ الدُّنْیَا تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا وَ لَمْ یَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَهٌ کَصُبَابَهِ الْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَى الْوَبِیلِ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى الْحَقِّ لَا یُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَى الْبَاطِلِ لَا یُتَنَاهَى عَنْهُ لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً فَإِنِّی لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَهً وَ الْحَیَاهَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَماً».

[۶] تحف العقول، ص ۱۷۰ و بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۷۹٫

«اَللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَا کَانَ مِنَّا تَنافُساً فِی سُلْطان، وَ لا التماساً مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَ لکِنْ لِنَرَىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِینِکَ، وَ نُظْهِرَ الاِصْلاحَ فِی بِلادِکَ، وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِکَ، وَ یُعْمَلُ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَّتِکَ وَ أَحْکامِکَ».

[۷] «خرج الإمام (علیه السلام) فی الیوم التالی فرأى مروان بن الحکم. فقال له مروان: یا أبا عبدالله أنصحک بما فیه خیرک و صلاحک! فقال (علیه السلام): «وَ ما ذلِکَ؟ قُلْ حَتّى أَسْمَعَ».

 فقال مروان: بایع أمیر المؤمنین یزید فإنّ ذلک خیر لک فی دینک و دنیاک! فقال(علیه السلام): «إِنّا للهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُوَن وَ عَلَى الاِْسْلامِ اَلسَّلامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الاُْمَّهُ بِراع مِثْلَ یَزیدَ».

ثم ألتفت (علیه السلام) إلى مروان وقال: «وَیْحَکَ! أَتَأْمُرُنی بِبَیْعَهِ یَزیدَ وَ هُوَ رَجُلٌ فاسِقٌ! لَقَدْ قُلْتَ شَطَطاً مِنَ الْقَوْلِ یاعَظیمَ الزَّلَلِ! لا أَلُومُکَ عَلى قَوْلِکَ لاَِنَّکَ اللَّعینُ الَّذی لَعَنَکَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه و آله) وَ أَنْتَ فِی صُلْبِ أَبیکَ الْحَکَمِ بْنِ أَبی الْعاصِ، فَإِنَّ مَنْ لَعَنَهُ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه و آله) لا یُمْکِنُ لَهُ وَ لا مِنْهُ إِلاّ أَنْ یَدْعُوَ إِلى بَیْعَهِ یَزیدَ».

ثم قال: «إِلَیْکَ عَنِّی یا عَدُوَّ اللهِ! فَإِنّا أَهْلُ بَیْتِ رَسُولِ اللهِ (صلى الله علیه و آله) وَ الْحَقُّ فینا وَ بِالْحَقِّ تَنْطِقُ أَلْسِنَتُنا، وَ قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ (صلى الله علیه و آله) یَقُولُ: (الْخِلاَفَهُ مُحَرَّمَهٌ عَلى آلِ أبی سُفْیانَ، وَ عَلى الطُّلقاءِ أَبْناءِ الطُّلقاءِ …).

فغضب مروان و قال: لن أدعک حتى تبایع یزید بن معاویه. إنّکم آل أبی تراب لتحملون العداوه لآل أبی سفیان فی قلوبکم. فقال(علیه السلام): «وَیْلَکَ یا مَرْوانُ! إِلَیْکَ عَنّی فَإِنَّکَ رِجْسٌ، وَ إِنّا أَهْلُ بَیْتِ الطَّهارَهِ الَّذینَ أَنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلى نَبِیِّهِ مُحَمَّد (صلى الله علیه و آله) فقالَ: (إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهّرِکُمْ تَطْهِیراً)».

فأطرق مروان برأسه و سکت. فقال (علیه السلام): «أَبْشِرْ یَا بْنَ الزَّرْقاءِ بِکُلِّ ما تَکْرَهُ مِنَ الرَّسُولِ (صلى الله علیه و آله) یَوْمَ تَقْدِمُ عَلى رَبِّکَ فَیَسْأَلُکَ جَدّی عَنْ حَقِّی وَ حَقِّ یَزیدَ». فقام مروان غاضباً و ذهب إلى الولید و أطلعه على ما سمع. و طبق نقل ابن شهر آشوب لما سمع یزید بذلک (تساهل الولید فی أخذ البیعه من الإمام) عزله من المدینه و جعل مکانه مروان.

منابع: الفتوح لابن الأعثم، ج ۵، ص ۲۳-۲۴; مقتل الحسین للخوارزمی، ج ۱، ص ۱۸۴-۱۸۵; بحار الأنوار، ج۴۴، ص ۳۲۶٫

سوره الأحزاب، الآیه ۳۳٫

الفتوح لابن الأعثم، ج۵، ص ۲۴-۲۵; مقتل الحسین للخوارزمی، ج ۱، ص ۱۸۵٫

مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۹۶٫

[۸] همان.

[۹] المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۸۹؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۴، ص ۳۲۹٫

«اُریدُ اَن اَمُرَ بالْمَعْروف وَاَنْهی عَنِ الْمُنْکَر وَ اَسیرَ بِسیره جَدّی».

[۱۰] وقعهالطّف، ص ۱۷۲.

«خطب الحسین [علیه السّلام‏] أصحابه و أصحاب الحر: فحمد اللّه و أثنی علیه، ثم قال: أیها الناس؛ إنّ رسول اللّه صلّى اللّه علیه [و آله‏] و سلّم قال: «من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم اللّه؛ ناکثا لعهد اللّه؛ مخالفا لسنّه رسول اللّه؛ یعمل فی عباد اللّه بالإثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لا قول، کان حقّا على اللّه أن یدخله مدخله» ألا و إنّ هؤلاء قد لزموا طاعه الشیطان، و ترکوا طاعه الرحمن، و اظهروا الفساد، و عطّلوا الحدود، و استأثروا بالفی‏ء، و أحلّوا حرام اللّه، و حرّموا حلال اللّه، و أنا أحقّ من غیّر».

[۱۱] همان.

[۱۲] همان.

[۱۳] عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه , جلد ۱ , صفحه ۱۲۹ إرشاد القلوب , جلد ۱ , صفحه ۱۸۴ بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام , ج ۷۲ , ص ۳۸.

«وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ».

[۱۴] ملهوف (لهوف)، ص ۲۰۰-۲۰۲ و ارشاد مفید، ص ۴۷۲ ۴۷۳٫

«ما رَأَیْتُ إِلاّ جَمیلا، هؤُلاءِ قَوْمٌ کَتَبَ اللهُ عَلَیْهِمُا الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إلى مَضاجِعِهِمْ، وَ سَیَجْمَعُ اللهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ، فَتُحاجُّ وَ تُخاصَمُ، فَانْظُرْ لِمَنِ الْفَلْجُ یَوْمَئِذ، ثَکِلَتْکَ اُمُّکَ یَابْنَ مَرْجانَهَ».

[۱۵] مطهری، مرتضی، حماسه حسینی۲، ص۱۸۷.

[۱۶] بحار الأنوار، ج ‏۴۵، ص ۱۱۶٫

[۱۷] سوره مبارکه ناس.

[۱۸] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۹٫

«أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَىٰ قَرْیَهٍ وَ هِیَ خَاوِیَهٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ یُحْیِی هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَهَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَهَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِکَ وَ شَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ ۖ وَ انْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَهً لِلنَّاسِ ۖ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَیْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ».

[۱۹] سوره مبارکه طلاق، آیه ۴٫

«وَ اللَّائِی یَئِسْنَ مِنَ الْمَحِیضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَهُ أَشْهُرٍ وَ اللَّائِی لَمْ یَحِضْنَ ۚ وَ أُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا».

[۲۰] سوره مبارکه محمّد، آیه ۷٫

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ».

[۲۱] سوره مبارکه نازعات، آیه ۲۴٫

[۲۲] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۴۱٫

«مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا ۖ وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ ۖ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ».

[۲۳] سوره مبارکه انفال، آیه ۶۰٫

«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ ۚ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ».

[۲۴] مهاجر ۶ جدیدترین عضو خانواده پهپاد مهاجر می‌باشد که در رده پهپادهای تاکتیکی-رزمی قرار دارد و دارای قابلیت به‌کارگیری در انواع مأموریت‌های نظامی و غیرنظامی است و در اختیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. بُردِ عملیاتی این «پرندهٔ هدایت‌پذیر از دور» تقریباً ۲۰۰۰ کیلومتر است که قادر به حمل ۴۰ کیلوگرم تسلیحات می‌باشد. سرعت این پهپاد ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت است و می‌تواند دو بمب هوشمند و نقطه‌زن اپتیکی-حرارتی قائم را در پایین بال‌های خود قرار دهد. پهپاد «مهاجر-۶» عضو جدید خانواده مهاجر است، که در روز ۲۱ تیر ۱۳۹۸ در انجام اقدام تلافی‌جویانهٔ نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه مواضع دشمنان ایران در مناطقی در غرب و شمال غرب کشور بکار گرفته شده است. این پهپاد به‌طور رسمی پس از انجام آزمایش‌های مختلف همانند «پرواز روزانه و شبانه»، «ثبت تهاجمی» و «برخورداری از مداومت پرواز در مناطق مرزی عملیاتی»، به «گروه پهپاد حضرت ولی عصر(عج)» نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحویل داده شد. همچنین، مهاجر-۶ در نمایشگاه هوایی ماکس ۲۰۱۷ کشور روسیه به نمایش درآمده است. این پرنده هدایت‌پذیر که دارای ابعادی کوچک و چابک از نسل مهاجر است، توسط سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح، طراحی و به تولید انبوه رسیده و در اختیار سپاه و ارتش قرار گرفته است. این پهپاد در دسته پهپادهای تاکتیکی و رزمی قرار می‌گیرد و قابلیت به کارگیری در انواع مأموریت‌های نظامی و غیرنظامی را دارد.

پهپاد مهاجر-۶ که از جمله تولیدات وزارت دفاعِ ایران محسوب می شود، قادر است ۴۰ کیلوگرم تسلیحات را در قسمت پایینی بال‌های خود حمل نماید. این پرنده هدایت‌پذیر از فاصله‌های دور میتواند «موشک‌های هدایت لیزری»، «بمب‌های هدایت‌شونده و سقوط آزاد» را بر خود نصب نماید. این پهپاد در حوزه‌های شناسایی با بهره‌مندی از سامانه‌های شناسایی الکترواپتیکی، لیزری، مادون قرمز، سیستم‌های شنود الکترونیکی دشمن، مقابله با جنگ الکترونیک، سامانه اخلالگر، سیستم شناسایی خودکار، برخورداری از سیستم پرواز و سیستم نشست و برخاست ناوبری اتوماتیک از جملهٔ پهپادهای هدایت‌پذیرِ پیشرفته و کارآمد محسوب می‌گردد. مهاجر-۶ قادر است در عملیات‌های گوناگون علیه هدف‌های ثابت و متحرک عمل نماید و علت آن، بکارگیری از تسلیحات هدایت شونده است. بُردِ عملیاتی این پرندهٔ هدایت‌پذیر از دور تقریباً ۲۰۰۰ کیلومتر است که به انجام دیده‌بانی در روز و شب، و ردگیری و تعقیب اهداف مد نظر می‌پردازد.

[۲۵] سوره مبارکه کوثر.